f
/ˈef//ef/
(آموزش) نمره ی اف، نمره ی ردی، نمره ی 0، مخفف: هواپیمای شکاری (fighter) (در نام گذاری یا شماره گذاری هواپیماها به کار می رود)، فاراد (farad)، (موسیقی) بلند، بلند بنوازید، فارنهایت، پدر، فوریه، عضو (fellow) انجمن یا فرهنگستان و غیره، مونث، مادینه، (نژاد شناسی) از نسل پسری، عالی، ظریف (fine)، (بیمه) آتش سوزی، فرانک (پول فرانسه)، فرانسه، فرانسوی، ششمین حرف الفبای انگلیسی

بررسی کلمه
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Fahrenheit," of, pertaining to, or designating a temperature scale on which thirty-two degrees is the freezing point and 212 degrees is the boiling point of water.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element fluorine.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "female."
جمله های نمونه
1. If you would go up high, then use your own legs ! Do not let yourselves carried aloft; do not seat yourselves on other people's backs and heads . (F. W .
[ترجمه ترگمان]اگر از بالا بروی بالا، پس از پاهات استفاده کن! به خود اجازه ندهید شما را بالا ببرند، خود را به پشت و سر دیگران تکیه نکنید اف دبلیو
[ترجمه گوگل]اگر بالا می آیید، سپس از پاهای خود استفاده کنید! اجازه ندهید که خودتان بالا برود؛ خودتان را در پشت و سر دیگر مردم قرار ندهید (F W
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]اگر بالا می آیید، سپس از پاهای خود استفاده کنید! اجازه ندهید که خودتان بالا برود؛ خودتان را در پشت و سر دیگر مردم قرار ندهید (F W
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I got an F in chemistry.
[ترجمه علی] من در شیمی یک F ( نمره غیرقابل قبول ) گرفتم|
[ترجمه ترگمان]من در شیمی یک F گرفتم[ترجمه گوگل]من یک شیمی فیزیکی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is so crazy about U. F. O. that he laps up all he can read about it.
[ترجمه ترگمان] اون خیلی در مورد \"یو\" دیوونه است صفر اه که هر چیزی که بتونه در موردش بخونه …
[ترجمه گوگل]او در مورد U F O بسیار دیوانه است که او تمام آنچه را که می تواند در مورد آن بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او در مورد U F O بسیار دیوانه است که او تمام آنچه را که می تواند در مورد آن بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The consonants t, f and s are voiceless.
[ترجمه ترگمان]The خاموش و خاموش و بی صدا هستند
[ترجمه گوگل]همخوانها t، f و s بی صدا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]همخوانها t، f و s بی صدا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This plant grows well in temperatures above 55°F.
[ترجمه ترگمان]این گیاه در دماهای بالاتر از ۵۵ درجه فارنهایت رشد می کند
[ترجمه گوگل]این گیاه در دمای بالای 55 درجه فارنهایت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این گیاه در دمای بالای 55 درجه فارنهایت رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Passengers sweltered in temperatures of over 90?F.
[ترجمه ترگمان]مسافران در دمای بیش از ۹۰ درجه در دمای بیش از ۹۰ قرار دارند؟ اف
[ترجمه گوگل]مسافران در دماهای بیش از 90 درجه فارنهایت فرو می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]مسافران در دماهای بیش از 90 درجه فارنهایت فرو می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Daytime temperatures never fell below 80?F.
[ترجمه ترگمان]در این روزها دمای روزانه زیر ۸۰ درجه کاهش پیدا نکرده است؟ اف
[ترجمه گوگل]دماهای روزانه هرگز کمتر از 80 درجه فارنهایت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]دماهای روزانه هرگز کمتر از 80 درجه فارنهایت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her most cherished possession is a 1926 letter from F. Scott Fitzgerald.
[ترجمه ترگمان]most cherished یک نامه در سال ۱۹۲۶ از اف اسکات فیتزجرالد
[ترجمه گوگل]دارایی پر ارزش ترین آن یک نامه 1926 از F Scott Fitzgerald است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]دارایی پر ارزش ترین آن یک نامه 1926 از F Scott Fitzgerald است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Belgian Cup has been won by the favourites F. C. Liege.
[ترجمه ترگمان]تیم اف آل اف در جام بلژیک پیروز شده است ج در لیژ
[ترجمه گوگل]جام بلژیک توسط طرفداران F C Liege برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]جام بلژیک توسط طرفداران F C Liege برنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Our seats are in row F of the balcony.
[ترجمه ترگمان]صندلی های ما در ردیف اف از بالکن قرار دارند
[ترجمه گوگل]صندلی های ما در ردیف F از بالکن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]صندلی های ما در ردیف F از بالکن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Play an F followed by a G.
[ترجمه ترگمان]با یک G راه را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]یک F را دنبال کنید و یک G
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]یک F را دنبال کنید و یک G
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For flash photography, set the aperture at f.
