1. In comparison with fabliaux like that, the misbehaviour of the monk and the wife is all too deliberate and plausible.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با چنین داستانهایی، رفتار نادرست راهب و همسر بسیار عمدی و قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با fabliaux مثل این، سو رفتار راهب و همسرش بسیار سنجیده و قابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با fabliaux مثل این، سو رفتار راهب و همسرش بسیار سنجیده و قابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The proposition that the fabliau is an appropriate mode for an argument between two churls is explicitly Chaucer's.
[ترجمه گوگل]این گزاره که فابلیو حالت مناسبی برای بحث بین دو چورل است، صریحاً نظر چاسر است
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد که the یک حالت مناسب برای بحث بین دو churls است به صراحت Chaucer است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد که the یک حالت مناسب برای بحث بین دو churls است به صراحت Chaucer است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Anglo-Norman fabliaux are preserved in manuscripts that are miscellaneous literary anthologies.
[ترجمه گوگل]فابلیوهای آنگلو-نورمن در دست نوشته هایی که گلچین های ادبی متفرقه هستند نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]The Anglo - در نسخه های خطی که anthologies ادبی متفرقه هستند حفظ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The Anglo - در نسخه های خطی که anthologies ادبی متفرقه هستند حفظ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The subset containing fabliaux with lavatory humour, tales concerning basic bodily functions of excretion or flatulence, are fewer in number.
[ترجمه گوگل]زیرمجموعههای حاوی داستانهایی با طنز دستشویی، داستانهای مربوط به عملکردهای اساسی بدن دفع یا نفخ، تعداد کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]زیر مجموعه حاوی fabliaux با humour lavatory، tales مربوط به وظایف جسمی اصلی دفع یا نفخ شکم، تعداد کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیر مجموعه حاوی fabliaux با humour lavatory، tales مربوط به وظایف جسمی اصلی دفع یا نفخ شکم، تعداد کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We also find something close to the marked language characteristic of fabliaux in Dame Sirith's parting words to Wilekin.
[ترجمه گوگل]ما همچنین چیزی نزدیک به ویژگی زبان مشخص fabliaux را در کلمات فراق Dame Sirith به Wilekin می یابیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین چیزی نزدیک به مشخصه اصلی زبان of در هنگام خداحافظی Dame به Wilekin پیدا می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما همچنین چیزی نزدیک به مشخصه اصلی زبان of در هنگام خداحافظی Dame به Wilekin پیدا می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This anthropocentric view and attitude is one facet of what is frequently identified as the realism of the fabliaux.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه و نگرش انسانمحور یکی از جنبههای چیزی است که اغلب به عنوان واقعگرایی افسانهها شناخته میشود
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه anthropocentric و نگرش یک جنبه از آن چیزی است که اغلب به عنوان واقع گرایی of شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه anthropocentric و نگرش یک جنبه از آن چیزی است که اغلب به عنوان واقع گرایی of شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Warning rather than exhortation to virtue is the style of the fabliau morals.
[ترجمه گوگل]اخطار و نه توصیه به فضیلت، سبک اخلاق فابلیو است
[ترجمه ترگمان]هشدار به جای نصیحت به فضیلت، سبک اخلاق fabliau است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هشدار به جای نصیحت به فضیلت، سبک اخلاق fabliau است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As at the end of Dame Sirith, the cycle of fabliau narrative is ready to roll around again.
[ترجمه گوگل]همانطور که در پایان Dame Sirith، چرخه روایت افسانه آماده است تا دوباره بچرخد
[ترجمه ترگمان]همانند پایان of، چرخه روایت fabliau آماده است تا دوباره غلت بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانند پایان of، چرخه روایت fabliau آماده است تا دوباره غلت بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yet we have already noted how, in terms of poetic justice for instance, fabliau morality is often conventional in precisely these terms.
[ترجمه گوگل]با این حال، قبلاً اشاره کردهایم که چگونه، به عنوان مثال، از نظر عدالت شاعرانه، اخلاق فابلیو اغلب دقیقاً با این عبارات متعارف است
[ترجمه ترگمان]با این حال ما قبلا یادآور شده ایم که چگونه، از نظر عدالت شاعرانه، اخلاق fabliau اغلب با این شرایط مرسوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال ما قبلا یادآور شده ایم که چگونه، از نظر عدالت شاعرانه، اخلاق fabliau اغلب با این شرایط مرسوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Usually, however, the dividing lines in this sort of linguistic stratification are simply annihilated in the fabliaux.
[ترجمه گوگل]با این حال، معمولاً خطوط جداکننده در این نوع طبقه بندی زبانی به سادگی در افسانه ها از بین می روند
[ترجمه ترگمان]با این حال معمولا خطوط جداکننده در این نوع of زبانی به سادگی در the از بین می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال معمولا خطوط جداکننده در این نوع of زبانی به سادگی در the از بین می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Only I wish we have not got King Stork, instead of King Log, like the fabliau (fable) that the Clerk of Saint Lambert's used to read us out of Meister Aesop's book.
[ترجمه گوگل]فقط ای کاش به جای شاه لوگ، مانند افسانه ای که منشی سنت لمبرت برای ما از کتاب مایستر ازوپ می خواند، به جای شاه لوگ، لک لک نمی گرفتیم
[ترجمه ترگمان]تنها آرزوی من این است که ما به جای پادشاه Log، مانند the (قصه)که شهردار سن لمبرت برای خواندن ما از کتاب Aesop استاد به کار می برد، نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها آرزوی من این است که ما به جای پادشاه Log، مانند the (قصه)که شهردار سن لمبرت برای خواندن ما از کتاب Aesop استاد به کار می برد، نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید