1. he looked at the captives with an exultant eye
با نگاه پیروزمندانه به اسیران نظر کرد.
2. The exultant crowds were dancing in the streets.
[ترجمه گوگل]جمعیت شاد در خیابان ها می رقصیدند
[ترجمه ترگمان]جمعیت exultant در خیابان ها می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And Charles and his whole exultant cohort devoted themselves to celebrating Easter.
[ترجمه گوگل]و چارلز و کل گروه شادمان خود را وقف جشن عید پاک کردند
[ترجمه ترگمان]و چارلز و تمام گروه his خود را وقف جشن عید پاک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was an exultant feeling, climbing on to the rostrum, waving to the crowd and receiving my medal.
[ترجمه گوگل]این احساس خوشحالی بود، بالا رفتن از منبر، دست دادن برای جمعیت و دریافت مدال من
[ترجمه ترگمان]این یک احساس exultant بود که به طرف میز خطابه بالا می رفت و به جمعیت دست تکان می داد و مدال مرا دریافت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A great exultant joy was sweeping through Grainne.
[ترجمه گوگل]شادی بزرگی در گرین فراگیر بود
[ترجمه ترگمان]شادی شادی و شادی در Grainne به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But whoever it is, waving to the exultant crowds, he will have become a legend.
[ترجمه گوگل]اما هر که باشد و برای جمعیت شادمان دست تکان دهد، تبدیل به یک افسانه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اما هر کسی که هست، برای جمعیت زیادی دست تکان می دهد، او یک افسانه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Crowds of exultant people waved flags and sang.
[ترجمه گوگل]انبوهی از مردم سرخوش پرچم به اهتزاز درآوردند و آواز خواندند
[ترجمه ترگمان]جمعیتی از آدم های هیجان زده پرچم ها را تکان می دادند و آواز می خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. True, he sometimes felt an unexpected sense of exultant extra life onstage.
[ترجمه گوگل]درست است، او گاهی اوقات یک حس غیرمنتظره از زندگی اضافی شادی آور را روی صحنه احساس می کرد
[ترجمه ترگمان]درست است، گاهی اوقات حس غیر منتظره ای از آن زندگی اضافی بر روی صحنه احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. An exultant party leader said: "He will be an excellent MP. ".
[ترجمه گوگل]یکی از رهبران حزب خوشحال گفت: "او یک نماینده عالی خواهد بود "
[ترجمه ترگمان]رهبر حزب exultant گفت: \" او یک نماینده عالی خواهد بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was exultant that she was still so much in his power.
[ترجمه گوگل]او خوشحال بود که او هنوز در قدرت او بود
[ترجمه ترگمان]خوشحال بود که هنوز هم قدرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An exultant climber raises his ice ax near the mouth of an ice cave on Alaska's Matanuska Glacier.
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد خوشحال تبر یخی خود را در نزدیکی دهانه غار یخی در یخچال ماتانوسکا آلاسکا بلند می کند
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد با شور و نشاط، تبر یخ خود را در نزدیکی دهانه یک غار یخی در یخچال لانگ s آلاسکا بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Whooah! The exultant joy of survival.
[ترجمه گوگل]اوووه لذت شادی از بقا
[ترجمه ترگمان]! Whooah - - - - - - - شادی و شادی زنده ماندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He sent one glare of fierce, exultant defiance at the man in collar and cravat now.
[ترجمه گوگل]او یک تابش خیره کننده سرکشی خشن و شادی آور را به سمت مردی که اکنون یقه و کراوات به تن داشت فرستاد
[ترجمه ترگمان]نگاهی تند و غضب آلود به مردی که یقه و کراوات داشت انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The exultant players were dancing on the ground over their team's victory.
[ترجمه گوگل]بازیکنان سرخوش بر سر برد تیمشان روی زمین می رقصیدند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان exultant بر روی زمین بر سر پیروزی تیم خود می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید