eyeglass


معنی: عینک یک چشم، عینک فنری، شیشه ء دوربین یا ذرهبین
معانی دیگر: عدسی عینک، عدسی چشمی، شیشه ای که برای کمک بینایی بکارمیبرند، عینک دستی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (pl.) two glass or plastic lenses in a frame that has a bridge resting on the nose and extensions hooked around the ears, used to correct defective vision; glasses; spectacles.

(2) تعریف: a hand-held glass lens used to enhance vision; monocle.

(3) تعریف: a cup, usu. of glass, shaped to fit around the eye and used to bathe or apply medicine to it; eyecup.

(4) تعریف: an eyepiece, as on a microscope or telescope.

جمله های نمونه

1. The old man wore an eyeglass attached to a piece of ribbon.
[ترجمه گوگل]پیرمرد یک عینک به یک تکه روبان بسته بود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد عینک یک عینک داشت که به یک نوار چسب بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The eyeglass had fallen out and was rolling about on the floor.
[ترجمه گوگل]عینک افتاده بود و روی زمین می غلتید
[ترجمه ترگمان]عینکش به زمین افتاده بود و روی کف اتاق می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Henry had always fancied that eyeglass.
[ترجمه گوگل]هنری همیشه به آن عینک علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]هنری همیشه خیال می کرد که عینک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Traditional rubber eyecup: for eyeglass wearers it can be folded down. It is less durable.
[ترجمه گوگل]کاسه چشمی لاستیکی سنتی: برای کسانی که عینک دارند می توان آن را تا کرد دوام کمتری دارد
[ترجمه ترگمان]eyecup پلاستیکی سنتی: برای پوشیدن عینک یک عینک، آن را می توان تا کرد دوام چندانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Products wanted: Optical, sunglasses and eyeglass cases.
[ترجمه گوگل]محصولات مورد نظر: اپتیکال، عینک آفتابی و کیف عینک
[ترجمه ترگمان]محصولات مورد نیاز: نوری، عینک آفتابی و عینک آفتابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Optical accessories. Eyeglass cords, chains, cases and cleaner.
[ترجمه گوگل]لوازم جانبی نوری طناب، زنجیر، کیف و پاک کننده عینک
[ترجمه ترگمان]لوازم جانبی نوری طناب، زنجیر، پرونده ها و تمیزتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He took a job working in an eyeglass factory in the city's Ironbound section in 193 at age combining his wages with those of his father, mother, and six siblings to make a single-family income.
[ترجمه گوگل]او در سال 193 در یک کارخانه عینک سازی در بخش Ironbound شهر مشغول به کار شد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۳ مشغول کار در کارخانه eyeglass در بخش Ironbound شهر در سال ۱۹۳ میلادی بود که با ترکیب دست مزد خود با پدر، مادر و شش خواهر و برادر خود یک درآمد خانوادگی تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My eyeglass frame is broken!
[ترجمه گوگل]فریم عینکم شکست!
[ترجمه ترگمان]قاب عینک من خرابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had lost an eye as a child and wore an eyeglass in the remaining one.
[ترجمه گوگل]او در کودکی یک چشم خود را از دست داده بود و در چشمی باقی مانده عینک می زد
[ترجمه ترگمان]مثل یک بچه چشم از دست داده بود و یک عینک هم در آن باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Safilo SpA stock racked up a 74 percent total return as the manufacturer of eyeglass frames rebounded from years of declining profits.
[ترجمه گوگل]سهام Safilo SpA بازدهی کل 74 درصدی را به خود اختصاص داد زیرا تولیدکننده فریم عینک پس از سال‌ها کاهش سود، دوباره بازگشت
[ترجمه ترگمان]سهام SpA Safilo به بازده ۷۴ درصد رسید چرا که تولید کننده ها از سال ها کاهش سود بازگشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But I put it in the usual place(Sentence dictionary), between my lipstick and eyeglass case.
[ترجمه گوگل]اما من آن را در مکان معمولی (فرهنگ لغت جملات)، بین رژ لب و کیف عینکم قرار دادم
[ترجمه ترگمان]اما من آن را در جای معمول (فرهنگ لغت نامه)، بین رژلب و پرونده eyeglass قرار دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His solution : DAC Vision would develop its own state - of - the - art machinery for making eyeglass lenses.
[ترجمه گوگل]راه حل او: DAC Vision ماشین آلات پیشرفته خود را برای ساخت عدسی های عینک توسعه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]راه حل او: چشم انداز چشم انداز، ماشین هنری خود را برای ساختن لنزهای عینک دار توسعه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Applicable to mobile phones, MP3 glass, glass, gem stone eyeglass lenses, magnetic materials, electronic watch glass, etc.
[ترجمه گوگل]قابل استفاده برای تلفن های همراه، شیشه MP3، شیشه، لنزهای عینک سنگ های قیمتی، مواد مغناطیسی، شیشه ساعت الکترونیکی و غیره
[ترجمه ترگمان]Applicable به تلفن های همراه، شیشه MP۳، شیشه ای، شیشه ای جواهر آلات، مواد مغناطیسی، عینک آفتابی الکترونیکی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I would like to add a try - on virtual eyeglass feature on my current website.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک ویژگی عینک مجازی را در وب سایت فعلی خود امتحان کنم
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم یک عینک یک عینک مجازی مجازی را در وب سایت فعلی خود اضافه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If lucency is not good enough, add some cigarette ash on the eyeglass cloth and rub the glass clockwise, and the lucency will be resumed.
[ترجمه گوگل]اگر درخشندگی به اندازه کافی خوب نیست، مقداری خاکستر سیگار روی پارچه عینک اضافه کنید و شیشه را در جهت عقربه های ساعت بمالید تا شفافیت از سر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]اگر lucency به اندازه کافی خوب نیست، خاکستر سیگار را بر روی رومیزی عینک دار اضافه کرده و در جهت عقربه های ساعت آن را بمالید و the دوباره شروع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عینک یک چشم (اسم)
eyeglass

عینک فنری (اسم)
eyeglass

شیشه ی دوربین یا ذره بین (اسم)
eyeglass

انگلیسی به انگلیسی

• monocle, eyepiece

پیشنهاد کاربران

بپرس