faggot


معنی: دسته هیزم، ریشه کردن حاشیه پارچه، بخیه زینتی، بهم بستن
معانی دیگر: رجوع شود به: fagot، (تحقیرآمیز) کونی، (مرد) همجنس باز، دسته کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: faggoty (adj.)
• : تعریف: (offensive slang) a male homosexual.

جمله های نمونه

1. He faggoted all the pictures together.
[ترجمه گوگل]او همه عکس ها را با هم قاطی کرد
[ترجمه ترگمان]همه عکس ها را با هم عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was cold faggot with apple chutney, home made of course.
[ترجمه گوگل]یک خرچنگ سرد با چاتنی سیب، البته خانگی بود
[ترجمه ترگمان]اونجا یه تیکه چوب خشک با ترشی سیب بود که البته خونه ساخته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He faggoted the pamphlets together.
[ترجمه گوگل]جزوه ها را با هم قاطی کرد
[ترجمه ترگمان]اوراق را به هم وصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. she started hearing the word "faggot" in the hallways at school.
[ترجمه گوگل]او شروع به شنیدن کلمه "Faggot" در راهروهای مدرسه کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به شنیدن کلمه هیزم در راهروهای مدرسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Get this faggot out of here!
[ترجمه گوگل]این احمق را از اینجا بیرون کن!
[ترجمه ترگمان]! این کونی رو از اینجا ببر بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "No, " says Hector. "This faggot is serious. "
[ترجمه گوگل]هکتور می گوید: «نه "این احمق جدی است "
[ترجمه ترگمان]هکتور می گوید: \" نه، این هیزم جدی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My faggot father must have had his panties up in a bunch .
[ترجمه گوگل]پدر غمگین من حتما شلوارش را دسته ای بالا زده بود
[ترجمه ترگمان] بابای کونی من باید تو یه مشت لباس زیر his داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shit, I don't want that faggot singing again.
[ترجمه گوگل]لعنتی، من نمی خوام اون غوغا دوباره بخونه
[ترجمه ترگمان]لعنتی، دیگه نمی خوام اون کونی دوباره آواز بخونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He next unclosed the faggot, and took the sticks separately, one by one, and again put them into their hands, on which they broke them easily.
[ترجمه گوگل]بعد در خرچنگ را باز کرد و چوب ها را جداگانه یکی یکی گرفت و دوباره در دستانشان گذاشت که به راحتی آنها را شکستند
[ترجمه ترگمان]بعد چوب را باز کرد و تکه های چوب را به طور جداگانه باز کرد، یکی یکی، و دوباره آن ها را در دستشان قرار داد و آن ها را به راحتی شکستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When they had done so, he placed the faggot into the hands of each of them in succession, and ordered them to break it in pieces.
[ترجمه گوگل]وقتی این کار را انجام دادند، ولز را پشت سر هم به دست هر یک از آنها گذاشت و دستور داد آن را تکه تکه کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی این کار را کردند، او دسته هیزم را به دست هر یک از آن ها گذاشت و به آن ها دستور داد آن را تکه تکه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He next opened the faggot, took the sticks separately, one by one, and again put them into his sons' hands, upon which they broke them easily.
[ترجمه گوگل]سپس خرچنگ را باز کرد، چوب ها را جداگانه، یکی یکی گرفت و دوباره در دستان پسرانش گذاشت و آنها به راحتی آنها را شکستند
[ترجمه ترگمان]سپس دسته هیزم را باز کرد، تکه های چوب را جداگانه برداشت، یکی یکی، و دوباره آن ها را در دستان پسرش قرار داد و آن ها را به راحتی شکستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You must think I'm a total faggot, don't you?
[ترجمه گوگل]شما باید فکر کنید که من یک آدم کله پاچه هستم، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]تو باید فکر کنی که من یه faggot، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People at church stopped talking to her; she started hearing the word "faggot" in the hallways at school.
[ترجمه گوگل]مردم در کلیسا دیگر با او صحبت نکردند او شروع به شنیدن کلمه "Faggot" در راهروهای مدرسه کرد
[ترجمه ترگمان]مردم در کلیسا با او حرف نمی زدند؛ او شروع به شنیدن کلمه هیزم در راهروهای مدرسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My faggot father must've had his panties up.
[ترجمه گوگل]پدر غمگین من حتما شورتش را بالا زده بود
[ترجمه ترگمان]بابای کونی من باید شلوارشو خیس کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Are you a faggot?
[ترجمه گوگل]آیا شما یک ولخرجی هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو یه کونی هستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته هیزم (اسم)
fagot, faggot, woodpile

ریشه کردن حاشیه پارچه (اسم)
fagot, faggot

بخیه زینتی (اسم)
fagot, faggot

بهم بستن (فعل)
truss, couple, apply, fagot, faggot

انگلیسی به انگلیسی

• homosexual man (derogatory slang); bunch, pile, package; bundle of sticks
tie in a bunch
in american english, a faggot is a homosexual man; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

از سروران بزرگوارم خواهشمندم برای حفظ شان و ادب، در هنگام ترجمه کلمات انگلیسی که معانی زشتی در زبان فارسی دارند هنگام نوشتن، آن کلمه را به صورت مخدوش شده بنویسند. ارادتمند شما: آرمان بدیعی
این کلمه با تلفظ فَگِت، اصطلاحی هست که معمولا در انگلیسی امریکن به جهت خطاب به همجنسگرایان یا شبیه به این افراد در رفتار یا ظاهر مورد خطاب قرار میگیره و معادلی که در پارسی برای اون میشه در نظر گرفت به شرح زیره:
...
[مشاهده متن کامل]

۱ ) کونی، ۲ ) اوبی ۳ ) اواخواهر ۴ ) کونده ۵ ) امرد ۶ ) ژیگول ۷ ) همجنس باز و…
همچنین همجنس باز در مقابل همجنسگرا به عنوان یه فحش و ناسزا در نظر گرفته می شه و معنی هرزه رو در پارسی میده

Homophobic F - slur used to insult people from the LGBTQ community
مانند N - word باید شدیدا محتاطانه استفاده بشه
offensive/North American
an extremely offensive word for a gay man
یک کلمه توهین آمیز در امریکای شمالی؛ کونی، اوبی، بچه خوشگل
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/faggot
فگت اصطلاحی تحقیرآمیز برای همجنسگرایان مرد استفاده میشه. جزو کلماتی هست که منع قانونی داره و استفاده از اون جرم هست. مثل کلمه نیگا که نژادپرستانه تلقی میشه، کلمه فگت هم هوموفوبی، یا همجنس گراستیزی محسوب میشه.
...
[مشاهده متن کامل]

تحت هیچ عنوان استفاده نکنید، هم معنای منزجرکننده ی کونی رو داره و فرد مقابل رو بسیار ناراحت و جری می کنه، و هم جرم قانونی هستش. ❤️

�اوا - خواهر�_ اوبنه ای ( عامیانه و تحقیرآمیز )
معادل فارسی : ( مرد ) اوبی - کونی
در واقع یک توهین به همجنسگراهاست و معنی خوبی نداره و اغلب برای اینکه بهش توهین کنن و بگن همجنسباز از این کلمه استفاده میکنن
به معنی مرد همجنس باز و یا به اسطلاح ک*ونی هم استفاده میشه و بیشتر یک ناسزا هست. در انگلیس به زن ف*احشه هم نسبت میدن و در فحاشی بیشتر استفاده میشه ازش.

بپرس