1. Eyeless at Gaza, Samson struggled to regain the power to pull down the pillars that destroyed him and his enemies together.
[ترجمه گوگل]سامسون بدون چشم در غزه تلاش کرد تا قدرت را به دست بیاورد تا ستون هایی را که او و دشمنانش را با هم نابود کرده بودند، پایین بکشد
[ترجمه ترگمان]سام سون در حالی که در غزه دستگیر شده بود، تلاش کرد تا قدرت خود را بازیابد و ستون هایی را که او و دشمنانش را به هم نابود کرده بود از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As soon as the eyeless figure had jerked and fallen back, his fury had left him.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه چهره بی چشم تکان خورد و به عقب افتاد، خشم او را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]به محض آن که هیکل بی چشم از جا پرید و بر زمین افتاد، خشمش او را ترک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The sea and the eyeless fish houses and the briny chum dropped quickly away.
[ترجمه گوگل]دریا و خانههای ماهی بیچشم و بچه شور به سرعت از بین رفتند
[ترجمه ترگمان]دریا و خانه های بی چشم و آن خو بی چشم به سرعت از آنجا دور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. All were eyeless for the crows and ravens pluck the succulent pieces first.
[ترجمه گوگل]همه چشم نداشتند، زیرا کلاغ ها و کلاغ ها ابتدا تکه های آبدار را می چینند
[ترجمه ترگمان]همه بی چشم به کلاغ ها و کلاغ ها چشم دوخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These rocks also stirred with novel species of eyeless shrimp, white crabs, translucent sea anemones and large, pink fish.
[ترجمه گوگل]این سنگها همچنین با گونههای جدید میگوی بیچشم، خرچنگهای سفید، شقایقهای دریایی نیمهشفاف و ماهیهای بزرگ و صورتی هم زده میشوند
[ترجمه ترگمان]این صخره ها همچنین با گونه های جدیدی از میگو، خرچنگ های سفید، شقایق های دریایی شفاف و ماهی های بزرگ و صورتی به حرکت در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Clearly, the eyeless mites must have a photoreceptor somewhere.
[ترجمه گوگل]واضح است که کنه های بی چشم باید در جایی گیرنده نور داشته باشند
[ترجمه ترگمان]واضح است که the بدون چشم باید جایی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Scientists recently discovered that the eyeless invertebrates "see" by detecting light with their spines.
[ترجمه گوگل]دانشمندان اخیراً کشف کرده اند که بی مهرگان بی چشم با تشخیص نور با ستون فقرات خود، «می بینند»
[ترجمه ترگمان]دانشمندان به تازگی کشف کرده اند که the بی چشم \"با تشخیص نور با تیغ های خود\" می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Eyeless and handless, the maiden remained in the forest weeping.
[ترجمه گوگل]دوشیزه بی چشم و بی دست در جنگل ماند و گریه کرد
[ترجمه ترگمان]eyeless و handless، دختری که در جنگل مانده بود گریه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The eyeless creature with the quacking voice would never be vaporized.
[ترجمه گوگل]موجودی بی چشم با صدای کوبنده هرگز تبخیر نمی شود
[ترجمه ترگمان]آن موجود بی چشم که صدای قات قات هیچ گاه تبخیر نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The eyeless sea urchin also has genes associated with taste, smell, hearing, balance — and . . .
[ترجمه گوگل]خارپشت دریایی بی چشم همچنین دارای ژن های مرتبط با طعم، بویایی، شنوایی، تعادل – و
[ترجمه ترگمان]کودک بی چشم نیز دارای ژن مربوط به چشایی، بویایی، شنوایی، تعادل و است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. American philosopher John Dewey was an advocate, and novelist Aldous Huxley was so impressed with Alexander that he made him a character in his 1936 novel "Eyeless in Gaza. "
[ترجمه گوگل]فیلسوف آمریکایی جان دیویی یک مدافع بود و آلدوس هاکسلی رمان نویس چنان تحت تأثیر اسکندر قرار گرفت که او را در رمان «بی چشم در غزه» در سال 1936 به شخصیت تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]جان Dewey، فیلسوف آمریکایی، مدافع و رمان نویس آمریکایی Aldous هاکسلی، چنان تحت تاثیر اسکندر قرار گرفت که او را در رمان \"eyeless در غزه\" شخصیت خود قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or hug your sadness like an eyeless doll.
[ترجمه گوگل]یا غم خود را مثل عروسک بی چشم در آغوش بگیر
[ترجمه ترگمان]یا hug مثل یه عروسک بدون چشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Though eyeless, Shakti has amazing vision when it comes to battlefield tactics. His Troglodyte hordes are feared the world over, especially in the dark tunnels of Nighon.
[ترجمه گوگل]اگرچه شاکتی چشمپوشی ندارد، اما وقتی صحبت از تاکتیکهای میدان جنگ به میان میآید، دید شگفتانگیزی دارد انبوهی از انبوه تروگلودیت های او در سرتاسر جهان، به ویژه در تونل های تاریک نایگون، وحشت دارند
[ترجمه ترگمان]اگر چه بی چشم و شاکی یک دیدگاه شگفت انگیزی دارد وقتی که به تاکتیک های مبارزه با میدان نبرد می رسد گله های بیشمار او از جهان می ترسند، به خصوص در تونل های تاریک of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The eyeless sea urchin also has genes associated with taste, smell, hearing, balance - and surprisingly, even vision. . . .
[ترجمه گوگل]خارپشت دریایی بی چشم همچنین دارای ژن های مرتبط با طعم، بویایی، شنوایی، تعادل - و شگفت آور، حتی بینایی است
[ترجمه ترگمان]لات بی چشم لات نیز دارای ژن ها است که با سلیقه، بویایی، شنوایی، تعادل - و طرز شگفت انگیزی، حتی بینایی، مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Eyeless in Gaza with the slaves at the mill.
[ترجمه گوگل]بی چشم در غزه با بردگان در آسیاب
[ترجمه ترگمان]eyeless در غزه با بردگان در آسیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید