facultative

/ˈfækəlˌtetɪv//ˈfækəlˌtetɪv/

معنی: وابسته به گوناگون
معانی دیگر: اختیاری، گزینشی، دلخواه، میلی، مجاز، روا، با پروانه، (وابسته به استعداد یا حواس پنج گانه و غیره) استعدادی، فرزامی، وابسته به faculty بمعانی گوناگون ان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or concerning the granting of a right or privilege.

(2) تعریف: designating something that may or may not happen.

(3) تعریف: of or concerning a mental faculty.

جمله های نمونه

1. these formalities are facultative
این مراسم اختیاری (غیراجباری) است.

2. A facultative pathogen of some insect species commonly used as a biopesticide.
[ترجمه گوگل]یک پاتوژن اختیاری برخی از گونه های حشرات که معمولاً به عنوان آفت کش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک پاتوژن قوی برخی از گونه های حشرات عموما به عنوان a استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Any direct business or facultative reinsurance business, being general business, in relation to which the risk is underwritten in Hong Kong, that is to say.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، هر کسب و کار مستقیم یا کسب و کار بیمه اتکایی اختیاری، که تجارت عمومی است، در رابطه با آن ریسک در هنگ کنگ پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]هر کسب وکار مستقیم یا تجارت الکترونیک اختیاری، تجارت عمومی، در رابطه با این که این ریسک در هنگ کنگ پرداخت می شود، یعنی این است که باید گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A facultative anaerobic bacillus strain Xg 01 is isolated from the dirt.
[ترجمه گوگل]یک سویه باسیل بی هوازی اختیاری Xg 01 از خاک جدا می شود
[ترجمه ترگمان]A bacillus anaerobic facultative xg ۰۱ از کثیفی جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nitrate can be used by facultative organisms living under intermediate conditions referred to as anoxic.
[ترجمه گوگل]نیترات می تواند توسط ارگانیسم های اختیاری که در شرایط متوسط ​​زندگی می کنند استفاده شود
[ترجمه ترگمان]Nitrate را می توان توسط ارگانیسم های اختیاری که تحت شرایط میانی به عنوان anoxic زندگی می کنند، مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The last questions in the examination were facultative.
[ترجمه گوگل]آخرین سوالات در آزمون اختیاری بود
[ترجمه ترگمان]آخرین سوال در امتحانات facultative بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anaerobic facultative can remove more than 80% of TNT and RDX in the wastage. Aquatic organism (water hyacinth) can degradate TNT and RDX in some extent.
[ترجمه گوگل]بی هوازی اختیاری می تواند بیش از 80 درصد TNT و RDX را در ضایعات حذف کند موجودات آبزی (سنبل آبی) می توانند TNT و RDX را تا حدودی تخریب کنند
[ترجمه ترگمان]Anaerobic اختیاری می تواند بیش از ۸۰ درصد تی ان تی و RDX را در the حذف کند ارگانیسم آبی (سنبل آبی)می تواند تی ان تی و RDX را تا حدودی کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Brucella spp are the facultative intracellular pathogens with the ability to survive and multiply in phagocytes, and they can cause abortion of pregnant domestic animals and undulant fever in humans.
[ترجمه گوگل]گونه های بروسلا یک پاتوژن درون سلولی اختیاری با توانایی زنده ماندن و تکثیر در فاگوسیت ها هستند و می توانند باعث سقط حیوانات اهلی باردار و تب مواج در انسان شوند
[ترجمه ترگمان]گونه های Brucella، عوامل بیماری زای درون سلولی با توانایی زنده ماندن و ضرب در phagocytes هستند و می توانند باعث سقط جنین حیوانات خانگی باردار و تب undulant در انسان ها شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A facultative parasite can exist as a parasite or a saprophyte.
[ترجمه گوگل]یک انگل اختیاری می تواند به صورت انگل یا ساپروفیت وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک انگل اختیاری می تواند به عنوان یک انگل و یا انگل وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What is a facultative parasite?
[ترجمه گوگل]انگل اختیاری چیست؟
[ترجمه ترگمان]انگل facultative چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's a facultative enactment.
[ترجمه گوگل]این یک مصوبه اختیاری است
[ترجمه ترگمان]این یک facultative است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Researchers have propounded the main target of rice apomixis . It is dominant and simplicity, specificity and spontaneity, facultative and lethal, polyploidy and hybridity.
[ترجمه گوگل]محققان هدف اصلی آپومیکسیس برنج را مطرح کرده اند غالب و سادگی، ویژگی و خودانگیختگی، اختیاری و کشنده، پلی پلوئیدی و ترکیبی است
[ترجمه ترگمان]محققان هدف اصلی برنج را مطرح کرده اند این سبک غالب و ساده، اختصاصی بودن و spontaneity، اختیاری و hybridity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Sterilization effect of micro electrolysis process on anaerobic or facultative aerobe microbes in industrial circulating water system was studied under different conditions.
[ترجمه گوگل]اثر استریلیزاسیون فرآیند میکرو الکترولیز بر میکروب های هوازی بی هوازی یا اختیاری در سیستم آب در گردش صنعتی در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر Sterilization فرآیند الکترولیز خرد بر روی میکروب های میکرو بی هوازی و یا اختیاری در سیستم آب گردش صنعتی تحت شرایط مختلف مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Through Jia Bao-Yu's olfaction and gustation, his spiritual love and facultative desire was emphasized.
[ترجمه گوگل]از طریق بوییدن و چشیدن جیا بائو یو، بر عشق معنوی و میل اختیاری او تأکید شد
[ترجمه ترگمان]از طریق Jia Bao و gustation، عشق روحی و تمایلات اختیاری او مورد تاکید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به گوناگون (صفت)
facultative

تخصصی

[صنایع غذایی] اختیاری :صفتی توصیفی که در میکروبشناسی برای مشخص کردن استعداد نشو و نما در مجاورت و یا دور از یک عامل محیطی استفاده میشود. مثالسرما دوست اختیاری)

انگلیسی به انگلیسی

• making possible, allowing; optional; possible; able to exist in more than one set of environmental conditions (biology)

پیشنهاد کاربران

facultative ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: دوگونه‏زی
تعریف: موجوداتی که بقا و رشد آنها هم در غیاب و هم در وجود اکسیژن محلول میسر باشد
اختیاری

بپرس