freshman

/ˈfreʃmən//ˈfreʃmən/

معنی: مبتدی، تازه کار، دانشجوی سال اول دانشکده، جدید الورود، نوچه، تازهکار ناازموده
معانی دیگر: (امریکا) دانشجوی سال اول (دانشگاه)، دانش آموز کلاس نهم (که در امریکا سال اول دبیرستان است) (در انگلیس می گویند: fresher)، وابسته به سال اول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: freshmen
(1) تعریف: a first-year student at a high school, college, or university.

(2) تعریف: a novice, or one who displays the inexperience of a novice.
مشابه: neophyte, novice
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, characteristic of, or suitable for a first-year student.

- a freshman dorm
[ترجمه گوگل] یک خوابگاه دانشجوی سال اول
[ترجمه ترگمان] یه خوابگاه تازه وارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of a beginner or beginning.

- a freshman term in the legislature
[ترجمه گوگل] ترم اول در مجلس قانونگذاری
[ترجمه ترگمان] یک دانشجوی سال اول در مجلس قانون گذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a freshman class
کلاس دانشجویان سال اول

2. a freshman in congress
نماینده ی تازه وارد به کنگره ی آمریکا

3. my son was a freshman at princeton university
پسرم دانشجوی سال اول دانشگاه پرینستون بود.

4. Jack decided to live in during his freshman year at college.
[ترجمه گوگل]جک تصمیم گرفت در سال اول تحصیلی خود در کالج زندگی کند
[ترجمه ترگمان] جک \"تصمیم گرفته بود که در سال اول دانشگاه زندگی کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is quite unusual for a freshman to be younger than eighteen or older than nineteen.
[ترجمه گوگل]این کاملاً غیرعادی است که یک دانشجوی سال اول کمتر از هجده سال یا بزرگتر از نوزده سال باشد
[ترجمه ترگمان]این کاملا غیر معمول است که یک دانشجوی سال اول کوچک تر از هیجده سال یا بیشتر از نوزده سال داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An annual freshman icebreaker called "Dickerella," in which women and men pair off for trips to a local burger Joint named Dick's, has become a farce.
[ترجمه گوگل]یک یخ شکن سالانه به نام "دیکرلا" که در آن زنان و مردان برای سفر به یک همبرگر محلی به نام دیکز جفت می شوند، به یک مسخره تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی سال اول به نام \"Dickerella\" که در آن زنان و مردان برای سفر به یک همبرگر محلی به نام دیک s عازم سفر می شوند، به یک نمایش مضحک تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An annual freshman icebreaker called " Dickerella, " in which women and men pair off for trips to a local burger Joint . . .
[ترجمه گوگل]یک یخ شکن سالانه به نام "دیکرلا" که در آن زنان و مردان برای سفر به یک همبرگر محلی جفت می شوند
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی سال اول به نام \"Dickerella\" نام دارد که در آن زنان و مردان برای سفر به یک شرکت مشترک برگر به مسافرت می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's a freshman at Harvard.
[ترجمه گوگل]او دانشجوی سال اول دانشگاه هاروارد است
[ترجمه ترگمان]او دانشجوی سال اول دانشگاه هاروارد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Greg and Jody met in their freshman year at college and married soon after they graduated.
[ترجمه گوگل]گرگ و جودی در سال اول دانشگاه با هم آشنا شدند و بلافاصله پس از فارغ التحصیلی ازدواج کردند
[ترجمه ترگمان]گرگ و Jody در سال اول خود در کالج یکدیگر را ملاقات کردند و کمی بعد از فارغ التحصیلی، ازدواج کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Stacy is a small, thin, unsmiling freshman.
[ترجمه گوگل]استیسی یک دانشجوی سال اول کوچک، لاغر و بی خندان است
[ترجمه ترگمان] استیسی \"یه دانشجوی کوچیک و عبوس و جدی\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After his freshman year of high school, Sean and his family moved to another city.
[ترجمه گوگل]بعد از سال اول دبیرستان، شان و خانواده اش به شهر دیگری نقل مکان کردند
[ترجمه ترگمان]پس از سال اول سال اول دبیرستان شان شان و خانواده اش به شهر دیگری نقل مکان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chris remembers his freshman year at UCLA as if it were yesterday.
[ترجمه گوگل]کریس سال اول تحصیلی خود در دانشگاه UCLA را طوری به یاد می آورد که انگار همین دیروز بود
[ترجمه ترگمان]کریس سال اول سال اول دانشگاه UCLA را به خاطر می آورد، انگار که دیروز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All freshman have to take at least one composition course.
[ترجمه گوگل]همه دانشجویان سال اول باید حداقل یک دوره آهنگسازی را بگذرانند
[ترجمه ترگمان]همه دانشجویان سال اول باید حداقل یک دوره ترکیب بندی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of course, Horcher, a freshman with less than six months of service, would undergo a change of his own.
[ترجمه گوگل]البته، هورچر، دانشجوی سال اول با کمتر از شش ماه خدمت، خودش دستخوش تغییر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]البته، Horcher که یک دانشجوی سال اول با کم تر از شش ماه خدمت است، دست خوش تغییراتی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبتدی (اسم)
abecedarian, beginner, novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, youngling

تازه کار (اسم)
beginner, novice, tyro, freshman, tiro, novitiate, noviciate, rookie, debutant, ham, jackleg, colt, tenderfoot

دانشجوی سال اول دانشکده (اسم)
freshman, frosh

جدید الورود (اسم)
freshman, income, frosh, postulant

نوچه (اسم)
novice, greenhorn, tyro, freshman, neophyte, tiro, pupa

تازه کار ناازموده (اسم)
freshman

انگلیسی به انگلیسی

• first year student; newcomer, beginner
pertaining to the first year of studies; pertaining to a newcomer; junior, inexperienced; first, initial
a freshman is a student who is in his or her first year at university or college; used in american english.

پیشنهاد کاربران

دانشجویان جدید الورود ( تِرمَک )
( عامیانه )
1. تازه معتاد.
2. دانش آموز یا دانشجوی سال اول دبیرستان یا دانشگاه.
3. مبتدی/ تازه کار/ آماتور/ بی تجربه.
Freshman برای سال اولی های دانشگاه به کار میره
Sophomore برای سال دومی های دانشگاه به کار میره
"اندک ترم" در دانشگاه
Noun - countable :
مرد تازه نفس
آدم سرحال و قِبراق
دانشجوی سال اول در دانشگاه
دانشجو یا دانش اموز سال اول
a student in the first - year class of a high school, college, or university
a beginner
a novice
دانش آموزان از چهارده سال تا هجده سال را در امریکاhigh school students میگویند که به صورت زیر نام گذاری می شوند:
کلاس نهم=freshman سن چهارده _پانزده
کلاس دهم= sophomore سن پانزده_شانزده
کلاس یازدهم=junior سن شانزده _ هفده
کلاس دوازدهم= senior سن هفده _هجده
برقرار باشید دوستان

بپرس