به معنای اشتیاق شدید برای انجام کاری است ، به ویژه هنگامی که عجله در انجام سریع آن باعث ایجاد مشکل یا خطا شود.
مثال When the Admiral sneezed, junior officers were falling all over each other to pass her a tissue.
... [مشاهده متن کامل]
هنگامی که دریاسالار عطسه کرد ، افسران جوان در حال سر و کله زدن با خودشان بودند تا یک دستمال را به او منتقل کنند.
معانی تحت الفظی: سر و کله زدن با خودشان، آماده سازی خودشان برای انجام کاری به صورت عجولانه
مثال When the Admiral sneezed, junior officers were falling all over each other to pass her a tissue.
... [مشاهده متن کامل]
هنگامی که دریاسالار عطسه کرد ، افسران جوان در حال سر و کله زدن با خودشان بودند تا یک دستمال را به او منتقل کنند.
معانی تحت الفظی: سر و کله زدن با خودشان، آماده سازی خودشان برای انجام کاری به صورت عجولانه