fall between two stools

جمله های نمونه

1. The grammar guide falls between two stools - it's too difficult for a beginner but not detailed enough for an advanced student.
[ترجمه گوگل]راهنمای دستور زبان بین دو مدفوع قرار می گیرد - برای یک مبتدی بسیار دشوار است اما برای یک دانش آموز پیشرفته به اندازه کافی دقیق نیست
[ترجمه ترگمان]راهنمای دستور زبان بین دو چهارپایه قرار دارد - این کار برای یک مبتدی بسیار دشوار است اما برای یک دانش آموز پیشرفته به اندازه کافی مفصل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The author seems uncertain whether he is writing a comedy or a tragedy, so the play falls between two stools.
[ترجمه گوگل]نویسنده نامشخص به نظر می رسد که آیا در حال نوشتن یک کمدی یا تراژدی است، بنابراین نمایشنامه بین دو چهارپایه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]نویسنده به نظر می رسد که در حال نوشتن یک کمدی یا تراژدی است، بنابراین نمایش بین دو چهارپایه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Overall, the study seems to fall between two stools.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، به نظر می رسد مطالعه بین دو مدفوع قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، به نظر می رسد که این مطالعه بین دو چهارپایه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That was a bad time for her because she fell between two stools in a way.
[ترجمه گوگل]آن زمان برای او بد بود زیرا به نوعی بین دو مدفوع افتاد
[ترجمه ترگمان]این برای او زمان بدی بود، چون بین دو چهارپایه در یک راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The text seems dully at variance with the fantasy of the illustrations and falls between two stools.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که متن با خیال‌پردازی تصاویر مغایرت دارد و بین دو چهارپایه می‌افتد
[ترجمه ترگمان]متن در تضاد با تصویر خیالی تصاویر و افتادن بین دو چهارپایه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Again, we may make compromises and fall between two stools.
[ترجمه گوگل]باز هم ممکن است مصالحه کنیم و بین دو مدفوع بیفتیم
[ترجمه ترگمان]باز هم ممکن است مصالحه و سازش میان دو چهارپایه ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You'd fall between two stools.
[ترجمه گوگل]بین دو مدفوع می افتادی
[ترجمه ترگمان]بین دو چهار پایه سقوط می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You must make a choice between Mary and Lily,(sentence dictionary) or you'll fall between two stools.
[ترجمه گوگل]شما باید بین مری و لیلی (فرهنگ جمله ها) یکی را انتخاب کنید وگرنه بین دو مدفوع می افتید
[ترجمه ترگمان]شما باید بین ماری و لی لی و (فرهنگ لغت)انتخاب کنید وگرنه بین دو چهارپایه قرار خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The one who wants an easy job with a high pay will fall between two stools in the end.
[ترجمه گوگل]کسی که کار آسان و با دستمزد بالا می خواهد، در نهایت بین دو چارپایه می افتد
[ترجمه ترگمان]کسی که کار آسانی با حقوق بالایی می خواهد بین دو چهارپایه در پایان سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you don't make your choice in time, you are likely to fall between two stools.
[ترجمه گوگل]اگر به موقع انتخاب خود را انجام ندهید، احتمال دارد بین دو مدفوع بیفتید
[ترجمه ترگمان]اگر شما انتخاب خود را به موقع انجام ندهید، احتمالا بین دو چهارپایه سقوط خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you go on do as that, you will fall between two stools.
[ترجمه گوگل]اگر همین کار را ادامه دهید، بین دو مدفوع می افتید
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنید، بین دو چهارپایه سقوط خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fail because one hesitated between two opportunities, attempt two things at once and fail at both

پیشنهاد کاربران

بپرس