extruder


معمارى : بیرون اور شیمى : روزن ران

جمله های نمونه

1. This production line is mainly composed of mainframe extruder, screen changer, mould, sheet embosser, sticking device, conveyor, haul- off unit, winder or cutter.
[ترجمه گوگل]این خط تولید عمدتاً از اکسترودر اصلی، تغییر صفحه نمایش، قالب، نقش برجسته ورق، دستگاه چسبنده، نوار نقاله، واحد حمل و نقل، سیم پیچ یا برش تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این خط تولید عمدتا متشکل از extruder mainframe، changer صفحه، قالب، sheet embosser، device، واحد sticking، winder و یا cutter است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Production capacity: refers to the largest extruder extrusion amount per unit time.
[ترجمه گوگل]ظرفیت تولید: به بیشترین مقدار اکستروژن اکسترودر در واحد زمان اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]ظرفیت تولید: به حداکثر رساندن مقدار مصرف انرژی در هر واحد زمان اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The design of the melting zone for extruder screw was optimized.
[ترجمه سما] طراحی ناحیه مذاب برای مارپیچ اکسترودر بهینه شده است
|
[ترجمه گوگل]طراحی منطقه ذوب برای پیچ اکسترودر بهینه شد
[ترجمه ترگمان]طراحی منطقه ذوب برای پیچ extruder بهینه سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This production line includes mainframe extruder, mould, haul- off unit, water tank, cutter and discharge shelf.
[ترجمه گوگل]این خط تولید شامل اکسترودر اصلی، قالب، واحد حمل و نقل، مخزن آب، کاتر و قفسه تخلیه است
[ترجمه ترگمان]این خط تولید شامل پردازنده مرکزی، قالب، واحد دفع، مخزن آب، نیشکر و قفسه تخلیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. ZCJ series twin - screw extruder is a highly efficient agglomerating and extruding equipment.
[ترجمه گوگل]اکسترودر دو پیچ سری ZCJ یک تجهیزات انباشتگی و اکسترودر بسیار کارآمد است
[ترجمه ترگمان] ZCJ twin، - agglomerating - و a extruding equipment highly highly is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The process of imported twin screw extruder as finishing equipment of adhesive chloroprene rubber ( CR 244 ) was introduced.
[ترجمه گوگل]فرآیند اکسترودر دو پیچ وارداتی به عنوان تجهیزات تکمیلی لاستیک کلروپرن چسب (CR ​​244) معرفی شد
[ترجمه ترگمان]فرآیند دو پیچ وارد کننده به عنوان تجهیزات اتمام اتصال لاستیک chloroprene (CR ۲۴۴)معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A systematic study was performed on the extruder set via analyses of the factors such as feeding, screw speed, throttle valve, screen pack changer, die plate and pelletizer, aimed at saving energy.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه سیستماتیک بر روی مجموعه اکسترودر از طریق تجزیه و تحلیل عواملی مانند تغذیه، سرعت پیچ، دریچه گاز، تعویض بسته صفحه نمایش، صفحه قالب و گندله ساز با هدف صرفه جویی در انرژی انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه اصولی بر روی مجموعه extruder از طریق تجزیه و تحلیل عوامل مانند تغذیه، سرعت پیچ، سوپاپ کنترل، changer صفحه نمایش، بشقاب و and، با هدف حفظ انرژی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This production line includes mainframe extruder, screen changer, mould, vane, lambdoidal board haul - off units, and winder.
[ترجمه گوگل]این خط تولید شامل اکسترودر مین فریم، تعویض صفحه نمایش، قالب، پره، واحدهای حمل و نقل تخته لامبدوئید و سیم پیچ است
[ترجمه ترگمان]این خط تولید شامل پردازنده مرکزی، changer صفحه، قالب، پره، lambdoidal، lambdoidal board و and است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The extruder used process features simple head structure, low price I less space and quality extrudate.
[ترجمه گوگل]فرآیند استفاده شده از اکسترودر دارای ساختار سر ساده، قیمت پایین و فضای کمتر و اکسترود با کیفیت است
[ترجمه ترگمان]فرآیند مورد استفاده extruder شامل ساختار ساده سر، قیمت پایین، فضای کم تر و کیفیت کیفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This production line includes mainframe extruder, screen changer, mould, three - layer distributor, embosser, conveyor, haul- off unit, and cutter or winder .
[ترجمه گوگل]این خط تولید شامل اکسترودر اصلی، تعویض صفحه، قالب، توزیع کننده سه لایه، نقش برجسته، نوار نقاله، واحد حمل و نقل و برش یا سیم پیچ است
[ترجمه ترگمان]این خط تولید شامل پردازنده مرکزی، changer صفحه، mould، distributor سه لایه، embosser، نقاله، واحد haul، و cutter یا winder است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tread cooling line is an attachment equipment of extruder. It makes hot tread from preforming, cooling, cutting and drying. Then the semi-finished goods for next.
[ترجمه گوگل]خط خنک کننده آج یک تجهیزات اتصال اکسترودر است از پیش‌فرم‌سازی، خنک‌سازی، برش و خشک‌کردن آج داغ می‌سازد سپس کالاهای نیمه تمام برای بعدی
[ترجمه ترگمان]نرم Tread، یک ابزار دلبستگی extruder است این باعث می شود که از preforming، سرمایش، قطع کردن و خشک شدن استفاده شود سپس کالاهای نیمه تمام بعدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rubber insulation material foam production equipment including stoves, extruder, mixer and open chain machines.
[ترجمه گوگل]تجهیزات تولید فوم مواد عایق لاستیکی شامل اجاق گاز، اکسترودر، میکسر و ماشین آلات زنجیره باز
[ترجمه ترگمان]لاستیک های لاستیکی از تجهیزات تولید فوم مواد شامل stoves، extruder، میکسر و ماشین های زنجیره ای باز استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This production line includes mainframe extruder, screen changer, mould, three - layer distributor, casting machine, conveyor, haul- off unit, and winder, etc .
[ترجمه گوگل]این خط تولید شامل اکسترودر مین فریم، اسکرین چنجر، قالب، توزیع کننده سه لایه، دستگاه ریخته گری، نوار نقاله، واحد حمل و نقل و سیم پیچ و غیره می باشد
[ترجمه ترگمان]این خط تولید شامل پردازنده مرکزی، changer صفحه، قالب، سه لایه توزیع کننده، ماشین ریخته گری، واحد حمل و نقل، و winder و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For pellet mill, extruder, hammer mill, pulverizer, crumbler, rotary screener.
[ترجمه گوگل]برای آسیاب گلوله، اکسترودر، آسیاب چکشی، پودر ساز، خردکننده، غربالگر دوار
[ترجمه ترگمان]برای تولید فشنگ، آسیاب بادی، آسیاب بادی، pulverizer، crumbler، screener چرخشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] روزن ران
[عمران و معماری] بیرون آور
[نساجی] اکسترودر - ریسنده پلیمر مذاب
[پلیمر] اکسترودر، روزن ران، رانشگر

انگلیسی به انگلیسی

• machine that molds a rubber compound into a usable form; die

پیشنهاد کاربران

روکش زَن ، روکش پوش
فشردن . فشردن دانه در یک صفحه مشبک که
همراه با تولید حرارت است.
فشاردهنده ، هل دهنده
پلیمر:نرم کننده

بپرس