1. He thought her campaign would probably fade out soon in any case.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که کمپین او احتمالاً به زودی در هر صورت محو خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که نبرد او به زودی به هر حال محو خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He slid a control to fade out the music.
[ترجمه گوگل]او یک کنترل را لغزید تا موسیقی را محو کند
[ترجمه ترگمان]او کنترلش را از دست داده بود تا از موسیقی محو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Fade out the music at the end of the scene.
[ترجمه گوگل]موسیقی را در پایان صحنه محو کنید
[ترجمه ترگمان]محو شدن موسیقی در پایان صحنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We should always try to fade out rewards.
[ترجمه گوگل]ما همیشه باید سعی کنیم پاداش ها را از بین ببریم
[ترجمه ترگمان]ما باید همیشه سعی کنیم پاداش خود را از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Fade out the sound gradually at the end of the scene.
[ترجمه گوگل]در پایان صحنه به تدریج صدا را محو کنید
[ترجمه ترگمان]محو شدن تدریجی صدا در پایان صحنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Makes the element drop and fade out at the same time.
[ترجمه گوگل]باعث می شود که عنصر به طور همزمان از بین برود و محو شود
[ترجمه ترگمان]عنصر کاهش می یابد و همزمان خاموش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fade out all matched elements by adjusting their opacity and firing an optional callback after completion.
[ترجمه گوگل]پس از تکمیل، همه عناصر منطبق را با تنظیم کدورت آنها و ایجاد یک فراخوان اختیاری محو کنید
[ترجمه ترگمان]محو شدن همه عناصر هماهنگ با تنظیم opacity خود و شلیک مجدد اختیاری پس از تکمیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It may or may not also fade out on the underbody .
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است در زیر بدنه محو شود یا نباشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است در the نیز محو نشده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To regulate dry and sensitive skin, and fade out striae of pregnancy and scars; Increase skin elasticity, slow down the skin aging period.
[ترجمه گوگل]برای تنظیم پوست خشک و حساس و محو کردن خطوط حاملگی و اسکارها افزایش خاصیت ارتجاعی پوست، کند کردن دوره پیری پوست
[ترجمه ترگمان]برای تنظیم پوست خشک و حساس، و striae از بارداری و زخم ها را محو کنید؛ کشش پوست را افزایش دهید و دوره سالخوردگی پوست را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Then your delivery problems will fade out.
[ترجمه گوگل]سپس مشکلات تحویل شما محو خواهد شد
[ترجمه ترگمان]سپس مشکلات تحویل شما محو خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I think your signal is going to fade out.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم سیگنال شما در حال خاموش شدن است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که your خاموش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This old man decided to fade out and leave the work to the young people.
[ترجمه گوگل]این پیرمرد تصمیم گرفت محو شود و کار را به جوانان بسپارد
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد تصمیم گرفت که محو شود و کار را به جوان ها واگذار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The idea seemed to fade out and the club was never formed.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که این ایده از بین رفت و باشگاه هرگز تشکیل نشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این فکر از بین می رود و باشگاه هیچ وقت شکل نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید