• : تعریف: something that is unpleasant or offensive to look at, esp. something that mars an otherwise pleasing view. • مشابه: blot, horror
جمله های نمونه
1. That old block of flats is a real eyesore!
[ترجمه A.A] آن بلوک قدیمی آپارتمانها واقعا بدنما است
|
[ترجمه گوگل]آن بلوک قدیمی یک درد چشم واقعی است! [ترجمه ترگمان]آن محله قدیمی، واقعا منظره زشتی است! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. That old factory is a real eyesore!
[ترجمه گوگل]آن کارخانه قدیمی یک درد چشم واقعی است! [ترجمه ترگمان]این کارخانه قدیمی واقعا چیز زشتی است! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They think the new library building is an eyesore.
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند ساختمان کتابخانه جدید یک چشم درد است [ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که ساختمان کتابخانه جدید زشت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The factory is an obtrusive eyesore.
[ترجمه گوگل]کارخانه یک درد چشم مزاحم است [ترجمه ترگمان]این کارخانه بسیار مزاحم و مزاحم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That new shopping centre is a real eyesore.
[ترجمه گوگل]آن مرکز خرید جدید یک درد چشم واقعی است [ترجمه ترگمان]این مرکز خرید جدید زشت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Poverty leads to slums, which are an eyesore and a health hazard.
[ترجمه گوگل]فقر منجر به زاغه نشینی می شود که چشم و خطری برای سلامتی است [ترجمه ترگمان]فقر به محله های فقیر نشین منتهی می شود که از نظر زشتی و خطر سلامتی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Many residents consider the old house an eyesore.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساکنان خانه قدیمی را یک چشم درد می دانند [ترجمه ترگمان]بسیاری از ساکنان خانه قدیمی را زشت می دانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Villagers say the place is an eyesore and he is a disgrace to the church.
[ترجمه گوگل]روستاییان می گویند که این مکان یک چشم درد است و او مایه ننگ کلیسا است [ترجمه ترگمان]روستاییان می گویند که این مکان زشت است و ننگی برای کلیسا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Neighbors complained that it was an eyesore, covered by weeds and debris, and that the owner was unfairly avoiding taxes.
[ترجمه گوگل]همسایهها شکایت داشتند که این چشمها با علفهای هرز و آوار پوشانده شده بود و مالک بهطور ناعادلانه از پرداخت مالیات اجتناب میکرد [ترجمه ترگمان]همسایگان شکایت کردند که این چیز زشت است، پوشیده از علف هرز و آوار، و مالک به طور غیر منصفانه از مالیات اجتناب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An environmental hazard and an eyesore at a park off Swindon's Cricklade Road.
[ترجمه گوگل]یک خطر زیست محیطی و درد چشم در پارکی در نزدیکی جاده کریکلید سویندون [ترجمه ترگمان]یک خطر زیست محیطی و زشت در پارک در جاده Cricklade Swindon [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The council says the dish is an eyesore and should be painted white again.
[ترجمه گوگل]شورا می گوید این ظرف یک چشم زخم است و باید دوباره سفید شود [ترجمه ترگمان]شورا می گوید این غذا زشت است و باید دوباره سفید شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The children targeted were a public eyesore, nuisance, or perceived threat.
[ترجمه گوگل]کودکانی که مورد هدف قرار میگرفتند، یک چشم و هم چشمی عمومی، مزاحم یا تهدید تصور شده بودند [ترجمه ترگمان]کودکانی که هدف قرار گرفته بودند، یک تهدید زشت، آزار دهنده، یا تهدید تلقی شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The antis say it's an atomic eyesore . . . a dangerous heirloom to leave future generations.
[ترجمه گوگل]آنتی ها می گویند این یک چشم اتمی است میراث خطرناکی برای به جا گذاشتن نسل های آینده [ترجمه ترگمان]آنتیس می گوید که این یک چیز زشت است … یک میراث خطرناک که نسل های آینده را ترک می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They claim the air-bubble dome will be an eyesore.
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که گنبد حباب هوا باعث درد چشم خواهد شد [ترجمه ترگمان]آن ها ادعا می کنند که گنبد حباب هوا بسیار زشت خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
چشم درد (اسم)
ophthalmia, eyesore
چیز بدنما (اسم)
eyesore
مایه نفرت (اسم)
eyesore, scunner
انگلیسی به انگلیسی
• something offensive or repelling to the sight, ugly object if you say that something is an eyesore, you mean that it is extremely ugly.
پیشنهاد کاربران
بسیار پرکاربرد در رایتینگ to be an eyesore >>> something that is really ugly to look at the emergence of modern appartements is considered as an eyesore for traditional architecture.
an unpleasant or ugly sight in a public place یک منظره ناخوشایند یا زشت در یک مکان عمومی They think the new library building is an eyesore These billboards by the side of the road are an eyesore