faire
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
کلمه "faired" بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود، معانی مختلفی دارد:
1. در طراحی و مهندسی ( به ویژه در هوانوردی و دریانوردی )
به معنی "صاف و هموار کردن" یا "هماهنگ کردن سطوح برای کاهش مقاومت هوا یا آب" است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The aircraft's fuselage was faired to reduce drag.
( بدنه ی هواپیما صاف و یکدست شد تا مقاومت هوا کاهش یابد. )
2. شکل گذشته ی "fair" ( در برخی معانی خاص )
اگر "fair" به معنی "خوب پیش رفتن" باشد، "faired" به معنی "عملکرد مناسبی داشتن" است.
مثال: He faired well in the competition.
( او در مسابقه عملکرد خوبی داشت. )
1. در طراحی و مهندسی ( به ویژه در هوانوردی و دریانوردی )
به معنی "صاف و هموار کردن" یا "هماهنگ کردن سطوح برای کاهش مقاومت هوا یا آب" است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The aircraft's fuselage was faired to reduce drag.
( بدنه ی هواپیما صاف و یکدست شد تا مقاومت هوا کاهش یابد. )
2. شکل گذشته ی "fair" ( در برخی معانی خاص )
اگر "fair" به معنی "خوب پیش رفتن" باشد، "faired" به معنی "عملکرد مناسبی داشتن" است.
مثال: He faired well in the competition.
( او در مسابقه عملکرد خوبی داشت. )