1. This year's profit will fall short of 13%.
[ترجمه گوگل]سود امسال کمتر از 13 درصد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سود امسال به میزان ۱۳ درصد کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سود امسال به میزان ۱۳ درصد کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But it does fall short of the admittedly ambitious goal of being a unified, indispensable do-it-all communications program.
[ترجمه گوگل]اما از هدف بلندپروازانه ای که یک برنامه ارتباطی یکپارچه و ضروری است که همه چیز را انجام دهید، فاصله دارد
[ترجمه ترگمان]اما در واقع هدف بلند پروازانه ای برای تبدیل شدن به یک برنامه منسجم و ضروری برای تمام برنامه های ارتباطی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما در واقع هدف بلند پروازانه ای برای تبدیل شدن به یک برنامه منسجم و ضروری برای تمام برنامه های ارتباطی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is true that most plant foods fall short in one or more of the essential amino acids.
[ترجمه گوگل]درست است که اکثر غذاهای گیاهی از نظر یک یا چند اسید آمینه ضروری کمبود دارند
[ترجمه ترگمان]درست است که اغلب غذاهای گیاهی در یک یا چند آمینو اسیدها ضروری قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درست است که اغلب غذاهای گیاهی در یک یا چند آمینو اسیدها ضروری قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But not all pretended deeds have to fall short of their normal function in order to accomplish their communicative purpose.
[ترجمه گوگل]اما همه اعمال وانمود شده نباید از عملکرد عادی خود کوتاه بیایند تا هدف ارتباطی خود را به انجام برسانند
[ترجمه ترگمان]اما نه همه اعمال ساختگی، به منظور رسیدن به هدف ارتباطی خود، مجبور به فرو افتادن از عملکرد نرمال خود نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما نه همه اعمال ساختگی، به منظور رسیدن به هدف ارتباطی خود، مجبور به فرو افتادن از عملکرد نرمال خود نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When families fall short, society has to cope with the practical consequences.
[ترجمه گوگل]وقتی خانواده ها کوتاه می آیند، جامعه باید با پیامدهای عملی آن کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خانواده ها کم می شوند، جامعه باید با پیامدهای عملی کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خانواده ها کم می شوند، جامعه باید با پیامدهای عملی کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The company said its earnings would fall short of previous expectations mainly because of lower earnings from its Gulf Printing unit.
[ترجمه گوگل]این شرکت گفت که درآمدش کمتر از انتظارات قبلی خواهد بود که عمدتاً به دلیل درآمد کمتر از واحد چاپ خلیج فارس است
[ترجمه ترگمان]این شرکت گفت که درآمد این شرکت به دلیل درآمده ای کم تر از واحد چاپ خلیج از انتظارات قبلی کم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت گفت که درآمد این شرکت به دلیل درآمده ای کم تر از واحد چاپ خلیج از انتظارات قبلی کم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But even the high-rate areas fall short of policy recommendations.
[ترجمه گوگل]اما حتی مناطق با نرخ بالا نیز از توصیه های سیاستی کوتاهی می کنند
[ترجمه ترگمان]اما حتی مناطق با نرخ بالا نیز از توصیه های سیاسی کوتاهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما حتی مناطق با نرخ بالا نیز از توصیه های سیاسی کوتاهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They won't muff their lines or fall short in a crisis.
[ترجمه گوگل]آنها خطوط خود را قطع نمی کنند یا در یک بحران کوتاه نمی آیند
[ترجمه ترگمان]آن ها خطوط خود را زیر دست نخواهند گذاشت یا در یک بحران کم خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها خطوط خود را زیر دست نخواهند گذاشت یا در یک بحران کم خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the electronic community, these efforts will either fall short or miss the mark entirely.
[ترجمه گوگل]در جامعه الکترونیکی، این تلاشها یا کوتاه میآیند یا به طور کامل نتیجه را از دست میدهند
[ترجمه ترگمان]در جامعه الکترونیک، این تلاش ها به طور کامل کاهش پیدا کرده و یا به طور کامل از دست خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جامعه الکترونیک، این تلاش ها به طور کامل کاهش پیدا کرده و یا به طور کامل از دست خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As such, he is foredoomed to fall short of our expectations.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، او محکوم است که از انتظارات ما کوتاه بیاید
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، او foredoomed است که از توقعات ما بکاهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، او foredoomed است که از توقعات ما بکاهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This month we may fall short of our goals.
[ترجمه گوگل]در این ماه ممکن است از اهداف خود کوتاه بیاییم
[ترجمه ترگمان]این ماه ممکن است به اهداف خود برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ماه ممکن است به اهداف خود برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If the measurements fall short of the minimum value, the windings should be dried out.
[ترجمه گوگل]اگر اندازه گیری ها کمتر از مقدار حداقل باشد، سیم پیچ ها باید خشک شوند
[ترجمه ترگمان]اگر اندازه گیری ها از حداقل مقدار کم شود، سیم پیچ باید خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر اندازه گیری ها از حداقل مقدار کم شود، سیم پیچ باید خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Romans 3:23 All sinned and fall short of the glory of God.
[ترجمه گوگل]رومیان 3:23 همه گناه کردند و از جلال خدا کوتاهی کردند
[ترجمه ترگمان]رومیان ۳: ۲۳ همه گناه کردند و به افتخار خداوند سقوط کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رومیان ۳: ۲۳ همه گناه کردند و به افتخار خداوند سقوط کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When plans and dreams fall short of your hopes.
[ترجمه گوگل]وقتی برنامه ها و رویاها از امیدهای شما دور می شوند
[ترجمه ترگمان]زمانی که طرح ها و رویاها از امیدهای شما کم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که طرح ها و رویاها از امیدهای شما کم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید