extracellular


معنی: خارج سلولی، واقع در خارج سلولهای بدن
معانی دیگر: خارج سلولی، واقع درخارج سلولهای بدن

جمله های نمونه

1.
برون یاخته ای

2. Under normal circumstances, about one-quarter of the extracellular fluid is present in the plasma space and about three-quarters in the interstitium.
[ترجمه گوگل]در شرایط عادی، حدود یک چهارم مایع خارج سلولی در فضای پلاسما و حدود سه چهارم در بینابینی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط عادی، حدود یک چهارم از سیال خارج سلولی در فضای پلاسما و حدود سه چهارم در the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This causes an increase in extracellular potassium concentration.
[ترجمه گوگل]این باعث افزایش غلظت پتاسیم خارج سلولی می شود
[ترجمه ترگمان]این باعث افزایش غلظت پتاسیم در خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The solute concentration in the extracellular space would therefore be much higher than that in the intracellular space.
[ترجمه گوگل]بنابراین غلظت املاح در فضای خارج سلولی بسیار بیشتر از فضای داخل سلولی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین غلظت حل شونده در فضای خارج سلولی بسیار بالاتر از غلظت در فضای داخل سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During seizures, there was a sustained increase in extracellular glutamate to potentially neurotoxic concentrations in the epileptogenic hippocampus.
[ترجمه گوگل]در طول تشنج، افزایش مداوم گلوتامات خارج سلولی به غلظت های بالقوه عصبی در هیپوکامپ صرعی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در طول دوره ضبط، افزایش ثابتی در گلوتامات خارج سلولی به غلظت بالقوه neurotoxic در هیپوکامپ گروه شاهد، وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Invitro, high extracellular calcium concentrations inhibit the proliferation of human colonic epithelial cells and several colonic cancer cell lines.
[ترجمه گوگل]غلظت بالای کلسیم خارج سلولی در شرایط آزمایشگاهی از تکثیر سلول های اپیتلیال کولون انسان و چندین رده سلولی سرطان کولون جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]invitro، غلظت های بالای کلسیم خارج سلولی، تکثیر سلول های اپی تلیال colonic ها و چندین خط سلول سرطانی را مهار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are stored within the basal membrane or extracellular matric and released in an active form to stimulate tissue repair and healing.
[ترجمه گوگل]آنها در غشای پایه یا ماتریک خارج سلولی ذخیره می شوند و به شکل فعال آزاد می شوند تا ترمیم و التیام بافت را تحریک کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در غشای پایه یا matric خارج سلولی ذخیره می شوند و به شکل فعال برای تحریک ترمیم بافت و درمان آزاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One further possibility is that the extracellular material provides a means of communication.
[ترجمه گوگل]یک احتمال دیگر این است که مواد خارج سلولی وسیله ارتباطی را فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]یک احتمال بیشتر این است که ماده خارج سلولی وسیله ای برای ارتباط فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Similarly, homeostatic mechanisms that regulate the extracellular environment may be affected by characteristics of the cell surface.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، مکانیسم های هموستاتیکی که محیط خارج سلولی را تنظیم می کنند ممکن است تحت تأثیر ویژگی های سطح سلول قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، مکانیسم های homeostatic که محیط خارج سلولی را منظم می کنند ممکن است تحت تاثیر ویژگی های سطح سلول قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The importance of extracellular matrix was first appreciated in hepatocyte culture studies.
[ترجمه گوگل]اهمیت ماتریکس خارج سلولی برای اولین بار در مطالعات کشت سلول های کبدی مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اهمیت ماتریکس خارج سلولی برای اولین بار در مطالعات فرهنگ hepatocyte مورد تقدیر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Extracellular osmolal concentration is approximately twice the sodium concentration.
[ترجمه گوگل]غلظت اسمولال خارج سلولی تقریباً دو برابر غلظت سدیم است
[ترجمه ترگمان]غلظت extracellular تقریبا دو برابر غلظت سدیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conversely, in acidemia, the extracellular hydrogen ion concentration increases.
[ترجمه گوگل]برعکس، در اسیدمی، غلظت یون هیدروژن خارج سلولی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]در مقابل، در acidemia غلظت یون هیدروژن خارج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result, extracellular potassium concentration decreases.
[ترجمه گوگل]در نتیجه غلظت پتاسیم خارج سلولی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه غلظت خارج سلولی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective. The extracellular microenvironment directly affects metastatic chordoma cell phenotype in vitro.
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه ریزمحیط خارج سلولی به طور مستقیم بر فنوتیپ سلول کوردوما متاستاتیک در شرایط آزمایشگاهی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]هدف محیط خارج سلولی به طور مستقیم بر فنوتیپ سلول chordoma در محیط آزمایشگاه تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خارج سلولی (صفت)
extracellular

واقع در خارج سلولهای بدن (صفت)
extracellular

تخصصی

[علوم دامی] بیرون سلول، خارج سلولی

انگلیسی به انگلیسی

• outside a cell

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] برون یاخته ای، خارج سلولی
extracellular ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: برون یاخته ای
تعریف: مربوط به بیرون یاخته

بپرس