1. The ocean tilted up to meet him, its dark surface studded with points of light that looked like constellations, fallen stars.
[ترجمه گوگل]اقیانوس برای دیدار با او کج شد، سطح تاریک آن مملو از نقاط نورانی بود که شبیه صورت های فلکی، ستاره های افتاده بود
[ترجمه ترگمان]اقیانوس برای ملاقات با او کج شد، سطح تیره آن با نقطه های نورانی که شبیه صور فلکی و ستارگان سقوط شده بود، می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We know that the next falling star is almost certain to get too close to the sun, and catch fire!
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که ستاره بعدی که در حال سقوط است تقریباً به طور قطع به خورشید نزدیک می شود و آتش می گیرد!
[ترجمه ترگمان]می دانیم که ستاره سقوط بعدی تقریبا حتمی است که به خورشید نزدیک شود و آتش بگیرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Catch a falling star and put it in your pocket. Never let it fade away.
[ترجمه گوگل]یک ستاره در حال سقوط را بگیرید و در جیب خود بگذارید هرگز اجازه ندهید که محو شود
[ترجمه ترگمان]ستاره ای رو بگیر و توی جیبت بذار هیچوقت نذار از بین بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The falling star described a long curve in the sky.
[ترجمه گوگل]ستاره در حال سقوط یک منحنی طولانی در آسمان را توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]ستاره در حال سقوط منحنی بلندی را در آسمان توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Catch a falling star and put it in your pocket. Save it for a rainy day.
[ترجمه گوگل]یک ستاره در حال سقوط را بگیرید و در جیب خود بگذارید آن را برای یک روز بارانی ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان]یک ستاره در حال افتادن بگیرید و آن را در جیب خود قرار دهید آن را برای یک روز بارانی نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The falling star she saw actually her own soul, flying off to heaven.
[ترجمه گوگل]ستاره در حال سقوط او در واقع روح خود را دید که به بهشت پرواز می کرد
[ترجمه ترگمان]ستاره ای افتاد که در واقع روح خودش را می دید و به طرف آسمان پرواز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Love is just like the falling star. After it burns brightly, there is only ashes left.
[ترجمه گوگل]عشق درست مثل ستاره در حال سقوط است پس از روشن شدن آن، فقط خاکستر باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]عشق درست مثل ستاره سقوط است بعد از اینکه آتیش روشن شد فقط خاکستر مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His top-storey apartment had a glass dome which allowed him to sit watching the falling stars.
[ترجمه گوگل]آپارتمان طبقه بالای او دارای یک گنبد شیشه ای بود که به او اجازه می داد به تماشای ستارگان در حال سقوط بنشیند
[ترجمه ترگمان]آپارتمان طبقه بالا یک گنبد شیشه ای داشت که به او اجازه می داد بنشیند و ستارگان را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At my nineteenth year, the puppy love like a falling star bumped my forehead.
[ترجمه گوگل]در نوزده سالگی، عشق توله سگ مانند ستاره ای در حال سقوط به پیشانی ام برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]در سال نوزدهم، توله سگ عاشق یک ستاره سقوط کرده به پیشانیم خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید