falsetto

/fɔːlˈsetoʊ//fɔːlˈsetoʊ/

معنی: صدای تیز
معانی دیگر: (حرف زدن مصنوعی بطوری که صدای انسان زیرتر از آنچه که هست بشود) حرف زدن مصنوعی، (صدای) جیغ ویغ، (صدای) زیر، (انسان) صدای ساختگی، (موسیقی) فالستو، خواننده ی فالستو (falsettist هم می گویند)، غیر طبیعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: falsettos
• : تعریف: a voice pitched unnaturally high, esp. that of a male singer.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of a singing voice, unnaturally high-pitched.
قید ( adverb )
• : تعریف: at an unnaturally high pitch; in falsetto.

جمله های نمونه

1. The lead singer has a falsetto voice.
[ترجمه گوگل]خواننده اصلی صدای فالستو دارد
[ترجمه ترگمان]این خواننده پیشرو آهنگ falsetto دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He sang to himself in a soft falsetto.
[ترجمه گوگل]با یک فالستو نرم برای خودش آواز خواند
[ترجمه ترگمان]با صدایی نرم آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hat sang in falsetto as he carried the bag from the office.
[ترجمه گوگل]کلاه در حالی که کیف را از دفتر حمل می کرد با فالستو آواز می خواند
[ترجمه ترگمان]کلاه به محض اینکه کیف را از دفتر خارج کرد، با falsetto زیر آواز خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gives me hell in querulous falsetto, and drops down to the dung-hill harem where his claws sink in . . . Retrenchments.
[ترجمه گوگل]او جهنم را با فالستوی عجیب به من می دهد و به حرمسرای سرگین تپه ای که چنگال هایش در آن فرو می روند فرود می آید تعدیل نیروها
[ترجمه ترگمان]غیر مستقیم به من ضربه می زند، و به حرم dung که claws در آن فرو می رود، پایین می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The falsetto laugh of a woman suddenly delighted, her voice filling the entire bay for an instant.
[ترجمه گوگل]خنده فالستو یک زن ناگهان خوشحال شد، صدای او برای یک لحظه تمام فضای اطراف را پر کرد
[ترجمه ترگمان]صدای زیر خنده یک زن ناگهان شاد شد، صدایش یک لحظه کل خلیج را پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover, Morrissey's falsetto wail soars above and beyond the bad music criticism languishing in his lyrics.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ناله‌ی فالستو موریسی فراتر از نقدهای بد موسیقی که در اشعار او وجود دارد، اوج می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، Morrissey s به شدت اوج می گیرد و از انتقاد شدید موسیقی که در اشعار او به سر می برد، فراتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The first rifle fire came with a falsetto crack.
[ترجمه گوگل]اولین شلیک تفنگ با ترک فالستو بود
[ترجمه ترگمان]شلیک اول با صدای falsetto بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus he must have been singing falsetto in this role.
[ترجمه گوگل]بنابراین او باید در این نقش فالستو می خواند
[ترجمه ترگمان]از این رو می بایست falsetto را از این نقش می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion: FO of falsetto highest voice reduces, falsetto voice become thin in pathological voice.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: FO بالاترین صدای فالستو کاهش می یابد، صدای فالستو در صدای پاتولوژیک نازک می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه: اداره امور خارجه با بالاترین صدا کاهش می یابد و falsetto با صدای pathological ضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The incongruous falsetto voice took on a musing note.
[ترجمه گوگل]صدای فالستوی نامتجانس، نت حیرت انگیزی به خود گرفت
[ترجمه ترگمان]صدای گوش خراشی داشت که به فکر فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He lowered the level of his incongruous falsetto voice.
[ترجمه گوگل]او سطح صدای ناهماهنگ فالست خود را پایین آورد
[ترجمه ترگمان]صدایش را پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Singers of Beijing Opera usually sing falsetto.
[ترجمه گوگل]خوانندگان اپرای پکن معمولاً فالستو می خوانند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان اپرای پکن معمولا falsetto را می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The integration of chest voice and falsetto presents the rough and straightforward characteristic of Tujia People, in addition to projecting the spectacular style of singing in Zhangjiajie Yang Opera.
[ترجمه گوگل]ادغام صدای سینه و فالستو، ویژگی خشن و سرراست مردم توجیا را نشان می‌دهد، علاوه بر این که سبک تماشایی آواز خواندن در اپرای Zhangjiajie Yang را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]ترکیب صدای قفسه سینه و falsetto، ویژگی های خشن و صریح مردم Tujia را به علاوه طراحی سبک تماشایی آوازخوانی در اپرای Zhangjiajie یانگ نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For his role as a young boy, he had to speak in a high falsetto.
[ترجمه گوگل]او برای نقش یک پسر جوان مجبور بود با فالستوی بلند صحبت کند
[ترجمه ترگمان]برای نقش او به عنوان یک پسر جوان، باید با صدای زیر لب حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای تیز (اسم)
falsetto

انگلیسی به انگلیسی

• high-pitched voice of a man (music); one who sings with such a voice
(music) of or pertaining to a falsetto; pertaining to an unnaturally high-pitched voice (esp. in a man); pertaining to one who sings with an unnaturally high-pitched voice (esp. of a man)
if a man speaks or sings in a falsetto, he uses a high-pitched voice.

پیشنهاد کاربران

صدای زیر که اصطلاحن میگن از توی سر تولید بشه. . .

بپرس