• : تعریف: abbreviation of "Fahrenheit," of, pertaining to, or designating a temperature scale on which thirty-two degrees is the freezing point and 212 degrees is the boiling point of water.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element fluorine.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "female."
جمله های نمونه
1. If you would go up high, then use your own legs ! Do not let yourselves carried aloft; do not seat yourselves on other people's backs and heads . (F. W .
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید بالا بروید، از پاهای خود استفاده کنید! اجازه ندهید که خود را بالا ببرند خود را بر سر و پشت دیگران ننشینید (F W [ترجمه ترگمان]اگر از بالا بروی بالا، پس از پاهات استفاده کن! به خود اجازه ندهید شما را بالا ببرند، خود را به پشت و سر دیگران تکیه نکنید اف دبلیو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I got an F in chemistry.
[ترجمه علی] من در شیمی یک F ( نمره غیرقابل قبول ) گرفتم
|
[ترجمه گوگل]من در شیمی F گرفتم [ترجمه ترگمان]من در شیمی یک F گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is so crazy about U. F. O. that he laps up all he can read about it.
[ترجمه گوگل]او آنقدر دیوانه U F O است که هر چه می تواند در مورد آن بخواند، می زند [ترجمه ترگمان] اون خیلی در مورد \"یو\" دیوونه است صفر اه که هر چیزی که بتونه در موردش بخونه … [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The consonants t, f and s are voiceless.
[ترجمه گوگل]صامت های t، f و s بی صدا هستند [ترجمه ترگمان]The خاموش و خاموش و بی صدا هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This plant grows well in temperatures above 55°F.
[ترجمه گوگل]این گیاه در دمای بالای 55 درجه فارنهایت به خوبی رشد می کند [ترجمه ترگمان]این گیاه در دماهای بالاتر از ۵۵ درجه فارنهایت رشد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Passengers sweltered in temperatures of over 90?F.
[ترجمه گوگل]مسافران در دمای بیش از 90 درجه فارنهایت متورم شدند [ترجمه ترگمان]مسافران در دمای بیش از ۹۰ درجه در دمای بیش از ۹۰ قرار دارند؟ اف [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Daytime temperatures never fell below 80?F.
[ترجمه گوگل]دمای روز هرگز به زیر 80 درجه فارنهایت نمی رسید [ترجمه ترگمان]در این روزها دمای روزانه زیر ۸۰ درجه کاهش پیدا نکرده است؟ اف [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her most cherished possession is a 1926 letter from F. Scott Fitzgerald.
[ترجمه گوگل]عزیزترین دارایی او نامه ای از F Scott Fitzgerald در سال 1926 است [ترجمه ترگمان]most cherished یک نامه در سال ۱۹۲۶ از اف اسکات فیتزجرالد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Belgian Cup has been won by the favourites F. C. Liege.
[ترجمه گوگل]جام بلژیک توسط تیم محبوب F C Liege قهرمان شد [ترجمه ترگمان]تیم اف آل اف در جام بلژیک پیروز شده است ج در لیژ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Our seats are in row F of the balcony.
[ترجمه گوگل]صندلی های ما در ردیف F بالکن قرار دارند [ترجمه ترگمان]صندلی های ما در ردیف اف از بالکن قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Play an F followed by a G.
[ترجمه گوگل]یک F و سپس یک G پخش کنید [ترجمه ترگمان]با یک G راه را دنبال کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For flash photography, set the aperture at f.
[ترجمه گوگل]برای عکاسی با فلاش، دیافراگم را روی f تنظیم کنید [ترجمه ترگمان]برای عکاسی فلاش، دیافراگم را در f تنظیم کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A solitary viola plucks a lonely, soft F sharp.
[ترجمه گوگل]یک ویولا منفرد یک F تیز تنها و نرم را می کند [ترجمه ترگمان]یک وایولا تن های تنها، تک و تنها را از هم باز می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The first word begins with an F.
[ترجمه گوگل]کلمه اول با حرف F شروع می شود [ترجمه ترگمان]اولین کلمه با یک F شروع می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Plane F 103 has homed in on the radio beacon.
