extra mile

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی
- تلاش مضاعف
- فراتر از وظیفه رفتن
- بیشتر از حد انتظار کار کردن
- - -
## 🔸 تعریف ها
1. ** ( استعاری – اصلی ) :** انجام دادن کاری بیشتر از آنچه لازم یا انتظار می رود، برای رسیدن به نتیجه ی بهتر یا کمک به دیگران.
...
[مشاهده متن کامل]

- مثال: *Having experience in the industry gives me an edge, but going the extra mile makes me stand out. *
داشتن تجربه در صنعت به من برتری می دهد، اما تلاش مضاعف باعث می شود برجسته شوم
2. ** ( انگیزشی – عمومی ) :** نشان دهنده ی تعهد، پشتکار و تمایل به انجام کارهای سخت تر یا بیشتر برای موفقیت.
- - -
## 🔸 مترادف ها
go above and beyond – exceed expectations – put in extra effort – overdeliver
- - -
## 🔸 مثال ها
- *She always goes the extra mile to help her students. *
او همیشه برای کمک به دانش آموزانش تلاش مضاعف می کند
- *The company succeeded because employees went the extra mile. *
شرکت موفق شد چون کارمندان تلاش بیشتری کردند
- *Going the extra mile in customer service builds loyalty. *
تلاش مضاعف در خدمات مشتری وفاداری ایجاد می کند

سنگ تمام
به معنای سخت تلاش کردن برای رسیدن به هدف