fall into step

پیشنهاد کاربران

To begin walking or marching with the same rhythm as another person or group of people.
دوشادوش کسی راه رفتن, با کسی همقدم شدن.
مثال:
He fell into step beside her and struck up a conversation.
ترجمه پیشنهادی:
دوشادوش زن به راه افتاد و سر صحبت را باز کرد.

بپرس