[ترجمه گوگل]هواپیمای F 103 روی چراغ رادیویی قرار گرفته است [ترجمه ترگمان]هواپیمای شماره ۱۰۳ هواپیمای شماره ۱۰۳ رادیو را روشن می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[شیمی] فلورین، فلوئور - عنصر زهرین به رنگ زرد مایل به سبز که تشکیل فلوریدها را می دهد [کامپیوتر] رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متناظر با مقدار دهدهی عدد 15 است . [برق و الکترونیک] Fahreheit-فارنهایت[F] نوعی مقیاس اندازه گیری دما که در آن نقطه ی انجماد 32 درجه و نقطه ی جوش آب 212 درجه در فشار عادی جو است . صفر مطلق نیز در 459/6 درجه F - روی می دهد . برای تبدیل درجه ی فارنهایت به درجه سلسیوس ابتدا عدد 32 را از آن کم می کنند و سپس نتیجه در 5 تقسیم بر 9 ضرب می شود .مقیاسهای فارنهایت و سلسیوس در یک نقطه مشترکند: 40C درجه = 40F درجه . از ضرب درجه سلسیوس در 5 تقسیم بر 9 و افزودن 32 به آن درجه فارنهایت به دست می آید . - farad-فاراد [ اف] واحد ظرفیت در سیستم « اس آی». اگر تغییر ولتاژ 1 وات بر ثانیه بود در دو سر یک خازن، جریان 1 آمپر را تولید کند ظرفیت آن 1 اف خواهد بود. در عمل، فاراد واحد بسیار بزرگی است و عموماً به جای آن از دوواحد کوچکتر استفاده می شود: میکروفاراد برابر با یک میلیونیم فاراد و پیکوفاراد مساوی با یک میلیونیم میکروفاراد. - femto-فمتو- [ اف] پیشوندی که ضریب 10 به توان 13-، یا 0/000000000000001 یا یکهرازم یک میلیونیم یک میلیونیم را نمایش می دهد. - frequency-بسامد تعداد چرخه های کامل در واحد زمان برای یک کمیت دوره ای نظیر جریان تناوب، امواج صدا، یا امواج رادیویی . بسماد یک چرخه در ثانیه معادل با یک هرتز ( 1 هرتز ) است. سایر واحدهای بسامد عبارت اند از کیلومتر هرتز ( KHZ )، مگاهرتز(MHZ)، گیگاهرتز ( GHZ)، تراهرتز( THZ)، بسامد بر حسب مگاهرتز برابر است با 300 تقسیم بر طول موج بر حسب متر . - fuse-فیوز 1. قطعه ای گرمایی که به صورت سری بین بارو خط تغذیه قرار می گیرد و از مدارهای الکتریکی و / یا الکترونیکی در برابر اضافه جریان حفاظت می کند. سیم فلز یا مفتول فیوز در صورت تجاوز جریان از حد مجاز آن، ذوب شده یا می سوزد و برای شروع به کار دوباره ی مدار باید فیوز جدیدی جانشین آن شود . اغلب فیوزهای مورد استفاده در مدارهای الکترونیکی به شکل لوله های شیشه ای با کلاهک فلزی در دو انتها و سیم گرمایی در محور مرکزی آن هستند . طول فیوزهای استاندارد امریکایی 1و 1 چهارم اینچ و قطر آن 1 بر روی 4 اینچ است. همچنین ولتاژ استاندارد آنها 1 بر روی 15 تا 15 آمپ است . فیوزهای استاندارد اروپایی به طول 0/8 اینچ ( 20 میلیمتر ) و قطر 0/2 اینچ ( 5 میلیمتر ) می باشند . زمان پاسخ آنها بر حسب میلی ثانیه اندازه گرفته می شود . رده های متداول فیوز عبارت اند از واکنش سریع ( fast - acting ) و آهسته سوز (slow - blow ) یا تأخیری (time delay) . برخی از فیوزها پایه هایی برای لحیمکاری به تخته مدار دارند که در صورت سوختن باید لحیم آنها ذوب و فیوز جدیدی جانشین شود. فیوزهای محافظ گرمایی ( thermal protector fuses)از وسایل مولد گرما در [نساجی] ششمین حرف لاتین [ریاضیات] پنجمین حرف الفبای انگلیسی، رقم 15 در مبنای 16 [خاک شناسی] حرف اف [آمار] ششمین حرف الفبای انگلیسی
انگلیسی به انگلیسی
• musical note fahrenheit (temperature scale) six letter of the english alphabet
پیشنهاد کاربران
در آمار به معنی فراوانی
f ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: ف 1 تعریف: ← نسل فرزندی اول
Fمخفف fire است. سیستمهایF&Gکه در صنعت پالایشگاهی کاربرد زیادی دارد.
واژه اینگلیسی : F Plural : - Parts of speech : Abbreviation Emoji or emojis: - Persian prnounciton : اف Persian definition : - English definition: six letter of english alphabet