دیکشنری
مترجم
بپرس
familial ties
معنی
: خویشاوندی
دنبال کنید
مترادف ها
خویشاوندی
(اسم)
relationship, cognation, kinship, familial ties
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها