1. extremes
دو نقطه با دورترین فاصله،دو نقطه ی متقابل،بیشترینه ها
2. avoid extremes and follow moderation
از افراط و تفریط بپرهیز و میانه روی را پیشه کن.
3. the extremes of heat and cold
بالاترین درجات گرما و سرما
4. go to extremes
(در عمل یا حرف) شورش را درآوردن،زیاده روی کردن،گزافکاری کردن،افراط و تفریط کردن
5. love and hate are two opposite extremes
عشق و تنفر دو نقطه ی مقابل هم هستند.