[ترجمه ترگمان]برای عکاسی فلاش، دیافراگم را در f تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]برای عکاسی فلاش، دیافراگم را در f تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]برای عکاسی فلاش، دیافراگم را در f تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A solitary viola plucks a lonely, soft F sharp.
[ترجمه ترگمان]یک وایولا تن های تنها، تک و تنها را از هم باز می کند
[ترجمه گوگل]یک ویولون انفرادی تنها یک نرم افزار F را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]یک ویولون انفرادی تنها یک نرم افزار F را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The first word begins with an F.
[ترجمه ترگمان]اولین کلمه با یک F شروع می شود
[ترجمه گوگل]کلمه اول با یک فرانسوی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]کلمه اول با یک فرانسوی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Plane F 103 has homed in on the radio beacon.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای شماره ۱۰۳ هواپیمای شماره ۱۰۳ رادیو را روشن می کند
[ترجمه گوگل]هواپیما F 103 در رادیو رادیویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]هواپیما F 103 در رادیو رادیویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[شیمی] فلورین، فلوئور - عنصر زهرین به رنگ زرد مایل به سبز که تشکیل فلوریدها را می دهد
[کامپیوتر] رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متناظر با مقدار دهدهی عدد 15 است .
[برق و الکترونیک] Fahreheit-فارنهایت[F] نوعی مقیاس اندازه گیری دما که در آن نقطه ی انجماد 32 درجه و نقطه ی جوش آب 212 درجه در فشار عادی جو است . صفر مطلق نیز در 459/6 درجه F - روی می دهد . برای تبدیل درجه ی فارنهایت به درجه سلسیوس ابتدا عدد 32 را از آن کم می کنند و سپس نتیجه در 5 تقسیم بر 9 ضرب می شود .مقیاسهای فارنهایت و سلسیوس در یک نقطه مشترکند: 40C درجه = 40F درجه . از ضرب درجه سلسیوس در 5 تقسیم بر 9 و افزودن 32 به آن درجه فارنهایت به دست می آید . - farad-فاراد [ اف] واحد ظرفیت در سیستم « اس آی». اگر تغییر ولتاژ 1 وات بر ثانیه بود در دو سر یک خازن، جریان 1 آمپر را تولید کند ظرفیت آن 1 اف خواهد بود. در عمل، فاراد واحد بسیار بزرگی است و عموماً به جای آن از دوواحد کوچکتر استفاده می شود: میکروفاراد برابر با یک میلیونیم فاراد و پیکوفاراد مساوی با یک میلیونیم میکروفاراد. - femto-فمتو- [ اف] پیشوندی که ضریب 10 به توان 13-، یا 0/000000000000001 یا یکهرازم یک میلیونیم یک میلیونیم را نمایش می دهد. - frequency-بسامد تعداد چرخه های کامل در واحد زمان برای یک کمیت دوره ای نظیر جریان تناوب، امواج صدا، یا امواج رادیویی . بسماد یک چرخه در ثانیه معادل با یک هرتز ( 1 هرتز ) است. سایر واحدهای بسامد عبارت اند از کیلومتر هرتز ( KHZ )، مگاهرتز(MHZ)، گیگاهرتز ( GHZ)، تراهرتز( THZ)، بسامد بر حسب مگاهرتز برابر است با 300 تقسیم بر طول موج بر حسب متر . - fuse-فیوز 1. قطعه ای گرمایی که به صورت سری بین بارو خط تغذیه قرار می گیرد و از مدارهای الکتریکی و / یا الکترونیکی در برابر اضافه جریان حفاظت می کند. سیم فلز یا مفتول فیوز در صورت تجاوز جریان از حد مجاز آن، ذوب شده یا می سوزد و برای شروع به کار دوباره ی مدار باید فیوز جدیدی جانشین آن شود . اغلب فیوزهای مورد استفاده در مدارهای الکترونیکی به شکل لوله های شیشه ای با کلاهک فلزی در دو انتها و سیم گرمایی در محور مرکزی آن هستند . طول فیوزهای استاندارد امریکایی 1و 1 چهارم اینچ و قطر آن 1 بر روی 4 اینچ است. همچنین ولتاژ استاندارد آنها 1 بر روی 15 تا 15 آمپ است . فیوزهای استاندارد اروپایی به طول 0/8 اینچ ( 20 میلیمتر ) و قطر 0/2 اینچ ( 5 میلیمتر ) می باشند . زمان پاسخ آنها بر حسب میلی ثانیه اندازه گرفته می شود . رده های متداول فیوز عبارت اند از واکنش سریع ( fast - acting ) و آهسته سوز (slow - blow ) یا تأخیری (time delay) . برخی از فیوزها پایه هایی برای لحیمکاری به تخته مدار دارند که در صورت سوختن باید لحیم آنها ذوب و فیوز جدیدی جانشین شود. فیوزهای محافظ گرمایی ( thermal protector fuses)از وسایل مولد گرما در
[نساجی] ششمین حرف لاتین
[ریاضیات] پنجمین حرف الفبای انگلیسی، رقم 15 در مبنای 16
[خاک شناسی] حرف اف
[آمار] ششمین حرف الفبای انگلیسی
[کامپیوتر] رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متناظر با مقدار دهدهی عدد 15 است .
[برق و الکترونیک] Fahreheit-فارنهایت[F] نوعی مقیاس اندازه گیری دما که در آن نقطه ی انجماد 32 درجه و نقطه ی جوش آب 212 درجه در فشار عادی جو است . صفر مطلق نیز در 459/6 درجه F - روی می دهد . برای تبدیل درجه ی فارنهایت به درجه سلسیوس ابتدا عدد 32 را از آن کم می کنند و سپس نتیجه در 5 تقسیم بر 9 ضرب می شود .مقیاسهای فارنهایت و سلسیوس در یک نقطه مشترکند: 40C درجه = 40F درجه . از ضرب درجه سلسیوس در 5 تقسیم بر 9 و افزودن 32 به آن درجه فارنهایت به دست می آید . - farad-فاراد [ اف] واحد ظرفیت در سیستم « اس آی». اگر تغییر ولتاژ 1 وات بر ثانیه بود در دو سر یک خازن، جریان 1 آمپر را تولید کند ظرفیت آن 1 اف خواهد بود. در عمل، فاراد واحد بسیار بزرگی است و عموماً به جای آن از دوواحد کوچکتر استفاده می شود: میکروفاراد برابر با یک میلیونیم فاراد و پیکوفاراد مساوی با یک میلیونیم میکروفاراد. - femto-فمتو- [ اف] پیشوندی که ضریب 10 به توان 13-، یا 0/000000000000001 یا یکهرازم یک میلیونیم یک میلیونیم را نمایش می دهد. - frequency-بسامد تعداد چرخه های کامل در واحد زمان برای یک کمیت دوره ای نظیر جریان تناوب، امواج صدا، یا امواج رادیویی . بسماد یک چرخه در ثانیه معادل با یک هرتز ( 1 هرتز ) است. سایر واحدهای بسامد عبارت اند از کیلومتر هرتز ( KHZ )، مگاهرتز(MHZ)، گیگاهرتز ( GHZ)، تراهرتز( THZ)، بسامد بر حسب مگاهرتز برابر است با 300 تقسیم بر طول موج بر حسب متر . - fuse-فیوز 1. قطعه ای گرمایی که به صورت سری بین بارو خط تغذیه قرار می گیرد و از مدارهای الکتریکی و / یا الکترونیکی در برابر اضافه جریان حفاظت می کند. سیم فلز یا مفتول فیوز در صورت تجاوز جریان از حد مجاز آن، ذوب شده یا می سوزد و برای شروع به کار دوباره ی مدار باید فیوز جدیدی جانشین آن شود . اغلب فیوزهای مورد استفاده در مدارهای الکترونیکی به شکل لوله های شیشه ای با کلاهک فلزی در دو انتها و سیم گرمایی در محور مرکزی آن هستند . طول فیوزهای استاندارد امریکایی 1و 1 چهارم اینچ و قطر آن 1 بر روی 4 اینچ است. همچنین ولتاژ استاندارد آنها 1 بر روی 15 تا 15 آمپ است . فیوزهای استاندارد اروپایی به طول 0/8 اینچ ( 20 میلیمتر ) و قطر 0/2 اینچ ( 5 میلیمتر ) می باشند . زمان پاسخ آنها بر حسب میلی ثانیه اندازه گرفته می شود . رده های متداول فیوز عبارت اند از واکنش سریع ( fast - acting ) و آهسته سوز (slow - blow ) یا تأخیری (time delay) . برخی از فیوزها پایه هایی برای لحیمکاری به تخته مدار دارند که در صورت سوختن باید لحیم آنها ذوب و فیوز جدیدی جانشین شود. فیوزهای محافظ گرمایی ( thermal protector fuses)از وسایل مولد گرما در
[نساجی] ششمین حرف لاتین
[ریاضیات] پنجمین حرف الفبای انگلیسی، رقم 15 در مبنای 16
[خاک شناسی] حرف اف
[آمار] ششمین حرف الفبای انگلیسی
به انگلیسی
• musical note
fahrenheit (temperature scale)
six letter of the english alphabet
fahrenheit (temperature scale)
six letter of the english alphabet
پیشنهاد کاربران
نشون دادن تابع
علامت تابع
علامت تابع
واژه اینگلیسی : F
Plural : -
Parts of speech : Abbreviation
Emoji or emojis: -
Persian prnounciton : اف
Persian definition : -
English definition: six letter of english alphabet
Plural : -
Parts of speech : Abbreviation
Emoji or emojis: -
Persian prnounciton : اف
Persian definition : -
English definition: six letter of english alphabet
Fمخفف fire است.
سیستمهایF&Gکه در صنعت پالایشگاهی کاربرد زیادی دارد.
سیستمهایF&Gکه در صنعت پالایشگاهی کاربرد زیادی دارد.
f ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: ف 1
تعریف: ← نسل فرزندی اول
واژه مصوب: ف 1
تعریف: ← نسل فرزندی اول