exuviate


معنی: پوست انداختن، پر ریختن
معانی دیگر: (جانورشناسی) پوست انداختن، پوست افکندن (مثل مار و غیره)، molt پوست انداختن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: exuviates, exuviating, exuviated
مشتقات: exuviation (n.)
• : تعریف: to shed (skin); molt.

جمله های نمونه

1. Old Beijing is in exuviate carapace, although the wall Imperial Palace still is of bricks red.
[ترجمه گوگل]پکن قدیم در قفسه‌ای زیبا قرار دارد، اگرچه دیوار کاخ امپراتوری هنوز از آجر قرمز رنگ است
[ترجمه ترگمان]پکن پیر در exuviate carapace است، اگرچه کاخ سلطنتی هنوز از آجر قرمز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Make the old and death cells to exuviate, help new cells growth and enhance cells quality.
[ترجمه گوگل]سلول های پیر و مرده را بیرون بیاورید، به رشد سلول های جدید کمک کنید و کیفیت سلول ها را افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]سلول های قدیمی و مرگ را به exuviate تبدیل کنید، به رشد سلول های جدید کمک کنید و کیفیت سلول ها را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Awake, the body gradually exuviate go a layer of gauze.
[ترجمه گوگل]بیدار، بدن به تدریج خارج می شود یک لایه گاز
[ترجمه ترگمان]بیدار شو، بدن به تدریج تبدیل به یک لایه گاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It climbed a tree exuviate to the armor-like coat, thin and bright Zhenqi, pulled some hoarse voice, sing the first song of the summer.
[ترجمه گوگل]از درختی بالا رفت تا کت زره مانند، نازک و روشن ژنکی، صدای خشن، آواز اول تابستان را بخواند
[ترجمه ترگمان]از درختی بالا رفت و به طرف زره رفت - مثل نیم تنه، نازک و روشن، صدای خشنی داشت و آهنگ اول تابستان را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dormant insects exuviate awakening.
[ترجمه گوگل]حشرات خفته از بیداری بیرون می آیند
[ترجمه ترگمان]حشرات راکد از خواب بیدار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Extracted lavender aromatic essential oil, effectively moisturize skin, protect skin against become dry and exuviate, preserve nutrition in skin persistently.
[ترجمه گوگل]اسانس معطر اسطوخودوس استخراج شده، به طور موثر پوست را مرطوب می کند، پوست را در برابر خشکی و برآمدگی محافظت می کند، تغذیه را در پوست به طور مداوم حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]Extracted: روغن اسانس سنبل دار، پوست را به طور موثر مرطوب می کند و پوست را در برابر خشک شدن و خشک شدن حفظ می کند و تغذیه را در پوست به طور مداوم حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The subjective weak moral will in the positive moral exuviate more shows as a "wait and see", and "escape" and revolting the unreasonable social morality in a negative way.
[ترجمه گوگل]اراده ضعیف اخلاقی ذهنی در اخلاق مثبت بیشتر به صورت «صبر کن و ببین» و «فرار» و طغیان اخلاق نامعقول اجتماعی را به شکلی منفی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اخلاقی ضعیف ذهنی در روحیه مثبت اخلاقی بیشتر نشان می دهد که \"صبر و تماشا\"، و \"فرار\" و بر هم زدن اخلاقیات اجتماعی غیرمنطقی به شیوه ای منفی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The label is not reused, paste as a seal, bridge is, exuviate.
[ترجمه گوگل]برچسب استفاده مجدد نمی شود، چسب به عنوان مهر و موم، پل است، exuviate
[ترجمه ترگمان]این برچسب دوباره مورد استفاده مجدد قرار نمی گیرد و به عنوان آب بندی، پلی به نام exuviate استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sincerity for your learning, your life with sincerity, integrity of the world exuviate its thick shell, so that the casement open mind. Everyone should have.
[ترجمه گوگل]اخلاص برای یادگیری شما، زندگی شما با اخلاص، یکپارچگی جهان پوسته ضخیم آن را بیرون می کشد، به طوری که قاب ذهن را باز می کند همه باید داشته باشند
[ترجمه ترگمان]زندگی شما با صداقت، زندگی با صداقت و درستی جهان در پوسته ضخیم آن است، به طوری که دریچه ذهن باز را باز کند همه باید داشته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is these factors that make the the subjective strong or weak will has a different performance in positive or negative moral exuviate .
[ترجمه گوگل]این عوامل هستند که باعث می شوند اراده ذهنی قوی یا ضعیف عملکرد متفاوتی در تجلی اخلاقی مثبت یا منفی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این عوامل هستند که فرد قوی یا ضعیف را تشکیل می دهند و عملکرد متفاوتی در exuviate اخلاقی مثبت یا منفی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The understanding that moral will is equivalent to will provides theory basis to better explain moral exuviate for us .
[ترجمه گوگل]درک اینکه اراده اخلاقی معادل اراده است، مبنای تئوری را برای تبیین بهتر تجلیات اخلاقی برای ما فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]درک این که اراده اخلاقی هم ارز است، اساس نظریه را برای توضیح بهتر exuviate اخلاقی برای ما فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through analysing the effect of moral will in the moral exuviate, we more clearly understand how to guide the moral will actively play a role in the moral exuviate.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل تأثیر اراده اخلاقی در تجلی اخلاقی، ما به وضوح درک می کنیم که چگونه می توان اراده اخلاقی را به طور فعال در تجلی اخلاقی ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل اثر اراده اخلاقی در the اخلاقی، ما به روشنی درک می کنیم که چگونه اصول اخلاقی را به طور فعال در the اخلاقی ایفا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such, the item of a kind of service that software produces the product exuviate melt into below the condition to satisfy specific requirement from the tradition.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، نوعی خدمات که نرم‌افزار محصول را تولید می‌کند، به زیر شرایط ذوب می‌شود تا نیازهای خاص سنت را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]چنین مواردی که نرم افزار نوعی از خدمات را تولید می کند که نرم افزار تولید کننده محصول را تولید می کند، در پایین شرایط ذوب می شود تا الزامات خاصی از این سنت برآورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sincerity for your learning, your life with sincerity, integrity of the world exuviate its thick shell, so that the casement open mind.
[ترجمه گوگل]اخلاص برای یادگیری شما، زندگی شما با اخلاص، یکپارچگی جهان پوسته ضخیم آن را بیرون می کشد، به طوری که قاب ذهن را باز می کند
[ترجمه ترگمان]زندگی شما با صداقت، زندگی با صداقت و درستی جهان در پوسته ضخیم آن است، به طوری که دریچه ذهن باز را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوست انداختن (فعل)
shell, slouch, peel, desquamate, molt, moult, exuviate

پر ریختن (فعل)
exuviate, mew

انگلیسی به انگلیسی

• shed, cast off, discarded

پیشنهاد کاربران

بپرس