دیکشنری
مترجم
بپرس
facetted
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. the skill with which he facetted the great diamond
مهارتی که با آن الماس بزرگ را تراشید
انگلیسی به انگلیسی
• having cut and polished surfaces (i.e. gemstone, stone); complex, having many sides or aspects
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها