1. Mum told me the facts of life when I was twelve.
[ترجمه گوگل]مامان در دوازده سالگی حقایق زندگی را به من گفت
[ترجمه ترگمان]وقتی دوازده سالم بود، مامان به من حقیقت زندگی را می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی دوازده سالم بود، مامان به من حقیقت زندگی را می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Persuading others to accept the hard financial facts of life is not a very popular job.
[ترجمه گوگل]متقاعد کردن دیگران به پذیرش حقایق سخت مالی زندگی، کار چندان محبوبی نیست
[ترجمه ترگمان]وادار کردن دیگران به پذیرفتن حقایق سخت مالی زندگی یک شغل بسیار محبوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وادار کردن دیگران به پذیرفتن حقایق سخت مالی زندگی یک شغل بسیار محبوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We can get real about the economic facts of life and about tending to family business.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم در مورد حقایق اقتصادی زندگی و تمایل به کسب و کار خانوادگی واقعی باشیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در مورد واقعیت های اقتصادی زندگی و رسیدگی به کسب وکار خانوادگی واقعی باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در مورد واقعیت های اقتصادی زندگی و رسیدگی به کسب وکار خانوادگی واقعی باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The girls explain the facts of life to him.
[ترجمه گوگل]دخترها حقایق زندگی را برای او توضیح می دهند
[ترجمه ترگمان]دخترها حقایق زندگی را برای او توضیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دخترها حقایق زندگی را برای او توضیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ignorant of the facts as well as the facts of life, Griffith-Jones failed even to recognise Lawrence's paean to anal sex.
[ترجمه گوگل]گریفیث جونز که از حقایق و همچنین حقایق زندگی بی اطلاع بود، حتی نتوانست رابطه جنسی مقعدی لارنس را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]گریفیث که از واقعیات و واقعیات زندگی غافل نبود، حتی نتوانست سرود پیروزی لارنس را در رابطه با سکس مقعدی درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گریفیث که از واقعیات و واقعیات زندگی غافل نبود، حتی نتوانست سرود پیروزی لارنس را در رابطه با سکس مقعدی درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As a cub reporter he would learn the facts of life in the newspaper world.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک خبرنگار، حقایق زندگی در دنیای روزنامه را یاد می گرفت
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک عکاس بچه حقایق زندگی را در دنیای روزنامه یاد خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک عکاس بچه حقایق زندگی را در دنیای روزنامه یاد خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The fiscal facts of life are these.
[ترجمه گوگل]حقایق مالی زندگی اینهاست
[ترجمه ترگمان]واقعیت های مالی زندگی اینها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واقعیت های مالی زندگی اینها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My parents didn't tell me the facts of life until I was well into puberty.
[ترجمه گوگل]والدینم تا زمانی که به سن بلوغ نرسیدم حقایق زندگی را به من نگفتند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم حقیقت زندگی رو به من نگفتند تا وقتی که به سن بلوغ رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم حقیقت زندگی رو به من نگفتند تا وقتی که به سن بلوغ رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At what age should children be told the facts of life?
[ترجمه گوگل]در چه سنی باید حقایق زندگی را به کودکان گفت؟
[ترجمه ترگمان]در چه سنی کودکان باید حقایق زندگی را بازگو کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در چه سنی کودکان باید حقایق زندگی را بازگو کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They live among the hard facts of life, reality, as it is called.
[ترجمه گوگل]آنها در میان حقایق سخت زندگی زندگی می کنند، واقعیتی که به آن گفته می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان واقعیت های سخت زندگی و واقعیت زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان واقعیت های سخت زندگی و واقعیت زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They didn't teach the facts of life at my school.
[ترجمه گوگل]آنها حقایق زندگی را در مدرسه من آموزش نمی دادند
[ترجمه ترگمان]اونا به حقایق زندگی تو مدرسه من درس ندادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اونا به حقایق زندگی تو مدرسه من درس ندادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Have you told your child about the facts of life yet?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال حقایق زندگی را به فرزندتان گفته اید؟
[ترجمه ترگمان]هنوز راجع به حقایق زندگی چیزی گفته ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنوز راجع به حقایق زندگی چیزی گفته ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You are too trusting; it's one of the hard facts of life that not everybody is as honest as you are.
[ترجمه گوگل]شما بیش از حد اعتماد دارید؛ این یکی از حقایق سخت زندگی است که همه به اندازه شما صادق نیستند
[ترجمه ترگمان]شما بیش از حد به آن اعتماد دارید؛ این یکی از واقعیت های سخت زندگی است که همه مثل شما صادق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما بیش از حد به آن اعتماد دارید؛ این یکی از واقعیت های سخت زندگی است که همه مثل شما صادق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There comes a time when children need to know more than the basic facts of life.
[ترجمه گوگل]زمانی فرا می رسد که کودکان باید بیش از حقایق اساسی زندگی بدانند
[ترجمه ترگمان]زمانی می رسد که کودکان نیاز به دانستن بیش از واقعیات اساسی زندگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی می رسد که کودکان نیاز به دانستن بیش از واقعیات اساسی زندگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Morgan test would not appear to require much more than a knowledge of the basic facts of life.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که آزمون مورگان به دانشی بیش از آگاهی از حقایق اساسی زندگی نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که تست مورگان به چیزی بیش از دانش حقایق اصلی زندگی نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که تست مورگان به چیزی بیش از دانش حقایق اصلی زندگی نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید