factualness

جمله های نمونه

1. In order to establish the factualness of an event, any number of concrete things need to be appealed to.
[ترجمه گوگل]برای اثبات واقعی بودن یک رویداد، باید به هر تعدادی از موارد ملموس توسل کرد
[ترجمه ترگمان]به منظور ایجاد the یک رویداد، هر تعداد از چیزهای عینی باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the basis of the factualness of these things, we establish the factualness of the event.
[ترجمه گوگل]بر اساس واقعی بودن این موارد، ما واقعی بودن رویداد را مشخص می کنیم
[ترجمه ترگمان]بر پایه the این چیزها، ما factualness رویداد را ایجاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In establishing the factualness of events by indirect evidence, we must exercise the same kind of care we do in establishing the factualness of "things" by indirect evidence.
[ترجمه گوگل]در اثبات واقعی بودن رویدادها با شواهد غیرمستقیم، ما باید همان دقتی را که در اثبات واقعی بودن «اشیا» با شواهد غیرمستقیم انجام می دهیم، به کار بگیریم
[ترجمه ترگمان]در ایجاد factualness رویدادها با مدرک غیر مستقیم، ما باید همان نوع مراقبتی را اعمال کنیم که ما در ایجاد \"چیزها\" به وسیله شواهد غیرمستقیم انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But if it is you experiencing the headache, I can establish its factualness only indirectly.
[ترجمه گوگل]اما اگر این شما هستید که سردرد را تجربه می کنید، من می توانم واقعیت آن را فقط به طور غیر مستقیم ثابت کنم
[ترجمه ترگمان]اما اگر سردرد را تجربه می کنید، من تنها به طور غیر مستقیم می توانم factualness را ایجاد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If I am the one experiencing the headache, then I have direct evidence of its factualness.
[ترجمه گوگل]اگر من کسی هستم که سردرد را تجربه می کنم، شواهد مستقیمی از واقعی بودن آن دارم
[ترجمه ترگمان]اگر من کسی هستم که سردرد را تجربه می کند، پس من مدرک مستقیمی از factualness دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That is the most direct and reliable way to establish its factualness.
[ترجمه گوگل]این مستقیم ترین و مطمئن ترین راه برای اثبات واقعی بودن آن است
[ترجمه ترگمان]این the و مطمئن ترین راه برای تاسیس factualness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. C. Or you could decide that photographic evidence is sufficient to establish factualness.
[ترجمه گوگل]ج یا می توانید تصمیم بگیرید که شواهد عکاسی برای اثبات واقعیت کافی است
[ترجمه ترگمان]C یا می توانید تصمیم بگیرید که مدرک عکاسی برای ایجاد factualness کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If it actually exists it must be somewhere, and, assuming its place to be accessible to you, you can verify its factualness by direct observation. Take the case of the White House.
[ترجمه گوگل]اگر واقعاً وجود داشته باشد، باید در جایی باشد، و با فرض اینکه مکان آن در دسترس شما باشد، می توانید با مشاهده مستقیم واقعی بودن آن را تأیید کنید قضیه کاخ سفید را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگر واقعا وجود داشته باشد، باید جایی باشد، و با فرض اینکه جای آن برای شما قابل دسترس باشد، می توانید با مشاهده مستقیم آن را تایید کنید پرونده کاخ سفید را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It also presupposes our having a healthy respect for the firm factualness of the world in which we live, for logic is about reality.
[ترجمه گوگل]این امر همچنین مستلزم احترام سالم به واقعیت ثابت دنیایی است که در آن زندگی می کنیم، زیرا منطق مربوط به واقعیت است
[ترجمه ترگمان]همچنین این پیش فرض ما را بر آن دارد که نسبت به شرکت firm جهان که در آن زندگی می کنیم، احترام سالم داشته باشیم، زیرا منطق در مورد واقعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being based on facts, truthfulness

پیشنهاد کاربران

بپرس