fsh


مخفف: هورمون محرک فولیکول

جمله های نمونه

1. The body mass index (BMI), blood fat, SI, FSH, LH, free testosterone, DHEAS, androstenedione and SHBG were examined before and after treatment.
[ترجمه گوگل]شاخص توده بدنی (BMI)، چربی خون، SI، FSH، LH، تستوسترون آزاد، DHEAS، آندروستندیون و SHBG قبل و بعد از درمان بررسی شد
[ترجمه ترگمان]شاخص توده بدنی (BMI)، چربی خون، SI، FSH، LH، تستوسترون آزاد، DHEAS، androstenedione و SHBG قبل و بعد از درمان معاینه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In this review, we discussed FSH signaling pathways and the gene expression changes during Sertoli cell development and spermatogenesis.
[ترجمه گوگل]در این بررسی، ما مسیرهای سیگنالینگ FSH و تغییرات بیان ژن را در طول توسعه و اسپرم‌زایی سلول سرتولی مورد بحث قرار دادیم
[ترجمه ترگمان]در این بررسی، ما در مورد مسیرهای سیگنال دهی FSH و تغییر بیان ژن در طول توسعه سلول Sertoli و spermatogenesis بحث کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Imported FSH and LH could be completely replaced by domestic chorionic gonadotrophin (the main gredients were FSH and LH) and reduced the experiment cost under the same maturation effects.
[ترجمه گوگل]FSH و LH وارداتی را می توان به طور کامل با گنادوتروپین جفتی داخلی (مواد اصلی FSH و LH بودند) جایگزین کرد و هزینه آزمایش را تحت اثرات بلوغ مشابه کاهش داد
[ترجمه ترگمان]FSH و LH وارد شده را می توان به طور کامل با chorionic داخلی gonadotrophin (the اصلی were و LH)جایگزین کرد و هزینه آزمایش را تحت همان اثرات بلوغ کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results The levels of serum leptin, testosterone, FSH and LH of schoolboys with spermatorrhea were significantly higher than those of schoolboys without spermatorrhea.
[ترجمه گوگل]نتایج: سطوح سرمی لپتین، تستوسترون، FSH و LH در پسران مدرسه‌ای مبتلا به اسپرماتره به طور معنی‌داری بیشتر از پسران مدرسه‌ای بدون اسپرماتره بود
[ترجمه ترگمان]نتایج سطوح leptin سرم، تستوسترون، FSH و LH of با spermatorrhea به طور قابل توجهی بالاتر از those of بدون spermatorrhea بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the correlation of serum PRL, FSH, LH 2 with female sterility and menoschesis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط سرمی PRL، FSH، LH 2 با ناباروری زنانه و یائسگی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه of سرمی، FSH، LH ۲ با sterility و menoschesis مونث
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its effects closely resemble those of the FSH and LH.
[ترجمه گوگل]اثرات آن بسیار شبیه اثرات FSH و LH است
[ترجمه ترگمان]اثرات آن از نزدیک شبیه به the و LH است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pituitary gland releases follicle-stimulating hormone (FSH), which stimulates follicles in one of the ovaries to begin growing.
[ترجمه گوگل]غده هیپوفیز هورمون محرک فولیکول (FSH) ترشح می کند که فولیکول های یکی از تخمدان ها را تحریک می کند تا شروع به رشد کنند
[ترجمه ترگمان]غده هیپوفیز هورمون follicle (FSH)را آزاد می کند که follicles را در یکی از تخمدان ها را تحریک می کند تا رشد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The researchers rather found that high levels of pituitary-derived follicle-stimulating hormone (FSH) cause bone loss in mice.
[ترجمه گوگل]محققان متوجه شدند که سطوح بالای هورمون محرک فولیکول مشتق شده از هیپوفیز (FSH) باعث از دست دادن استخوان در موش می شود
[ترجمه ترگمان]محققان به جای آن متوجه شدند که سطح بالایی هورمون follicle مشتق از هیپوفیز (FSH)باعث از بین رفتن استخوان در موش ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finally, recall that in addition to antidepressant compounds, semen also contains two female sex hormones, follicle-stimulating hormone (FSH) and luteinizing hormone (LH).
[ترجمه گوگل]در نهایت، به یاد بیاورید که منی علاوه بر ترکیبات ضد افسردگی، حاوی دو هورمون جنسی زنانه، هورمون محرک فولیکول (FSH) و هورمون لوتئینه کننده (LH) نیز می باشد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، به خاطر داشته باشید که علاوه بر ترکیبات ضد افسردگی، منی هم دارای دو هورمون جنسی ماده، هورمون stimulating - (FSH)و هورمون luteinizing (LH)نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. FSH improved nuclear andcytoplasmic maturation of COC and the effects was Mediated by cumulus cells.
[ترجمه گوگل]FSH بلوغ هسته ای و سیتوپلاسمی COC را بهبود بخشید و اثرات آن توسط سلول های کومولوس واسطه شد
[ترجمه ترگمان]FSH، بلوغ andcytoplasmic هسته ای of را بهبود بخشید و اثرات آن توسط سلول های cumulus ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To explain the regulation mechanism of "kidney corresponding with winter" through the observation of seasonal changes of testicular follicle-stimulating hormone(FSH) receptor.
[ترجمه گوگل]هدف توضیح مکانیسم تنظیم "کلیه مطابق با زمستان" از طریق مشاهده تغییرات فصلی گیرنده هورمون محرک بیضه (FSH)
[ترجمه ترگمان]هدف برای توضیح مکانیسم تنظیم \"کلیه\" با زمستان از طریق مشاهده تغییرات فصلی در گیرنده follicle testicular (FSH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To investigate verify the neural regulation of nerve fibers in anterior pituitary on the secretion of follicle-stimulating hormone(FSH).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تایید تنظیم عصبی رشته های عصبی در هیپوفیز قدامی بر روی ترشح هورمون محرک فولیکول (FSH)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی صحت تنظیم عصبی فیبرهای عصبی در هیپوفیز قدامی، ترشح هورمون تحریک follicle (FSH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After an initial acceleration in LH and FSH production, pituitary then stops releasing these two hormones.
[ترجمه گوگل]پس از شتاب اولیه در تولید LH و FSH، هیپوفیز ترشح این دو هورمون را متوقف می کند
[ترجمه ترگمان]بعد از یک تسریع اولیه در LH و تولید FSH، هیپوفیز این دو هورمون را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The advantaged gene and genotype of FSH ? ? had increased.
[ترجمه گوگل]ژن و ژنوتیپ مزیت FSH ? ? افزایش یافته بود
[ترجمه ترگمان]ژن \"advantaged\" و \"genotype FSH\"؟ افزایش یافت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The serumal of E FSH, LH were measured with ELISA.
[ترجمه گوگل]سرمی EFSH و LH با الایزا اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]The E FSH، LH با ELISA اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Follicle Stimulating Hormone
موضوع: پزشکی
هورمون محرکه فولیکولی (FSH) هورمونی گلیکوپروتئینی است که از بخش قدامی غده هیپوفیز در هر دو جنس آزاد می شود.
عبارت کامل: Follicle- stinulation Hormone
موضوع: پزشکی
هورمون محرک فولیکول

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) sex hormone produced by the pituitary gland (stimulates maturation of ovarian follicles, endometrial growth, and estrogen production in women; stimulates the production of sperm in men)

پیشنهاد کاربران

بپرس