extirpation


معنی: ریشه کنی، نا بودی
معانی دیگر: نابودی، ریشه کنی

جمله های نمونه

1. the extirpation of illiteracy
ریشه کن سازی بیسوادی

2. MacArthur was dedicated to the extirpation of militarism and did not favour the development of defence forces.
[ترجمه گوگل]مک آرتور وقف نابودی نظامی گری بود و از توسعه نیروهای دفاعی حمایت نکرد
[ترجمه ترگمان]مک آرتور به the نظامی گری اختصاص داشت و طرفدار توسعه نیروهای دفاعی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus, extirpation of that fish in a stream or river leads inevitably to the loss of the dependent mussel species.
[ترجمه گوگل]بنابراین، معدوم کردن آن ماهی در یک نهر یا رودخانه به طور اجتناب ناپذیری منجر به از بین رفتن گونه وابسته صدف می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، extirpation از آن ماهی ها در آب و یا رودخانه ها به طور اجتناب ناپذیری منجر به از دست رفتن گونه های mussel وابسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The patient was treated by tumor extirpation through osteoplastic approach to the frontal sinus and fat obliteration with a good result.
[ترجمه گوگل]بیمار با برداشت تومور از طریق روش استئوپلاستیک به سینوس فرونتال و از بین بردن چربی با نتیجه خوب درمان شد
[ترجمه ترگمان]بیمار از طریق رویکرد osteoplastic به سینوس پیشانی و محو چربی با نتیجه خوب درمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Surgical extirpation is the effective treatment of choice.
[ترجمه گوگل]اکسترپاسیون جراحی درمان انتخابی موثر است
[ترجمه ترگمان]جراحی، درمان موثر انتخاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Extirpation of the tumors all gained satisfactory results.
[ترجمه گوگل]از بین بردن تومورها همگی نتایج رضایت بخشی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]همه تومور نتیجه رضایت بخشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Method Vitrectomy associating with extirpation of intraocular foreign bodies and pus, at last inject with antibiotics and steroid into the eyes.
[ترجمه گوگل]روش ویترکتومی همراه با دفع اجسام خارجی داخل چشمی و چرک، در نهایت آنتی بیوتیک و استروئید به چشم تزریق می شود
[ترجمه ترگمان]روش Vitrectomy با استفاده از extirpation بدن و pus خارجی، در تزریق آخر با آنتی بیوتیک ها و استرویید در چشم ها ارتباط برقرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Total extirpation of the mass lesion was performed. Histopathological examination showed a paraganglioma.
[ترجمه گوگل]اکسترپاسیون کامل ضایعه توده ای انجام شد بررسی هیستوپاتولوژیک پاراگانگلیوما را نشان داد
[ترجمه ترگمان]extirpation کل ضایعه بزرگی انجام شد بررسی histopathological نشان داد که یک paraganglioma وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All four valued white supremacy and promoted the extirpation of Indian society.
[ترجمه گوگل]هر چهار نفر برای برتری سفیدپوستان ارزش قائل بودند و نابودی جامعه هند را ترویج می کردند
[ترجمه ترگمان]هر چهار این چهار نفر تفوق سفید داشتند و the جامعه هند را ارتقا دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. METHODS: We do extirpation of pulp or pulp opening under submucosal infiltration anesthesia with articaine containing adrenaline.
[ترجمه گوگل]روش کار: ما با بیهوشی نفوذ زیر مخاطی با آرتیکائین حاوی آدرنالین، خارج کردن پالپ یا باز شدن پالپ را انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]روش ها: ما extirpation از خمیر کاغذ یا خمیر کاغذ را در اثر anesthesia نفوذ submucosal با articaine حاوی adrenaline انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the consequences has to do with the extirpation of species that the spotted owl dispute has Suggested.
[ترجمه گوگل]یکی از پیامدهای آن مربوط به انقراض گونه هایی است که جغد خالدار پیشنهاد کرده است
[ترجمه ترگمان]یکی از پیامدهای آن این است که با the گونه ای که اختلاف بر روی جغد خالدار دارد انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To observe the differences in analgetic effect and quality of resuscitation between remifentanil and fentanyl in vocal polyp extirpation.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تفاوت در اثر ضد درد و کیفیت احیا بین رمی فنتانیل و فنتانیل در دفع پولیپ صوتی
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده تفاوت ها در اثر analgetic و کیفیت of بین remifentanil و fentanyl در polyp vocal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion:Remifentanil can be used safely and effectively in vocal nodule extirpation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: رمی فنتانیل می‌تواند به طور ایمن و مؤثر در از بین بردن ندول صوتی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: remifentanil می تواند به طور ایمن و به طور موثر در گره های vocal استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective :Toinvestigate the feasibility and safety of combined spinal-epidural anesthesiausedin anesthesia and analgesia for prostate extirpation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی امکان‌سنجی و ایمنی بی‌حسی ترکیبی اسپاینال-اپیدورال در بی‌حسی و بی‌دردی برای دفع پروستات
[ترجمه ترگمان]هدف: امکان پذیری و ایمنی of spinal anesthesiausedin - و analgesia برای پروستات prostate پروستات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Gamma Knife surgery has recently been tried as an alternative to surgical extirpation.
[ترجمه گوگل]جراحی گاما نایف اخیراً به عنوان جایگزینی برای تخلیه جراحی مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]جراحی چاقو گاما به تازگی به عنوان جایگزینی برای جراحی ترمیمی مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه کنی (اسم)
ablation, extirpation

نابودی (اسم)
ruin, extirpation, naught, liquidation, annihilation, extermination, inexistence, inexistency, smash-up

انگلیسی به انگلیسی

• destruction, eradication; uprooting

پیشنهاد کاربران

دفع، ریشه کنی، نابودی و برداشتن توده یا اندامی با عمل جراحی
ریشه کنی ( اسم ) : برداشتن کامل یک ساختار، اندام یا توده با جراحی
دفع، ریشه کنی، نابودی
extirpation ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: انقراض محلی
تعریف: ناپدید شدن یک جمعیت یا گونه از یک محدوده یا ناحیه

بپرس