🔸 معادل فارسی:
برگشتن به مصرف / شکستن ترک / دوباره شروع کردن اعتیاد
در زبان محاوره ای:
لغزش کردن، دوباره زدن، ترک رو شکستن، افتادن تو مصرف
- - -
🔸 تعریف ها:
۱ ▪️ ** ( اعتیاد – بازگشت ) :**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی فردی که ترک کرده، دوباره به مصرف مواد یا الکل برمی گرده—معمولاً با بار احساسی منفی و حس شکست
مثال: He was sober for six months, but last night he fell off the wagon.
شش ماه پاک بود، ولی دیشب دوباره زد.
۲ ▪️ ** ( استعاری – کنترل از دست دادن ) :**
در معنای گسترده تر، اشاره به از دست دادن کنترل بر عادتی که فرد مدتی کنار گذاشته بود
مثال: After dieting for weeks, she fell off the wagon and ate a whole cake.
بعد از چند هفته رژیم، افتاد تو مصرف و یه کیک کامل خورد.
- - -
🔸 ریشه شناسی:
این عبارت از قرن نوزدهم در آمریکا رایج شد.
"Wagon" به واگن های حمل آب اشاره داشت که در کمپین های ترک الکل استفاده می شد.
"On the wagon" یعنی ترک کرده ای، و "fall off the wagon" یعنی دوباره افتادی تو مصرف.
برگشتن به مصرف / شکستن ترک / دوباره شروع کردن اعتیاد
در زبان محاوره ای:
لغزش کردن، دوباره زدن، ترک رو شکستن، افتادن تو مصرف
- - -
🔸 تعریف ها:
۱ ▪️ ** ( اعتیاد – بازگشت ) :**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی فردی که ترک کرده، دوباره به مصرف مواد یا الکل برمی گرده—معمولاً با بار احساسی منفی و حس شکست
مثال: He was sober for six months, but last night he fell off the wagon.
شش ماه پاک بود، ولی دیشب دوباره زد.
۲ ▪️ ** ( استعاری – کنترل از دست دادن ) :**
در معنای گسترده تر، اشاره به از دست دادن کنترل بر عادتی که فرد مدتی کنار گذاشته بود
مثال: After dieting for weeks, she fell off the wagon and ate a whole cake.
بعد از چند هفته رژیم، افتاد تو مصرف و یه کیک کامل خورد.
- - -
🔸 ریشه شناسی:
این عبارت از قرن نوزدهم در آمریکا رایج شد.
"Wagon" به واگن های حمل آب اشاره داشت که در کمپین های ترک الکل استفاده می شد.
"On the wagon" یعنی ترک کرده ای، و "fall off the wagon" یعنی دوباره افتادی تو مصرف.
دوباره به مصرف الکل روی آوردن ( بعد از ترک کردن آن )
به عنوان نمونه :
خیلی ساده یعنی لغزش کردن، خطا کردن، اشتباهات گذشته را تکرار کردن. . . . پیچیده اش کردید بیخود.
وقتی یک عادت خوبی داشتید ولی به خاطر عواملی آن عادت را به صورت ناگهانی ترک می کنید مثلاً نوشیدنی الکلی می نوشیدید و در یک مهمانی یک دفعه نوشیدید و ترک عادت کردید.
دوباره در دام الکل افتادن
دوباره الکلی شدن ( معتاد به مشروبات الکلی شدن )
دوباره الکلی شدن ( معتاد به مشروبات الکلی شدن )