extol

/ɪkˈstoʊl//ɪkˈstəʊl/

معنی: ستودن، بلند کردن، ارتقاء دادن، اغراق گفتن
معانی دیگر: extoll بلندکردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: extolls, extols, extolling, extolled
مشتقات: extollingly (adv.), extoller (n.), extolment (extollment) (n.)
• : تعریف: to speak of with high praise or enthusiasm.
مترادف: exalt, glorify, hail
متضاد: abase, criticize, decry, denigrate
مشابه: acclaim, celebrate, deify, eulogize, flatter, honor, land, laud, praise

- The minister extolled the virtues of the deceased.
[ترجمه گوگل] وزیر از فضایل آن مرحوم تجلیل کرد
[ترجمه ترگمان] کشیش از فضیلت مرحوم تعریف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He extolled the joys of wilderness camping.
[ترجمه گوگل] او شادی های کمپینگ در بیابان را ستود
[ترجمه ترگمان] اون از the طبیعت لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The teacher was extolling her work to the skies.
[ترجمه محمد داودي] معلم از کار خودش خیلی تعریف کرد و آن را به اوج رساند
|
[ترجمه گوگل]معلم کار خود را به آسمان ستایش می کرد
[ترجمه ترگمان]معلم کارش را به عرش اعلا رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His book extolling the benefits of vegetarianism sold thousands of copies.
[ترجمه گوگل]کتاب او که مزایای گیاهخواری را ستوده بود هزاران نسخه فروخت
[ترجمه ترگمان]کتاب وی مزایای گیاهخواری را که هزاران نسخه از آن ها به فروش می رفت می ستود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He never stops extolling the virtues of the free market.
[ترجمه غزل] او از تشویق مزایای بازار آزاد هیچ وقت دست بر نمیدارد.
|
[ترجمه گوگل]او هرگز از ستایش فضایل بازار آزاد دست بر نمی دارد
[ترجمه ترگمان]او هرگز از مزایای بازار آزاد پشتیبانی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Doctors often extol the virtues of eating less fat.
[ترجمه گوگل]پزشکان اغلب از مزایای خوردن چربی کمتر تمجید می کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان اغلب از مزایای خوردن چربی کم تر سخن می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was extolling the virtues of the Internet.
[ترجمه گوگل]او فضایل اینترنت را تمجید می کرد
[ترجمه ترگمان]او محاسن اینترنت را می ستود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was extolled as a genius.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نابغه تحسین شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نابغه تبلیغ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now experts are extolling the virtues of the humble potato.
[ترجمه گوگل]اکنون کارشناسان از فضایل سیب زمینی فروتن تمجید می کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون کارشناسان محاسن سیب زمینی خوار را مورد ستایش قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Songs of extolling the motherland are ringing far and near.
[ترجمه گوگل]آوازهای ستایش سرزمین مادری از دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه ترگمان]سروده ای کشور سرزمین مادری بسیار دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wilkins is now extolling the virtues of organic farming.
[ترجمه گوگل]ویلکینز اکنون در حال تمجید از فضایل کشاورزی ارگانیک است
[ترجمه ترگمان]ویلکینز اکنون در حال ستایش از مزایای کشاورزی ارگانیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is forever extolling the virtues of her children.
[ترجمه گوگل]او برای همیشه از فضایل فرزندانش تمجید می کند
[ترجمه ترگمان]او برای همیشه فضیلت بچه هایش را می ستود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fundamentalist opposition movements that extol the veil are reactivating this age-old connection.
[ترجمه گوگل]جنبش‌های اپوزیسیون اصولگرا که حجاب را ستایش می‌کنند، این پیوند دیرینه را دوباره فعال می‌کنند
[ترجمه ترگمان]جنبش های مخالف بنیادگرای اسلامی که از حجاب سخن می گویند، این ارتباط سنی را زیر پا می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All the writings that extolled the role of Mary were ultimately excluded from the canon.
[ترجمه گوگل]تمام نوشته هایی که نقش مریم را ستوده بودند، در نهایت از قانون حذف شدند
[ترجمه ترگمان]تمام نوشته هایی که درباره نقش مری نوشته شده بودند در نهایت از خلیفه حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But now is not the time to be extolling the virtues of Anglo-Saxon shareholder capitalism.
[ترجمه گوگل]اما اکنون زمان تمجید از فضایل سرمایه داری سهامدار آنگلوساکسون نیست
[ترجمه ترگمان]اما اکنون زمان آن نیست که فضایل سرمایه داری Anglo - ساکسون را مورد ستایش قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let us come before him with thanksgiving and extol him with music and song.
[ترجمه گوگل]بیایید با شکرگزاری به حضور او بیاییم و او را با آهنگ و آهنگ تمجید کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید پیش او با شکر گزاری بیایم و او را با موسیقی و آواز extol
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستودن (فعل)
eulogize, praise, worship, adore, commend, extol, glorify, glory

بلند کردن (فعل)
steal, remove, rear, raise, enhance, extol, lift, heave, pick up, elevate, exalt, pedestal, ennoble, heighten, enthrone, heft, hoist, hoist up, throw up, upraise

ارتقاء دادن (فعل)
extol

اغراق گفتن (فعل)
extol, hyperbolize

انگلیسی به انگلیسی

• exalt, glorify, praise, laud
if you extol something, you praise it and talk about it enthusiastically; a formal word.

پیشنهاد کاربران

extol vs praise
✅extol
تعریف و تمجید . ستایش ( خیلی خیلییی رسمی و رایج نیست )
Example: The critics extolled the artist’s work as a masterpiece
✔ praise
تشویق و تعریف ( هم رسمی هم غیر رسمی )
Example: The teacher praised the student for their hard work
to praise something or someone very much
کسی یا چیزی را خیلی زیاد ستایش کردن، تعریف کردن، مدح گفتن
In Lebanon, Iran FM visits Israel border, extolls Hezbollah
His book extolling the benefits of vegetarianism sold thousands of copies
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/extol
مدح کردن، بسیار ستودن
ارتقا دادن
تحسین کردن
ستایش کردن
تعالی بخشیدن

بالا بالا بردن
تعریف و تمجید کردن
پرستیدن ( فرد )

بپرس