eyeball


معنی: تخم چشم، کرهء چشم، مردمک چشک، نینی چشم
معانی دیگر: (کالبد شناسی) تخم چشم (که در خانه ی چشم قرار دارد)، کره ی چشم، مقلا، (امریکا - عامیانه) دید زدن، نظرا تخمین زدن (یا سنجیدن)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the ball-shaped part of the eye, or the whole eye.
مشابه: orb
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: eyeballs, eyeballing, eyeballed
• : تعریف: (informal) to look over or examine carefully; scrutinize.
مشابه: eye, inspect, scrutinize

جمله های نمونه

1.
کره ی چشم

2. eyeball proptosis
بیرون زدگی تخم چشم

3. eyeball to eyeball
(خودمانی) رودررو،در تماس مستقیم

4. The protesters and police stood eyeball to eyeball.
[ترجمه گوگل]معترضان و پلیس چشم به چشم ایستادند
[ترجمه ترگمان]معترضان و پلیس چشم به کره چشم دوخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We must discuss the situation eyeball to eyeball.
[ترجمه گوگل]ما باید در مورد وضعیت کره چشم بحث کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید در مورد این کاسه چشم به چشم ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The two men stood eyeball to eyeball, shouting insults at each other.
[ترجمه گوگل]این دو مرد در کنار هم ایستاده بودند و به یکدیگر توهین می کردند
[ترجمه ترگمان]دو مرد چشم به کاسه چشم دوخته بودند و به هم فحش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Challenge him, eyeball him, intimidate him.
[ترجمه گوگل]او را به چالش بکشید، او را به چشم بیاورید، او را بترسانید
[ترجمه ترگمان]، باه اش مبارزه کن بهش حمله کن بهش تشر بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What does eyeball of common sunglass cross-eye have to harm?
[ترجمه گوگل]کره چشم عینک آفتابی معمولی چه آسیبی دارد؟
[ترجمه ترگمان]مردمک چشم معمولی چه ربطی به آسیب زدن داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wore invisible glasses wears sunglasses again, does cross-eye eyeball have disadvantage?
[ترجمه گوگل]عینک نامرئی دوباره عینک آفتابی زده، آیا کره چشم ضربدری ضرر دارد؟
[ترجمه ترگمان]که عینک invisible داره دوباره عینک آفتابی می پوشه از چشم چشمت ضرر داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eyeball of what thing cross-eye to eat best?
[ترجمه گوگل]کره چشم از چه چیزی برای خوردن بهتر است؟
[ترجمه ترگمان]روی چیزی که چشم از چشم همه چیز بخوره رو درست کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why the person's dactylogram, eyeball is unique, is there coincidence?
[ترجمه گوگل]چرا داکتیلوگرام فرد، کره چشم منحصر به فرد است، آیا تصادفی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]چرا کره چشم، کره چشم، منحصر به فرد است، آیا یک تصادف وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you have a good eyeball you can do it that way or use a plumb bob .
[ترجمه گوگل]اگر کره چشم خوبی دارید، می توانید این کار را به این صورت انجام دهید یا از شاقول استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر چشم به چشم دارید می توانید این کار را بکنید یا از باب plumb استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other ocular signs include involuntary rhythmic movement of the eyeball.
[ترجمه گوگل]سایر علائم چشمی شامل حرکات ریتمیک غیرارادی کره چشم است
[ترجمه ترگمان]دیگر علایم چشمی شامل حرکت موزون غیر ارادی کره چشم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was rather like having a heated dagger thrust into the eyeball and twisted, then caustic soda rubbed in the wound.
[ترجمه گوگل]بیشتر شبیه این بود که یک خنجر داغ را به کره چشم فرو کرده و بپیچانید و سپس سود سوزآور را روی زخم مالیده باشید
[ترجمه ترگمان]تقریبا مثل این بود که خنجری را درون کاسه چشم فرو کنم و پیچ خورده، بعد سودا را که زخم شده بود مالش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخم چشم (اسم)
eyeball

کرهء چشم (اسم)
eyeball

مردمک چشک (اسم)
eyeball

نی نی چشم (اسم)
eyeball

انگلیسی به انگلیسی

• globe of the eye
your eyeballs are the parts of your eyes that are like white balls.

پیشنهاد کاربران

چشمهای گرد و قلنبه.
کسی هم که بربر نگاه می کنه.
بعنوان اصطلاح میشه گفت
با چشم مقدار چیزی را تخمین زدن
روی تجربه گفتن
[کسی را] ورانداز کردن
چشمی اندازه زدن، با نگاه اندازه گرفتن
مثلا میگه من چشمی نمک تو غذا می ریزم
بخش های مختلف چشم را هم در تصویر می توانید مشاهده کنید. . .
eyeball
بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی 👁 👁
✅ eyeball = تخم چشم
✅ eyelid = پلک
✅ eyelash / lash = مژه
✅ sclera /white = صلبیه، سفیدی چشم
✅ retina = شبکیه
✅ iris = عنبیه
...
[مشاهده متن کامل]

✅ cornea = قرنیه
✅ vitreous body / vitreous humour = زجاجیه
✅ lens = عدسی
✅ ciliary muscle = ماهیچه مژگانی
✅ tear duct = مجرای اشکی
✅ optic nerve = عصب بینایی

با نگاه تخمین زدن
کره چشم
تخم چشم
به عنوان فعل یعنی به کسی به طور مستقیم و بی ادبانه نگاه کردن
به صورت فعل هم، در زبان غیر رسمی، به کار می رود، و معنی خیره شدن و زُل زدن به می دهد.
کُره چشم
دایره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس