exult

/ɪgˈzəlt//ɪɡˈzʌlt/

معنی: خوشی کردن، جست وخیزکردن، بوجدوطرب امدن، شادی کردن، وجد کردن
معانی دیگر: (از شادی) در پوست خود نگنجیدن، شورمند شدن، به شور و شعف آمدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: exults, exulting, exulted
مشتقات: exultingly (adv.)
• : تعریف: to rejoice greatly, esp. over some triumph.
مترادف: glory, jubilate, rejoice, triumph
متضاد: bemoan, lament, sorrow
مشابه: celebrate, crow, joy, revel

- The villain exulted in his triumph over the hero.
[ترجمه گوگل] شرور از پیروزی خود بر قهرمان خوشحال شد
[ترجمه ترگمان] مرد شرور با پیروزی خود بر قهرمان پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The football fans exulted in their win.
[ترجمه گوگل] هواداران فوتبال از برد خود خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان] هواداران فوتبال در پیروزی خود شادی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She exulted when she heard the news of her promotion.
[ترجمه گوگل] وقتی خبر ارتقاء خود را شنید خوشحال شد
[ترجمه ترگمان] وقتی خبر ترفیع او را شنید با خوشحالی گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The people exulted at the victory.
[ترجمه گوگل]مردم از این پیروزی خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]مردم با شادی پیروزی را جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They exulted at/over their victory.
[ترجمه گوگل]آنها از پیروزی خود شادی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با خوشحالی بر پیروزی خود غلبه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was exulting in a win at the show earlier that day.
[ترجمه گوگل]او در آن روز از پیروزی در نمایش خوشحال می‌شد
[ترجمه ترگمان]او در این نمایش در اوایل همان روز به وجد آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's unkind to exult over a person one has beaten in a race.
[ترجمه گوگل]خوشحالی از کسی که در یک مسابقه شکست خورده است بی رحمانه است
[ترجمه ترگمان]نسبت به کسی که در مسابقه مورد ضرب و شتم قرار گرفته نامهربان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She exulted in her new discovery.
[ترجمه گوگل]او از کشف جدید خود خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی به کشف جدیدش پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I exulted and wept for joy.
[ترجمه گوگل]خوشحال شدم و از خوشحالی گریه کردم
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی گفتم و برای شادی اشک ریختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She seems to exult in her power.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او از قدرت خود خوشحال است
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد از قدرتش exult
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She exulted in her success.
[ترجمه گوگل]او از موفقیت خود خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]او با خوشحالی موفق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. 'We made the front page!' Jos exulted.
[ترجمه گوگل]ما صفحه اول را ساختیم! جوس خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]ما صفحه اول رو درست کردیم او با خوشحالی گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some individual investors exulted at the record.
[ترجمه گوگل]برخی از سرمایه گذاران فردی از این رکورد خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]برخی سرمایه گذاران فردی در این پرونده شادی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The people all over the country exulted in the success in launching a new satellite.
[ترجمه گوگل]مردم سراسر کشور از موفقیت در پرتاب ماهواره جدید خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]مردم سراسر کشور با خوشحالی در راه اندازی یک ماهواره جدید به وجد آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They exulted at the happy change.
[ترجمه گوگل]آنها از تغییر خوشحال خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی به این تغییر شاد شادی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "It was a great day," Martin exulted.
[ترجمه گوگل]مارتین با خوشحالی گفت: روز بسیار خوبی بود
[ترجمه ترگمان]مارتین با خوشحالی گفت این یک روز فوق العاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He obviously exulted in winning.
[ترجمه گوگل]او آشکارا از پیروزی خوشحال بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در حال برنده شدن خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشی کردن (فعل)
disport, joy, frolic, rejoice, express joy, exult, rollick

جست وخیز کردن (فعل)
exult

بوجدوطرب امدن (فعل)
exult

شادی کردن (فعل)
joy, revel, rejoice, exult

وجد کردن (فعل)
rejoice, exult

انگلیسی به انگلیسی

• be happy, rejoice
if you exult, you feel and show great pleasure because of a success that you have had.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To rejoice greatly; to show or feel elation 🎊
🔍 مترادف: Rejoice
✅ مثال: The team exulted in their hard - earned victory
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : exult
✅️ اسم ( noun ) : exultation
✅️ صفت ( adjective ) : exultant
✅️ قید ( adverb ) : exultantly

بپرس