falsification


معنی: تحریف، ساختگی، تزویر
معانی دیگر: تحریف، تزویر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act of altering (documents, records, testimony, and the like) so as to make inaccurate or untrue.

- The inspector pled guilty to falsification of safety test results.
[ترجمه گوگل] بازرس به تقلب در نتایج تست ایمنی متهم شد
[ترجمه ترگمان] این بازرس به تحریف نتایج آزمایش ایمنی اعتراف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The falsificationist demands that theories be stated with sufficient clarity to run the risk of falsification.
[ترجمه گوگل]ابطال‌گرایان می‌خواهند که تئوری‌ها با وضوح کافی بیان شوند تا خطر ابطال را تهدید کنند
[ترجمه ترگمان]The خواستار آن هستند که نظریه ها با وضوح کافی بیان شوند تا ریسک جعل سازی را اجرا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One way of overcoming the apparent falsification was to suggest that phlogiston has negative weight.
[ترجمه گوگل]یکی از راه های غلبه بر ابطال ظاهری این بود که نشان دهیم فلوژیستون وزن منفی دارد
[ترجمه ترگمان]یک روش غلبه بر جعل ظاهری نشان می دهد که phlogiston دارای وزن منفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One hundred years later, the falsification could be revoked because of new developments in optics.
[ترجمه گوگل]صد سال بعد، به دلیل پیشرفت های جدید در اپتیک، جعل می تواند لغو شود
[ترجمه ترگمان]صد سال بعد، جعل سازی به دلیل تحولات جدید در نورشناخت ملغی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is a mistake to regard the falsification of bold, highly falsifiable conjectures as the occasions of significant advance in science.
[ترجمه گوگل]این اشتباه است که ابطال حدس‌های جسورانه و بسیار قابل ابطال را به عنوان مواردی برای پیشرفت چشمگیر در علم بدانیم
[ترجمه ترگمان]این یک اشتباه است که جعل حقایق پررنگ، به شدت falsifiable را به عنوان موارد پیشرفت قابل توجه در علم، مورد توجه قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fluorescent falsification - proof fiber has the everlasting property for identification.
[ترجمه گوگل]ابطال فلورسنت - فیبر اثبات دارای خاصیت ابدی برای شناسایی است
[ترجمه ترگمان]فیبر اثباتی - اثبات Fluorescent، دارایی ابدی را برای شناسایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The falsification of the testament [ will ] was discovered by them.
[ترجمه گوگل]جعل وصیت نامه توسط آنها کشف شد
[ترجمه ترگمان]جعل وصیت نامه توسط آنان کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This anti - falsification paper is in paper making process by adding the pulp fiber or colour.
[ترجمه گوگل]این کاغذ ضد جعل با افزودن الیاف خمیر یا رنگ در فرآیند کاغذ سازی است
[ترجمه ترگمان]این مقاله ضد جعل سازی با افزودن فیبر یا رنگ خمیر کاغذ، در فرآیند تصمیم گیری قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Verification or falsification alone is not enough to demarcate science.
[ترجمه گوگل]تأیید یا جعل به تنهایی برای مرزبندی علم کافی نیست
[ترجمه ترگمان]تایید یا جعل سازی به تنهایی کافی نیست تا علم را تعیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Russian officials frequently use the term "falsification of history" to attack perceived attempts to underplay the importance of the Red Army in the fight against Nazi Germany.
[ترجمه گوگل]مقامات روسی اغلب از اصطلاح «جعل تاریخ» برای حمله به تلاش‌های تصور شده برای کم‌رنگ کردن اهمیت ارتش سرخ در مبارزه با آلمان نازی استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات روس اغلب از عبارت \"جعل تاریخ\" برای حمله به تلاش های مشاهده شده برای سرکوب کردن اهمیت ارتش سرخ در مبارزه با آلمان نازی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Any falsification or omission of information may result in the Commissioner's refusal to give approval.
[ترجمه گوگل]هر گونه جعل یا حذف اطلاعات ممکن است منجر به امتناع کمیسیونر از تایید شود
[ترجمه ترگمان]جعل یا حذف اطلاعات ممکن است منجر به امتناع نماینده از موافقت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Verification and Falsification are asymmetrical and this asymmetry does not indicate that falsification is more feasible.
[ترجمه گوگل]Verification و Falsification نامتقارن هستند و این عدم تقارن نشان دهنده امکان پذیرتر بودن ابطال نیست
[ترجمه ترگمان]تایید و عدم تقارن نامتقارن هستند و این عدم تقارن نشان می دهد که تحریف امکان پذیر تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The copy, cribbing and falsification are repeatedly arising.
[ترجمه گوگل]کپی کردن، crabbing و جعل به طور مکرر بوجود می آیند
[ترجمه ترگمان]کپی، cribbing و جعل به طور مکرر ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fortunately, Bohr persevered with his theory, in spite of this falsification.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه بور با وجود این ابطال، تئوری خود را ادامه داد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، با وجود این جعل سازی، Bohr پافشاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Scientists may be more slipshod than they care to admit about replication and falsification.
[ترجمه گوگل]دانشمندان ممکن است لغزش‌تر از آن چیزی باشند که بخواهند در مورد تکرار و جعل اعتراف کنند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ممکن است دقیق تر از آن چیزی باشند که در مورد تکثیر و جعل حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Significant advances will be marked by the confirmation of bold conjectures or the falsification of cautious conjectures.
[ترجمه گوگل]پیشرفت های قابل توجه با تأیید حدس های جسورانه یا جعل حدس های محتاطانه مشخص خواهد شد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های چشمگیری با تایید حدس های پررنگ یا جعل حدس های محتاطانه نشان داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحریف (اسم)
sophistication, anagram, distortion, falsification, garble, mutilation

ساختگی (اسم)
sham, fake, falsification, imitation, forgery, pastiche, postiche, pseud

تزویر (اسم)
artifice, wile, deception, falsification, duplicity

انگلیسی به انگلیسی

• deception; fraud; dishonest representation of facts; forgery; lie

پیشنهاد کاربران

۱. دستکاری. جعل. تقلب. حساب سازی ۲. تحریف. ۳. ابطال
مثال:
Remembering Imam Baqir ( pbuh ) means remembering the revival of the original Islamic movement in confronting the falsifications and distortions.
...
[مشاهده متن کامل]

یادبود امام باقر {علیه السلام} به معنی یادآوری احیای جنبش اسلامی اصیل در مواجهه با تحریف ها و اعوجاج ها است.

دستکاری، عمل دست بردن ( در سند و. . . )
تحریف یا دستکاری
falsification of history
ابطال یا رد
falsification of a charge
ابطال گرایی

بپرس