1. facts militate against your claims!
واقعیات خلاف ادعاهای شما را نشان می دهد!
2. facts and figures
داده ها و فرتورها،واقعیات و تصاویر (یا اعداد)
3. brutal facts
واقعیات دردناک
4. dry facts
واقعیات بی پیرایه
5. extrinsic facts
داده های (واصله از) خارج
6. hard facts
راستینه های (حقایق) انکار نکردنی
7. incontrovertible facts
حقایق مسلم
8. the facts made me deduce that he wouldn't come
براساس شواهد موجود به این نتیجه رسیدم که او نخواهد آمد.
9. the facts of life
حقایق زندگی
10. the facts that go to prove my claim
حقایقی که ادعای مرا اثبات می کند
11. get the facts at their source
واقعیت ها را از سرچشمه ی آنها بگیر.
12. the bald facts
واقعیت های بی پیرایه
13. to distort the facts
واقعیات را تحریف کردن
14. to state unpleasant facts barely
واقعیت های ناخوشایند را آشکارا اظهار داشتن
15. he has overstated the facts
او در مورد حقایق غلو کرده است.
16. his claim consists with facts
ادعای او با واقعیات مطابقت دارد.
17. an honest presentation of the facts
ارائه ی صادقانه ی واقعیات
18. i am more interested in facts than in different people's opinions
من به واقعیات بیشتر اهمیت می دهم تا نظریات اشخاص مختلف.
19. to acquaint oneself with the facts
خود را با واقعیت آشنا کردن
20. he pinpointed some of the important facts
او برخی از نکات مهم را خاطر نشان کرد.
21. his claim was founded on undeniable facts
ادعای او بر (پایه ی) حقایق انکارناپذیری استوار بود.
22. his statements were at variance with facts
اظارات او با واقعیات جور در نمی آمد.
23. to square a statement with the facts
اظهاری را با واقعیات مطابق کردن
24. we must check the accuracy of his facts
باید صحت داده های او را بررسی کنیم.
25. wisedom does not consist only in knowing facts
خردمندی فقط به دانستن واقعیات نیست.
26. his book is a skillful collage of historical facts and legend
کتاب او عبارتست از کولاژ ماهرانه ی واقعیات تاریخی و افسانه.