1. One can extrapolate the size of the building from the measurements of an average room.
[ترجمه گوگل]می توان اندازه ساختمان را از اندازه گیری های یک اتاق متوسط به دست آورد
[ترجمه ترگمان]شخص می تواند اندازه ساختمان را از اندازه گیری یک اتاق متوسط پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is possible to extrapolate future developments from current trends.
[ترجمه گوگل]این امکان وجود دارد که تحولات آتی را از روندهای فعلی برون یابی کرد
[ترجمه ترگمان]برون یابی پیشرفت های آینده از رونده ای فعلی امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You can't really extrapolate a trend from such a small sample.
[ترجمه گوگل]شما واقعا نمی توانید یک روند را از چنین نمونه کوچکی برون یابی کنید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید یک روند از چنین نمونه کوچکی را برون یابی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is unhelpful to extrapolate general trends from one case.
[ترجمه گوگل]برون یابی روندهای کلی از یک مورد مفید نیست
[ترجمه ترگمان]برون یابی گرایش ها کلی از یک مورد بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They use an intricate formula to extrapolate how many are snakes inhabiting an area.
[ترجمه گوگل]آنها از یک فرمول پیچیده برای برون یابی تعداد مارهای ساکن در یک منطقه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک فرمول پیچیده برای برون یابی چند مار ساکن یک منطقه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Therefore, it is inadvisable to extrapolate from those studies to disadvantaged populations.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تعمیم از آن مطالعات به جمعیت های محروم توصیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، عاقلانه نیست که از این مطالعات به جمعیت های محروم، برون یابی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I can extrapolate this deduction to other vertebrates but an arthropod has different reactions and an utterly different nervous system.
[ترجمه گوگل]من می توانم این استنتاج را به مهره داران دیگر تعمیم دهم، اما یک بندپایان واکنش های متفاوت و سیستم عصبی کاملاً متفاوتی دارد
[ترجمه ترگمان]من این کسر را به مهره داران دیگر extrapolate، اما یک arthropod واکنش های متفاوتی دارد و یک سیستم عصبی کاملا متفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Generally Helen would extrapolate on one of the more testing programmes coming out of her department.
[ترجمه گوگل]به طور کلی هلن یکی از برنامه های آزمایشی بیشتری را که از بخش او ارائه می شود، تعمیم می دهد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، (هلن)در مورد یکی از برنامه های آزمایشی بیشتری که از بخش او بیرون می آید، برون یابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Now to extrapolate from this example to a general argument that familiarity of a subject is a disadvantage would clearly be absurd.
[ترجمه گوگل]اکنون تعمیم از این مثال به یک استدلال کلی مبنی بر اینکه آشنایی با یک موضوع یک نقطه ضعف است، به وضوح پوچ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]حالا برای برون یابی از این مثال به یک استدلال کلی که آشنایی یک موضوع یک موضوع منفی است، به وضوح نامعقول خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. How far is it reasonable to extrapolate these results to the non-poor is a highly debatable point.
[ترجمه گوگل]اینکه تا چه حد معقول است این نتایج را به افراد غیر فقیر تعمیم دهیم، نکته بسیار قابل بحثی است
[ترجمه ترگمان]این که برون یابی این نتایج برای افراد غیر فقیر یک نقطه بسیار قابل بحث است، منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Literally it means beyond the walls. extrapolate To estimate on the basis of certain known variables.
[ترجمه گوگل]در لغت به معنای فراتر از دیوارها است برون یابی تخمین زدن بر اساس متغیرهای مشخص مشخص
[ترجمه ترگمان]در واقع، معنای آن فراتر از دیوارها است برون یابی برای تخمین براساس برخی از متغیرهای مشخص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Simple extrapolate method is used toforecast the increase of electric vehicle.
[ترجمه گوگل]روش برون یابی ساده برای پیش بینی افزایش خودروی الکتریکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از روش برون یابی ساده برای افزایش استفاده از وسیله نقلیه الکتریکی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You can extrapolate these findings to any tumors in the body.
[ترجمه گوگل]شما می توانید این یافته ها را به هر تومور در بدن تعمیم دهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این یافته ها را در هر تومور در بدن پیش بینی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They extrapolate that to say I'm choosing to kill people. It's not like that.
[ترجمه گوگل]آنها این را تعبیر می کنند که می گویند من کشتن مردم را انتخاب می کنم اینطوری نیست
[ترجمه ترگمان]فکر می کنند که من انتخاب می کنم مردم را بکشم این طور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید