faithocracy

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( مفهومی – مذهبی ) :
نوعی حکومت یا ساختار سیاسی فرضی که در آن ایمان مذهبی، نه نهاد دینی یا روحانیون، مبنای مشروعیت و قانون گذاری است
مثال: In a faithocracy, personal belief becomes the foundation of civic authority.
در ایمان سالاری، باور فردی پایه ی اقتدار مدنی می شود.
2. ( تحلیلی – انتقادی ) :
در گفتمان های فرهنگی یا سیاسی، گاهی برای نقد ساختارهایی به کار می رود که در آن ایمان مذهبی جای عقلانیت یا قانون عرفی را گرفته باشد
مثال: Critics argue that faithocracy risks marginalizing non - believers.
منتقدان معتقدند که ایمان سالاری ممکن است غیرمؤمنان را به حاشیه براند.
3. ( ادبی – استعاری ) :
در متون ادبی یا عرفانی، ممکن است برای توصیف جامعه ای به کار رود که در آن ایمان، نه قدرت یا قانون، محور اصلی تعاملات انسانی است
مثال: The novel imagines a faithocracy where love and belief rule all.
رمان جامعه ای را تصور می کند که در آن عشق و ایمان همه چیز را اداره می کنند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
belief - based governance – spiritual democracy – religious idealism – conviction rule