🔸 معادل فارسی:
ادای حرفه ای ها رو دربیار تا واقعاً حرفه ای بشی / وانمود کن تا واقعاً موفق بشی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( انگیزشی – خودباوری نمایشی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
تشویق به رفتار یا ظاهر حرفه ای، با اعتمادبه نفس ساختگی، تا زمانی که مهارت یا جایگاه واقعی به دست آید
مثال:
She didn’t know much at first, but she faked it till she made it.
اولش چیزی بلد نبود، ولی نقش حرفه ای ها رو بازی کرد تا واقعاً حرفه ای شد.
2. ** ( روان شناختی – اثر رفتاری ) :**
بر اساس نظریه های رفتاری، وانمود کردن به داشتن ویژگی ای ( مثل اعتمادبه نفس ) می تونه به مرور باعث درونی شدن اون ویژگی بشه
مثال:
Act confident—even if you’re not. Fake it till you make it.
با اعتمادبه نفس رفتار کن، حتی اگه نداری. وانمود کن تا واقعاً بهش برسی.
3. ** ( فرهنگی – انتقادی ) :**
در نقدهای اجتماعی یا فرهنگی، این اصطلاح گاهی به عنوان نماد تظاهر، خودنمایی، یا موفقیت گرایی سطحی دیده می شه
مثال:
Some say “fake it till you make it” promotes inauthenticity.
بعضیا می گن این جمله ترویج تظاهر و غیرواقعی بودنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
act as if – pretend until it’s real – project confidence – play the part – bluff your way – front it
ادای حرفه ای ها رو دربیار تا واقعاً حرفه ای بشی / وانمود کن تا واقعاً موفق بشی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( انگیزشی – خودباوری نمایشی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
تشویق به رفتار یا ظاهر حرفه ای، با اعتمادبه نفس ساختگی، تا زمانی که مهارت یا جایگاه واقعی به دست آید
مثال:
اولش چیزی بلد نبود، ولی نقش حرفه ای ها رو بازی کرد تا واقعاً حرفه ای شد.
2. ** ( روان شناختی – اثر رفتاری ) :**
بر اساس نظریه های رفتاری، وانمود کردن به داشتن ویژگی ای ( مثل اعتمادبه نفس ) می تونه به مرور باعث درونی شدن اون ویژگی بشه
مثال:
با اعتمادبه نفس رفتار کن، حتی اگه نداری. وانمود کن تا واقعاً بهش برسی.
3. ** ( فرهنگی – انتقادی ) :**
در نقدهای اجتماعی یا فرهنگی، این اصطلاح گاهی به عنوان نماد تظاهر، خودنمایی، یا موفقیت گرایی سطحی دیده می شه
مثال:
بعضیا می گن این جمله ترویج تظاهر و غیرواقعی بودنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
وانمود کن/تظاهر کن تا محقق شود/اتفاق بیوفتد/انجام شود
رسیدن به چیزی با تلاش بسیار و کسب مهارتهای لازم
تقلیدش کن تا شکل بگیره / نقشش رو بازی کن تا ساخته بشه.
توضیح : اشاره به این که اگر ویژگی رفتاری یا ذهنی رو ندارید و می خواید اون رو داشته باشید اول از همه شروع کنید اون رفتار یا عادت فکری رو تقلید کنید تا به مرور ساخته بشه و درونی بشه و یه روز ساخته میشه!
توضیح : اشاره به این که اگر ویژگی رفتاری یا ذهنی رو ندارید و می خواید اون رو داشته باشید اول از همه شروع کنید اون رفتار یا عادت فکری رو تقلید کنید تا به مرور ساخته بشه و درونی بشه و یه روز ساخته میشه!
تقلید کن تا موفق شوی
وانمود کن ، اداشو در بیار تا بهش برسی
وانمود کن تا واقعا بشه!
تا انجام ندی اعتباری نداره
الکی بگو همون میشه !
من انجام دادم ؛ کاملا تو واقعیت همونی شد که گفتم !
من انجام دادم ؛ کاملا تو واقعیت همونی شد که گفتم !
اداشو در بیار تا به دست بیاریش. .
تصور کن تا به آن برسی.
آنقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل کنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)