facade

/fəˈsɑːd//fəˈsɑːd/

معنی: نمای خارجی، جبهه، نمای سر در، سر در
معانی دیگر: نمای سر در، جبهه، نمای خارجی

جمله های نمونه

1. under the facade of friendship
با تظاهر به دوستی،زیر نقاب دوستی

2. the building had a marble facade
نمای ساختمان از سنگ مرمر بود.

3. the unity of the party was a mere facade
اتحاد و یکپارچگی حزب فقط ظاهری بود.

4. Behind that amiable facade, he's a deeply unpleasant man.
[ترجمه فرشید] در پس ظاهر دوستانه ، عمیقا انسان پلیدی بود
|
[ترجمه گوگل]پشت آن نمای دوست داشتنی، او مردی عمیقاً ناخوشایند است
[ترجمه ترگمان]پشت آن نمای دوست داشتنی، مرد بسیار ناخوشایندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the evening the facade is floodlit.
[ترجمه خبیری] شبا نمای ساختمان روشنه
|
[ترجمه گوگل]در شب، نما نورافکن است
[ترجمه ترگمان]هنگام غروب، نما floodlit است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She managed to maintain a facade of bravery.
[ترجمه گوگل]او موفق شد چهره ای از شجاعت را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]او توانست یک نما از شجاعت را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The elaborate facade contrasts strongly with the severity of the interior.
[ترجمه خبیری] نمای پیچیده ساختمان به شدت با سادگی فضای داخلی در تعارض هست
|
[ترجمه گوگل]نمای استادانه به شدت با شدت فضای داخلی تضاد دارد
[ترجمه ترگمان]نمای ظاهری آراسته به شدت با شدت داخل تضاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The facade of the church is richly decorated in green and white marble.
[ترجمه گوگل]نمای کلیسا با سنگ مرمر سبز و سفید تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]نمای خارجی کلیسا کاملا با مرمر سفید و سفید تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Behind the facade they are just like the rest of us.
[ترجمه گوگل]پشت نما هم مثل بقیه ما هستند
[ترجمه ترگمان]پشت سر، آن ها هم مثل بقیه ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The facade of the building was checkerboarded with black and white tiles.
[ترجمه گوگل]نمای ساختمان با کاشی های سیاه و سفید شطرنجی شده بود
[ترجمه ترگمان]نمای ساختمان با کاشی های سیاه و سفید تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The facade of the building was a little weathered.
[ترجمه گوگل]نمای ساختمان کمی فرسوده شده بود
[ترجمه ترگمان]نمای ساختمان کمی فرسوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We are fed up with this facade of democracy.
[ترجمه خبیری] ما از این تظاهر به آزادیخواهی به تنگ آمدهایم
|
[ترجمه گوگل]ما از این نمای دموکراسی به تنگ آمده ایم
[ترجمه ترگمان]ما از این نما از دموکراسی تغذیه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They seem happy together, but it's all a facade.
[ترجمه پوریا] آنها با هم خوشحال به نظر می رسند، اما همه اش ظاهری هست.
|
[ترجمه گوگل]آنها با هم خوشحال به نظر می رسند، اما همه اینها یک نما است
[ترجمه ترگمان]همه با هم خوشحال به نظر می رسند، اما این فقط یک نمای خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is some fine carving on the facade.
[ترجمه گوگل]حکاکی های ظریفی روی نما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کمی کنده کاری روی نما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Indeed, the need to maintain the facade of politesse is often paramount.
[ترجمه گوگل]در واقع، نیاز به حفظ نمای مودب اغلب بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]در واقع، نیاز به حفظ ظاهر of اغلب دارای اولویت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمای خارجی (اسم)
facade

جبهه (اسم)
front, forehead, sinciput, superficies, facade

نمای سر در (اسم)
frontispiece, facade

سر در (اسم)
portal, facade

تخصصی

[عمران و معماری] نما - روی کار

انگلیسی به انگلیسی

• the facade of a large building is the outside of its front wall.
you say that something is a facade when it gives a wrong impression of the true nature of a situation.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The front or outer surface, often hiding something; front 🏛️
🔍 مترادف: Pretense
✅ مثال: The building's facade was restored in 2018, making it look brand new despite being over a century old.
نمای ساختمون
1 -
the front of a building, especially a large or attractive building/ the front of a building
نمای بیرونی و جلوی ساختمان، بویژه یک ساختمان بزرگ و زیبا
the gallery's elegant 18th - century facade.
...
[مشاهده متن کامل]

The facade is made of limestone.
2 -
a false appearance that makes someone or something seem more pleasant or better than they really are
ظاهر دروغین و قلابی کسی یا چیزی، نقاب
He kept his hostility hidden behind a friendly facade.
We are fed up with this facade of democracy.
Behind her facade of gentleness was a tough competitor.

facadefacade
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/facade
● نمای بیرونی
● ظاهر ( از نظر خصلت )
facade intervention
اصطلاح تخصصی معماری: مداخله در نما
ظاهر ، صورت ، رویه
برای قشنگی
مثل این جمله:
Some people use them for a
fa�ade, I wear them for eyes.
بعضیا برای قشنگی/ ژست گرفتن عینک میزنن
من بخاطر چشمام میزنم
1 ) Cracks began to show in his 💥facade💥 of self - confidence
از زیر "نقاب" اعتماد به نفس، تزلزل ها شروع به نمایان شدن میکنه
2 ) Equitone develops 💥facade💥 material Lunara that "evokes the moon's cratered landscape
...
[مشاهده متن کامل]

متریال نمای خارجی/نمای سر در ساختمان. . .
. . .
Dezeen promotion: facade manufacturer Equitone has launched Lunara, a fibre cement material designed to appear like the surface of the moon

نما
ظاهر
تظاهر
ظاهرسازی
نقاب
ظاهر مصنوعی، ظاهر کاذب، نقاب، صورتک مصنوعی، یا نشان دادن چهره به ظاهر شاد در حالیکه در واقع اصلا شاد نمی باشد، رفتار یا احساساتی که ریاکارانه بوده و فقط به قصد فریب دیگران است!
مثال:
She manages to keep a sunny facade even though she's going through rough times
...
[مشاهده متن کامل]

او با اینکه دارد اوقات سختی را پشت سر میگذارد، طوری رفتار میکند که چهره به ظاهر شاد خودش را حفظ کند.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس