exudate


معنی: مادهء تراویده، مادهء مترشحه، ترشح التهابی، برون نشست
معانی دیگر: ماده ی تراویده، ماده ی مترشحه، تراوه

جمله های نمونه

1. Sheep smell, too-of lanolin, the fatty exudate that waterproofs their wool.
[ترجمه گوگل]بوی گوسفند، بوی لانولین، ترشحات چربی که پشم آنها را ضد آب می کند
[ترجمه ترگمان]بوی گوسفند، لانولین و لانولین و exudate چرب که پشم آن ها را تمیز می کنند را استشمام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This clay exudate she smeared across her face and streaked into her hair.
[ترجمه گوگل]این ترشحات خاکی را روی صورتش مالید و رگه هایی به موهایش زد
[ترجمه ترگمان]او صورتش را خیس کرد و به موهایش برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At higher magnification, the granular pink exudate of Pneumocystis carinii pneumonia is seen.
[ترجمه گوگل]در بزرگنمایی بیشتر، ترشح گرانول صورتی پنومونی پنوموسیستیس کارینی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]در بزرگنمایی بالاتر، exudate صورتی granular of carinii دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ir can quicken the absorption for inflammatory exudate, and strengthen the cytophagy of leukocyte.
[ترجمه گوگل]I می تواند جذب ترشحات التهابی را تسریع کند و سیتوفاژی لکوسیت ها را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]Ir می تواند جذب exudate فتنه انگیز را تسریع کند و the of را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The exudate consists of edema fluid, protein, Pneumocystis organisms, and dead macrophages.
[ترجمه گوگل]اگزودا از مایع ادم، پروتئین، ارگانیسم های پنوموسیستیس و ماکروفاژهای مرده تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The شامل مایع، پروتیین، ارگانیسم های pneumocystis و macrophages مرده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Purulent exudate may unite the eyelids.
[ترجمه گوگل]ترشح چرکی ممکن است پلک ها را متحد کند
[ترجمه ترگمان]اسید exudate ممکنه پلک ها را متحد کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dried exudate of certain plants, as that of the Mediterranean ash tree, formerly used as a laxative.
[ترجمه گوگل]تراوش خشک شده برخی از گیاهان، مانند تراوش درخت خاکستر مدیترانه ای که قبلا به عنوان ملین استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]The خشک گیاهان خاص مانند درخت زبان گنجشک مدیترانه ای که قبلا به عنوان ملین مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An inflammatory exudate collects on the surface.
[ترجمه گوگل]یک ترشح التهابی روی سطح جمع می شود
[ترجمه ترگمان]An inflammatory روی سطح جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Microscopically, a neutrophilic exudate is seen involving the meninges at the left, with prominent dilated vessels.
[ترجمه گوگل]از نظر میکروسکوپی، یک اگزودای نوتروفیل دیده می شود که مننژها را در سمت چپ درگیر می کند، با عروق گشاد شده برجسته
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ مننژها سه مننژ در سمت چپ به همراه رگ های خونی برجسته دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Microscopically, every alveolus is filled with granular pink exudate in this case of Pneumocystis carinii pneumonia.
[ترجمه گوگل]از نظر میکروسکوپی، در این مورد پنومونی پنوموسیستیس کارینی، هر آلوئول با اگزودای صورتی دانه ای پر می شود
[ترجمه ترگمان]microscopically، هر alveolus با exudate صورتی دانه دانه شده در این حالت of carinii پر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At high magnification, the alveolar exudate of mainly neutrophils is seen.
[ترجمه گوگل]در بزرگنمایی زیاد، ترشح آلوئولی عمدتاً نوتروفیل ها دیده می شود
[ترجمه ترگمان]در بزرگنمایی بالا، alveolar exudate از عمدتا neutrophils دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A thick yellow exudate coats the peritoneal surfaces.
[ترجمه گوگل]یک اگزودای زرد غلیظ سطوح صفاقی را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]A زرد و ضخیم روی سطوح peritoneal قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A colonoscopic view of ischemic colitis with minimal exudate is shown.
[ترجمه گوگل]یک نمای کولونوسکوپی از کولیت ایسکمیک با حداقل اگزودا نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه colonoscopic از ischemic colitis با حداقل exudate نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Turpentine Any resinous exudate or extract from conifers, especially pines oil ( or spirits ) of turpentine.
[ترجمه گوگل]سقز هر گونه ترشح یا عصاره صمغی از درختان مخروطی، به ویژه روغن کاج (یا ارواح) سقز
[ترجمه ترگمان]هر گونه عصاره کاج وحشی و یا عصاره درختان مخروطی، به خصوص روغن درختان صنوبر (یا ارواح)of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The yellow - tan exudate of acute bacterial meningitis seen here obscures the sulci.
[ترجمه گوگل]اگزودای زرد و خرمایی مننژیت حاد باکتریایی که در اینجا مشاهده می شود، مجرای ادرار را تیره می کند
[ترجمه ترگمان]The زرد و برنزه مننژیت که در اینجا دیده میشه the رو تار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مادهء تراویده (اسم)
exudate

مادهء مترشحه (اسم)
exudate

ترشح التهابی (اسم)
exudate

برون نشست (اسم)
exudate, exudation

انگلیسی به انگلیسی

• exuded substance, substance that has been discharged

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : exude
✅️ اسم ( noun ) : exudation / exudate
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
اگزودا
2 Botany & Entomology
a substance secreted by a plant or insect.
exudate ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: برون‏زهه
تعریف: مایعی حاوی پروتئین ها و گویچه‏های سفید که براثر التهاب از دیوارۀ عروق خارج می‏شود و در بافت های اطراف نفوذ می‏کند
ترشحات
Material that escapes from blood vessels as a result of tissue injury
مایع سفید گاها همراه خون و چرک که از زخم بیرون می آید

اکسودا ، اکزودا ، مایع تراوش یافته از جدار موئینه رگها به نسوج مجاور که معمولا بعلت التهاب ایجاد میشود

بپرس