fief

/ˈfiːf//fiːf/

معنی: ملک، تیول
معانی دیگر: (در فئودالیسم) زمین قابل ارث گذاری که در مقابل خدمت به ارباب در اختیار کشاورز قرار داده می شد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a landholding granted by a lord to a vassal in a feudal system.

جمله های نمونه

1. The kingdom of Sicily became a fief of the Roman Church during the minority of Frederick.
[ترجمه جواهری زاده] در دوران کودکی فردریک، پادشاهی سیسیل به مایملک کلیسای رم تبدیل شد
|
[ترجمه گوگل]پادشاهی سیسیل در زمان اقلیت فردریک تبدیل به یک فیوف کلیسای روم شد
[ترجمه ترگمان]پادشاهی سیسیل یکی از تیول کلیسای رم به شمار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The environment has hitherto been a fief of the interior ministry.
[ترجمه گوگل]محیط زیست تا به حال در اختیار وزارت کشور بوده است
[ترجمه ترگمان]تاکنون این محیط جزو تیول وزارت کشور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Other towns, like Nicu's fief, Sibiu, have similar though smaller museums.
[ترجمه گوگل]شهرهای دیگر، مانند فیف نیکو، سیبیو، موزه‌های مشابه، هرچند کوچک‌تری دارند
[ترجمه ترگمان]دیگر شهرها، مانند تیول Nicu، Sibiu، شبیه موزه های کوچک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The heir on taking up his ancestors fief had to pay a relief.
[ترجمه گوگل]وارثی که به شاهنشاهی اجدادش دست می‌گرفت، مجبور بود کمکی بپردازد
[ترجمه ترگمان]وارث تاج و تخت اجدادش را مجبور کرده بود که به راحتی تاوان این کار را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It influences base income from fief.
[ترجمه گوگل]این بر درآمد پایه از فیف تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]آن بر درآمد پایه از تیول تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If his Congo was a personal fief, the British empire stands revealed as a scarcely more representative oligarchy, organised on avowedly "aristocratic" lines by a clique of white men on the make.
[ترجمه گوگل]اگر کنگوی او یک جنجال شخصی بود، امپراتوری بریتانیا به‌عنوان الیگارشی به ندرت نماینده‌ای نشان داده می‌شود که بر اساس خطوط آشکارا «اشرافی» توسط گروهی از مردان سفیدپوست سازمان‌یافته است
[ترجمه ترگمان]اگر جمهوری کنگو تیول شخصی بود، امپراطوری بریتانیا به عنوان یک اولیگارشی بسیار بیشتر آشکار شد، و بر خطوط سیمای اشراف \"اشراف\" با گروهی از مردان سفیدپوست در ساخت آن نظارت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ministry is indeed a fief, a holdover from the era when the state controlled all.
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه در واقع یک دیو است، از دورانی که دولت همه چیز را تحت کنترل داشت
[ترجمه ترگمان]این وزارتخانه در واقع تیول است، یک holdover از دوره زمانی که دولت همه چیز را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Since Emperor Hanwu restricted the power of fief, Sima L ang first affirmed the Western Zhou enfeoffment system in the last years of the Donghan dynasty.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که امپراتور هانوو قدرت فیف را محدود کرد، سیما ال آنگ برای اولین بار در آخرین سال‌های سلسله دونگان، سیستم ژو غربی را تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که امپراتور Hanwu قدرت تیول را محدود کرده است، سیما آل ang اولین بار در آخرین سال های سلسله Donghan، نظام Zhou غربی را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since returning from his Easter break in Florida he has bungled and backtracked even in his fief, the Senate.
[ترجمه گوگل]از زمان بازگشت از تعطیلات عید پاک خود در فلوریدا، او حتی در خانواده خود، سنا، هم دست و پا بسته و عقب نشینی کرده است
[ترجمه ترگمان]وی پس از بازگشت از تعطیلات عید پاک در فلوریدا، حتی در تیول خود، حتی در ملک خود، عقب نشینی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Innocent asserted his paternal protection of Frederick and the position of Sicily as a fief of the papacy.
[ترجمه گوگل]Innocent حمایت پدرانه خود را از فردریک و موقعیت سیسیل به عنوان یک شاهزاده پاپ اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]پاپ اینوکنتیوس از حمایت پدر خویش از فردریک و موقعیت سیسیل به عنوان تیول پاپ تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had had no time to acquaint himself with his fief, twice seen, and well enough served by its own.
[ترجمه گوگل]او فرصتی برای آشنایی با فیافش نداشت، که دو بار دیده شده بود، و به اندازه کافی به تنهایی خدمت کرده بود
[ترجمه ترگمان]او فرصت نکرده بود که خود را با fief خود، دو بار دیده و به اندازه کافی خدمت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It will also surely be harder for the Murdochs, only a minority shareholder in News Corp, to run the company as a family fief.
[ترجمه گوگل]همچنین مطمئناً برای مرداک ها، که تنها سهامدار اقلیت در News Corp هستند، سخت تر خواهد بود که شرکت را به عنوان یک خانواده فامیلی اداره کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین برای مرداک ها، تنها یک سهامدار اقلیت در نیوز کورپوریشن، برای اداره شرکت به عنوان تیول خانوادگی، سخت تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So called because of its location as a northern border fief of the duchy of Aquitaine, it became part of the French crown lands in153
[ترجمه گوگل]به دلیل موقعیتش به عنوان یک شاه نشین مرزی شمالی دوک نشین آکیتن نامیده می شود و در سال 153 بخشی از سرزمین های سلطنتی فرانسه شد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، به علت موقعیت آن به عنوان تیول مرز شمالی دو کنشین of، آن را به عنوان قسمتی از زمین های تاج گذاری فرانسه در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. New Orleans now has one elected tax assessor - instead of seven, each overseeing his own fief.
[ترجمه گوگل]نیواورلئان اکنون یک ارزیاب مالیاتی منتخب دارد - به جای هفت نفر، که هر کدام بر خانواده خود نظارت می کنند
[ترجمه ترگمان]د \/ اورلئان هم اکنون یک ارزیاب مستقل مالیاتی دارد - به جای شماره هفت، هر یک بر تیول خود نظارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ملک (اسم)
dominion, domain, estate, territory, hacienda, realty, fief

تیول (اسم)
vassalage, feudality, fief

انگلیسی به انگلیسی

• fee, feudal estate, land held on condition of service and loyalty to the feudal lord who granted it
in former times, a fief was a piece of land given to someone by their lord. in return, the person who was given the land had to provide particular services to the lord.
see also fiefdom.

پیشنهاد کاربران

بپرس