[ترجمه گوگل] من از رفتن با شما [ترجمه ترگمان] من با شما خواهم رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• (1)تعریف: willing under the circumstances; content.
- Are you fain to attempt this?
[ترجمه گوگل] آیا از انجام این کار ناامید هستید؟ [ترجمه ترگمان] می خواهی این کار را بکنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: obliged; required.
- The peasants were fain to work on the master's land and had little time to tend to their own gardens.
[ترجمه گوگل] دهقانان از کار بر روی زمین ارباب عاجز بودند و زمان کمی برای رسیدگی به باغ های خود داشتند [ترجمه ترگمان] دهقانان میل داشتند در سرزمین اربابی کار کنند و فرصت چندانی برای رسیدگی به باغ های خود نداشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: (archaic) pleased; happy.
جمله های نمونه
1. he would fain stay
او با کمال میل می ماند.
2. Poor folk [men] are fain of little.
[ترجمه گوگل]مردم [مردان] فقیر از اندک اندک اند [ترجمه ترگمان]آدم های بیچاره با کمال میل [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I would fain go with you.
[ترجمه گوگل]من از رفتن با شما [ترجمه ترگمان]من با شما خواهم رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Romeo, having this encouragement, would fain have spoken, but he was desirous of hearing more.
[ترجمه گوگل]رومئو با داشتن این تشویق، از حرف زدن غش میکرد، اما میخواست بیشتر بشنود [ترجمه ترگمان]رومئو که این دلگرمی را داشت میل داشت صحبت کند اما دلش می خواست بیشتر بشنود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I would fain know by whom an American is represented here.
[ترجمه گوگل]نمیدانم یک آمریکایی در اینجا توسط چه کسی نمایندگی میشود [ترجمه ترگمان]می خواهم بدانم که یک آمریکایی در اینجا نماینده است یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]من غش می کنم در خانه بمانم [ترجمه ترگمان]می خواهم در خانه بمانم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So this is Virgil: "When I was fain to sing of kings and battles, the Cynthian god" -that's Phoebus Apollo -- "plucked my ear and warned me. "
[ترجمه گوگل]پس این ویرژیل است: "وقتی از خواندن پادشاهان و نبردها عاجز بودم، خدای سینتی" - که فیبوس آپولو است - "گوش مرا کند و به من هشدار داد " [ترجمه ترگمان]پس این ویرژیل است: \"هنگامی که من با کمال میل آواز شاهان و نبردها را، یعنی خدای متعال آپولون، تصنیف کرد - - یعنی قهرمان آپولون - -\" گوشم را کشید و به من هشدار داد \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The soldiers were fain to eat horseflesh.
[ترجمه گوگل]سربازان از خوردن گوشت اسب غافل بودند [ترجمه ترگمان]سربازان میل داشتند گوشت اسب را بخورند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We made her stop: she'd fain have ridden forwards, afeard you should be uneasy.
[ترجمه گوگل]ما او را مجبور کردیم متوقف شود: او از ترس به جلو سوار شده بود، می ترسید شما ناراحت باشید [ترجمه ترگمان]ما او را متوقف کردیم؛ او می خواست به جلو برود و چون می ترسید که مبادا ناراحت بشوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I would fain do as you ask.
[ترجمه گوگل]من غش می کنم همانطور که شما می خواهید انجام دهم [ترجمه ترگمان]با کمال میل این کار را می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He would fain have gazed upon his gold, and yet he had not strength enough.
[ترجمه گوگل]او از هوش می رفت و به طلای خود خیره می شد، اما قدرت کافی نداشت [ترجمه ترگمان]او با کمال میل به طلا خیره شده بود و با این همه به اندازه کافی قدرت نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Men and birds are fain of climbing high.
[ترجمه گوگل]مردان و پرندگان از بالا رفتن ناتوان هستند [ترجمه ترگمان]مردان و پرندگان مایل به بالا رفتن هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He would fain fly, but he wants feathers.
[ترجمه گوگل]او پرواز می کند، اما او پر می خواهد [ترجمه ترگمان]می خواهد پرواز کند، اما پر دلش می خواهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I'd fain have done so, to try and show him we had both been too hasty.
[ترجمه گوگل]دوست نداشتم این کار را بکنم تا سعی کنم به او نشان دهم که هر دوی ما خیلی عجول بوده ایم [ترجمه ترگمان]من با کمال میل این کار را کردم و به او نشان دادم که هر دو خیلی عجله کرده ایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• willing; obliged; glad; content; yearning (archaic) gladly, willingly if someone says that they would fain do something, they mean that they would like to do it; an old-fashioned word.