faking


روانشناسى : وانمود ورزش : گول زدن

جمله های نمونه

1. he is not sad, he is faking
او غمگین نیست،دارد تظاهر می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• fabricating, feigning, counterfeiting

پیشنهاد کاربران

وانمود کردن
تمارض
غیرواقعی
Are you faking your accent ?: داری لهجتو تغییر میدی ؟

بپرس