failover

انگلیسی به انگلیسی

• redundancy within a computer network in order to ensure network availability after the failure of a particular piece of hardware (computers)

پیشنهاد کاربران

شکست تابی
خطاپذیری
رد کردن خرابی
پیش آمدی ( خطایی ) غیر از پیش آمدها ( خطاهای ) پیش بینی شده
بالاترازخطا
غلبه بر خرابی
پروسه ای که به سبب آن کنترل یک سیستم به صورت اتوماتیک به سیستم دیگر یا ثانویه در زمانی که اشتباه یا خطایی در سیستم ردیابی می شود منتقل می گردد.
سوییچ کردن به سرور، سیستم، عنصر سخت افزاری یا شبکه اضافی یا معلق دیگر، در نتیجه اتمام کار نامعمول یا خطایی در سیستم موجود.

بپرس