extortion

/ɪkˈstɔːrʃn//ɪkˈstɔːʃn/

معنی: اخاذی، اجحاف، کره و اجبار، اخذ بزور و عنف، زیاده ستانی، اخذ با جبار و زور
معانی دیگر: به زور ستانی، درکشیدن، به زورگیری، گزاف فروشی، فروش به بهای غیر منصفانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: extortionary (adj.)
(1) تعریف: the act or an instance of coercing someone by force, threats, or abuse of authority to give something valuable, such as money, information, excessive interest, or the like.
مشابه: blackmail

(2) تعریف: something that has been extorted.
مشابه: blackmail

جمله های نمونه

1. the prison guard was fired because of extortion of money from the prisoners
زندانبان به جرم اخاذی از زندانیان اخراج شد.

2. He was known for running a brutal extortion racket.
[ترجمه گوگل]او به خاطر اجرای یک راکت اخاذی وحشیانه معروف بود
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر فرار از اخاذی خشن و خشن شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has been charged with extortion and abusing his powers.
[ترجمه گوگل]او به اخاذی و سوء استفاده از قدرت متهم شده است
[ترجمه ترگمان]او به اخاذی و سو استفاده از اختیارات خود متهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He faces charges of kidnapping and extortion.
[ترجمه گوگل]او با اتهام آدم ربایی و اخاذی مواجه است
[ترجمه ترگمان]اون به اتهام آدم ربایی و اخاذی صورت میگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was arrested and charged with extortion.
[ترجمه گوگل]او دستگیر و به زورگیری متهم شد
[ترجمه ترگمان]او دستگیر شد و به اخاذی متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In one unpublished crime novel, the extortion plan was mentioned, he added.
[ترجمه گوگل]وی افزود: در یکی از رمان های جنایی منتشر نشده، به طرح اخاذی اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]وی افزود که در یک رمان جنایی منتشر نشده، این طرح زورگیری ذکر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hack drivers aided and abetted this extortion, hustling unwary tourists to the Davis establishment.
[ترجمه گوگل]رانندگان هک به این اخاذی کمک کردند و از آنها حمایت کردند و گردشگران بی‌احتیاطی را به تأسیسات دیویس کشاندند
[ترجمه ترگمان]محرک های هک شده به این اخاذی کمک کرده و از آن ها حمایت کرده بودند و توریست ها را به سوی موسسه دیویس هدایت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Williams, 2 pleaded guilty to extortion on Jan. 2and agreed to cooperate with the government.
[ترجمه گوگل]ویلیامز، 2 در 2 ژانویه به اخاذی اعتراف کرد و موافقت کرد با دولت همکاری کند
[ترجمه ترگمان]ویلیامز، ۲ نفر در روز ۲ ژانویه در برابر اخاذی گناهکار شناخته شد و موافقت نمود که با دولت هم کاری نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Money from extortion and drugs has reportedly financed a string of chic new restaurants and bars in Dushanbe.
[ترجمه گوگل]گزارش ها حاکی از آن است که پول اخاذی و مواد مخدر مجموعه ای از رستوران ها و بارهای شیک جدید در دوشنبه را تامین کرده است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که پول از اخاذی و مواد مخدر یک رشته از رستوران ها و کافه های شیک را در شهر دوشنبه تامین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What income he has comes from heroin, extortion and other people's thieving.
[ترجمه گوگل]چه درآمدی از هروئین، اخاذی و دزدی دیگران دارد
[ترجمه ترگمان]چه درآمدی دارد از هروئین، اخاذی و دیگران دزدی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such conduct would violate a federal extortion statute.
[ترجمه گوگل]چنین رفتاری قانون فدرال اخاذی را نقض می کند
[ترجمه ترگمان]این رفتار قوانین فدرال رو نقض می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What income he has comes from heroin, extortion and other people's thieving. Small time stuff, with small people.
[ترجمه گوگل]چه درآمدی از هروئین، اخاذی و دزدی دیگران دارد چیزهای کوچک، با افراد کوچک
[ترجمه ترگمان]او از هروئین، اخاذی و دزدی افراد دیگر چه درآمدی کسب کرده است چیزهای کوچک، با افراد کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Niyogi had made the police's work of extortion and intimidation more arduous.
[ترجمه گوگل]نیوگی کار پلیس برای اخاذی و ارعاب را دشوارتر کرده بود
[ترجمه ترگمان]Niyogi کار پلیس را از اخاذی و ارعاب بیشتر انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When my children say they will leave me in peace if I let them go to the pictures, it is little short of extortion.
[ترجمه گوگل]وقتی بچه‌هایم می‌گویند اگر بگذارم سراغ عکس‌ها بروند، مرا در آرامش رها می‌کنند، اخاذی کم است
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه های من می گویند که اگر بگذارم به سینما بروند، مرا در آرامش خواهند گذاشت، این کمی از اخاذی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اخاذی (اسم)
exaction, extortion

اجحاف (اسم)
extortion

کره و اجبار (اسم)
extortion

اخذ بزور و عنف (اسم)
extortion

زیاده ستانی (اسم)
extortion

اخذ با جبار و زور (اسم)
extortion

انگلیسی به انگلیسی

• blackmail, use of intimidation or force in order to obtain something (money, information, etc.)
extortion is the crime of obtaining something from someone, especially money, by using force or threats.
you also describe someone's behaviour as extortion if you think they are trying to obtain more money for something than it is worth; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

اخاذی / زورگویی/ باج گرفتن.
تَلَکه
You accusing me of extortion?
داری بهم اتهام اخاذی میزنی؟

بپرس