fornication

/ˌfɔːrnɪˈkeɪʃn̩//ˌfɔːnɪˈkeɪʃn̩/

معنی: زناء، فساد، جنده بازی، فاحشهبازی
معانی دیگر: زنا (جماع دو فرد مجرد ـ اگر یکی یا هردو ازدواج کرده باشند می گویند: adultry)، (انجیل) هرگونه جماع خارج از ازدواج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: voluntary sexual relations between a man and woman not married to each other.

جمله های نمونه

1. Fornication is a crime in some American states.
[ترجمه گوگل]زنا در برخی از ایالت های آمریکا جرم است
[ترجمه ترگمان]Fornication در برخی ایالات آمریکا یک جرم محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fornication was inevitable; it was something of a relief that high unit labour costs had driven the boot man to extinction.
[ترجمه گوگل]زنا اجتناب ناپذیر بود این که هزینه های بالای نیروی کار، مرد چکمه ای را به سمت انقراض سوق داده بود، چیزی مایه آرامش بود
[ترجمه ترگمان]Fornication اجتناب ناپذیر بود؛ این چیزی بود از آرامشی که هزینه های نیروی کار بالا مردی را وادار به نابودی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They include theft, adultery and fornication, wine drinking, highway banditry, apostasy to of the faith and rebellion.
[ترجمه گوگل]از جمله دزدی، زنا و زنا، شراب خواری، راهزنی بزرگراه، ارتداد از ایمان و طغیان
[ترجمه ترگمان]این افراد عبارتند از دزدی، زنای محصنه، نوشیدن شراب، نوشیدن شراب، راهزنی، ارتداد، ارتداد از ایمان و تمرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plaqued Fornication Under Consent of the King ( F . U . C . K . ).
[ترجمه گوگل]The Plaqued Fornication Under Consent of King (F U C K )
[ترجمه ترگمان]The Fornication تحت رضایت پادشاه (اف یو ج ک)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But you have committed fornication with many lovers. et return to Me, declares Jehovah.
[ترجمه گوگل]اما تو با بسیاری از عاشقان زنا کردی یَهُوَه می‌گوید و به سوی من بازگردید
[ترجمه ترگمان]اما تو در عشق بازی با عشاق زیادی متعهد شدی و به من باز گردد، ای یهوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Luxury shall overspread the land, and fornication shall not cease to debauch mankind.
[ترجمه گوگل]تجمل گرایی زمین را فرا خواهد گرفت و زنا از خواری انسان ها باز نخواهد ماند
[ترجمه ترگمان]این شانس بر روی زمین خواهد بود، و فحشا تن به نوع بشر نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Public fornication won't look good on my resume. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]زنای عمومی در رزومه من خوب به نظر نمی رسد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]فحشا عمومی در رزومه من خوب به نظر نمی رسد فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fornication veils the morning just like carnage veils the day.
[ترجمه گوگل]زنا صبح را حجاب می کند، همان گونه که قتل عام روز را حجاب می کند
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح، پرده ها را بیرون می کشد، درست مثل پرده ای که در روز کشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Marriage was expected to last for life and adultery and fornication were punished in the ecclesiastical courts.
[ترجمه گوگل]انتظار می رفت که ازدواج مادام العمر باشد و زنا و زنا در دادگاه های کلیسا مجازات می شدند
[ترجمه ترگمان]از ازدواج انتظار می رفت که زندگی و زنا و زنا در دادگاه های کلیسایی مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Full awareness of the age of a young girl is an essential element of the crime of fornication with an underage girl, which is the original idea of the provision of carnal abuse in the criminal law.
[ترجمه گوگل]آگاهی کامل از سن دختر جوان رکن اساسی جرم زنا با دختر نابالغ است که ایده اصلی پیش بینی آزار جسمانی در قانون جزا است
[ترجمه ترگمان]آگاهی کامل از سن یک دختر جوان، یک عنصر اساسی از جرم زنا با یک دختر زیر سن قانونی است که ایده اصلی ارائه سو استفاده جنسی در قانون جزا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I will set my face against that man, and his kindred, and will cut off both him and all that consented with him, to commit fornication with Moloch, out of the midst of their people.
[ترجمه گوگل]روی خود را بر آن مرد و اقوامش خواهم نشاند و او و همه موافقانش را از میان قوم خود برای زنا کردن با مولوخ از بین خواهم برد
[ترجمه ترگمان]من صورت خود را در برابر آن مرد و خویشاوندان او قرار خواهم داد و هر دو او را از هم جدا خواهم کرد، و هر دو تن او را که با او موافقت کرده اند، از میان مردم خود طرد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زناء (اسم)
bawdry, adultery, fornication

فساد (اسم)
mortification, decline, decay, decadence, dissolution, spoil, turpitude, fornication, depravity, vice, depravation, degeneration, degeneracy, corruption, immorality, necrosis, putrefaction, putrescence, invalidity, harlotry, vitiation

جنده بازی (اسم)
fornication

فاحشه بازی (اسم)
fornication

انگلیسی به انگلیسی

• sexual intercourse between two people who are not married to each other

پیشنهاد کاربران

سکس دو نفر که با هم دیگه زن وشوهر نیستن: fornication = زنا
اگه یکی یا هر دو متاهل بودن: adultery = زنای محصنه
Fornication is a word that means sexual intercourse between people not married to each other
آمیزش جنسی بین افرادی که با یکدیگر ازدواج نکرده اند.
It can also include adultery, which is having sex with someone who is married to another person
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین می تواند شامل زنا باشد، یعنی داشتن رابطه جنسی با فردی که با فرد دیگری ازدواج کرده است.
Urinating and defecating in public both qualify as punishable nuisances, as does fornication ( of any kind )
The church considers fornication to be a sin
He had no thoughts of fornication in his head
The drama is full of scenes of fornication and betrayal
Every sin that a man doeth is without the body; but he that committeth fornication sinneth against own body
When He uses the word ‘fornication’ He always uses it in a narrow sense

منابع• https://www.christianity.com/wiki/christian-terms/what-is-fornication-why-is-it-a-biblical-sin.html• https://www.merriam-webster.com/dictionary/fornication
معنی اصلی این کلمه هرزه هست
fornication ( علوم سلامت )
واژه مصوب: زنا
تعریف: آمیزش جنسی توأم با رضایت دو نفر که با هم ازدواج نکرده اند
verb
[no obj]
formal disapproving :
to have sexual intercourse ◇
Fornicate refers to sexual intercourse that occurs between people who are not married to each other. It is a word that is associated with legal language and the language of the Bible.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ he commits fornication and theft
۳ کلمه داریم تقریبا مرتبط به هم :
■ Adultery : سکس با کسی که متاهله ( سکس با زن یا مرد متاهل در حالی که شما شریک و همسر اون فرد نیستی )
■ Fornication : سکس بین افرادی که با هم ازدواج نکرده اند ( چه شما یه جنده رو بکنی چه دوست دخترتو از نظر اسلام زیرمجوعه این گروهه )
■ Incest : سکس بین افراد یک خانواده ( مادر - دختر - خواهر - مادربزرگ - عمه و خاله - پدر - پسر - برادر - پدربزرگ - عمو و دایی )

زنای محصنه
رابطه نامشروع

بپرس