extravaganza


معنی: گزاف گویی، اغراق، فانتزی، اثر خیالی، اثر یا تصنیف از یک شخصیت خیالی
معانی دیگر: نمایش پر زرق و برق و چشمگیر، اثر یا تصنیف ادبی و موسیقی یا نمایشنامه ازیک شخصیت خیالی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: extravaganzas
(1) تعریف: an elaborate, usu. musical, show.

(2) تعریف: any elaborate, lavishly produced show, display, presentation, or the like.
مشابه: pageant, spectacle

(3) تعریف: a light, variegated, and fanciful musical composition.

جمله های نمونه

1. The fashion show was a technicolour extravaganza.
[ترجمه گوگل]فشن شو یک نمایش تکنیکالر بود
[ترجمه ترگمان]نمایش مد روز technicolour بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Almost from the outset, the extravaganza was beset with difficulties.
[ترجمه گوگل]تقریباً از همان ابتدا، ولخرجی با مشکلاتی همراه بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا از همان آغاز، نمایش پر زرق و برق به ستوه آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This extravaganza will feature vibrant sounds from almost every Latin country on the map.
[ترجمه آتشبار] این مشخصه اغراق آمیز صداهای لرزانه تقریبا همه کشورهای لاتین، بر روی نقشه است.
|
[ترجمه گوگل]این حیرت‌انگیز صداهای پر جنب و جوش را از تقریباً هر کشور لاتین روی نقشه ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این نمایش پر زرق و برق صداهای مرتعش را از هر کشور لاتین روی نقشه به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At the end, acclaim for a stylish extravaganza.
[ترجمه گوگل]در انتها، تحسین برانگیز شیک
[ترجمه ترگمان]در پایان، زرق و برق شیک و شیک خود را مورد تحسین قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This whole extravaganza is demeaning, debasing and deeply damaging to what should be serious political discourse, the protesters complain.
[ترجمه گوگل]معترضان شکایت می‌کنند که کل این زیاده‌روی تحقیرکننده، تحقیرکننده و عمیقاً به گفتمان سیاسی جدی آسیب می‌زند
[ترجمه ترگمان]معترضان شکایت دارند که این نمایش پر زرق و برق به چیزی که باید یک گفتمان سیاسی جدی باشد، تحقیرآمیز و مخرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are those who hope this international sports extravaganza called the Olympic Games someday waltzes its way through Texas.
[ترجمه گوگل]کسانی هستند که امیدوارند این ورزش بین‌المللی که بازی‌های المپیک نامیده می‌شود، روزی از تگزاس عبور کند
[ترجمه ترگمان]کسانی هستند که امیدوارند این ماجرای هیجان انگیز ورزشی که بازی های المپیک را با نواختن یک آهنگ در تگزاس به پایان برساند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Something of an extravaganza had been laid on, of course.
[ترجمه گوگل]البته چیزهای عجیبی روی آن گذاشته شده بود
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که موضوع of به وقوع پیوسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's an eight-way-scrolling arcade extravaganza with graphics and sound I could have cheerfully shot my grandmother for.
[ترجمه گوگل]این یک بازی اسکرول هشت طرفه با گرافیک و صدا است که می‌توانستم با خوشحالی مادربزرگم را برای آن عکس بگیرم
[ترجمه ترگمان]این یک بازی ورق هشت راهی است که با تصاویر و اصوات پر شده است و من می توانستم با خوشحالی مادربزرگم را به خاطر بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The floral extravaganza featured 55 floats, 30 equestrian units and 24 marching bands.
[ترجمه گوگل]این گل‌ها شامل 55 شناور، 30 واحد سوارکاری و 24 باند راهپیمایی بود
[ترجمه ترگمان]این نمایش پر زرق و برق، ۵۵ شناور، ۳۰ واحد سوار بر اسب و ۲۴ باند راهپیمایی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Competitors must have already purchased the 2009 Extravaganza Admission Ticket.
[ترجمه گوگل]رقبا باید قبلاً بلیط ورودی Extravaganza 2009 را خریداری کرده باشند
[ترجمه ترگمان]رقبا باید قبل از این محصول سال ۲۰۰۹ extravaganza Admission را خریداری کرده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new CCTV building is an extravaganza of strange look.
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید دوربین مداربسته یک ظاهر عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید دوربین مدار بسته بسیار پر زرق و برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You're in for a big rock extravaganza.
[ترجمه گوگل]شما درگیر یک بازی بزرگ راک هستید
[ترجمه ترگمان]تو به خاطر یه ماجرای بزرگ extravaganza
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her latest musical extravaganza features fifty dancing girls and live horseson stage.
[ترجمه گوگل]جدیدترین موسیقی عجیب او شامل پنجاه دختر در حال رقص و صحنه زنده اسب سوار است
[ترجمه ترگمان]آخرین زرق و برق موسیقی او پنجاه دختر رقاص و صحنه horseson را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some Indian people indulge in wedding extravaganza.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم هند در مراسم عروسی زیاده‌روی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم هند در پر زرق و برق عروسی زیاده روی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is not a wild extravaganza.
[ترجمه گوگل]این یک ولخرجی وحشی نیست
[ترجمه ترگمان]این یک خرده مبالغه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گزاف گویی (اسم)
hyperbole, grandiloquence, bounce, extravaganza, verbosity, magniloquence, rodomontade

اغراق (اسم)
exaggeration, hyperbole, extravaganza, overstatement

فانتزی (اسم)
imagination, extravaganza, fantasy, phantasy

اثر خیالی (اسم)
extravaganza

اثر یا تصنیف از یک شخصیت خیالی (اسم)
extravaganza

انگلیسی به انگلیسی

• fantastic artistic production
an extravaganza is a very elaborate and expensive public activity or performance.

پیشنهاد کاربران

جشن
مهمانی
ضیافت
all leading to my daughter's
birthday extravaganza tomorrow.
همه ی اینا منجر به جشن پرزرق و برق و باشکوه فردا می شه.
extravaganza
اغراق, گزاف گویی, فانتزی, اثر خیالی, اثر یا تصنیف از یک شخصیت خیالی

بپرس