1. You have to learn to externalize your anger.
 [ترجمه گوگل]شما باید یاد بگیرید که خشم خود را بیرونی کنید 
[ترجمه ترگمان] باید یاد بگیری که خشمت رو از بین ببری 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. There is a tendency to externalize all religions.
 [ترجمه گوگل]تمایل به بیرونی کردن همه ادیان وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]تمایل به externalize همه ادیان وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. These are people who tend to externalize blame when anything goes wrong at work.
 [ترجمه گوگل]اینها افرادی هستند که وقتی مشکلی در کار اتفاق می افتد، تمایل دارند سرزنش را بیرونی کنند 
[ترجمه ترگمان]این ها افرادی هستند که زمانی که هر چیزی در کار اشتباه می شود، به گناه تبدیل می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. But alcoholics tend to externalize their problems.
 [ترجمه گوگل]اما الکلی ها تمایل دارند مشکلات خود را بیرونی کنند 
[ترجمه ترگمان]اما افراد الکلی تمایل دارند مشکلات خود را حل کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. They allow us to externalize what we hold in our own subconscious depths.
 [ترجمه گوگل]آنها به ما اجازه می دهند آنچه را که در اعماق ناخودآگاه خود نگه می داریم بیرونی کنیم 
[ترجمه ترگمان]آن ها به ما اجازه می دهند آنچه را که در ذهن نیمه هشیار خودمان نگه می داریم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. You could even externalize the time-to-live for cached items with a service parameter.
 [ترجمه گوگل]حتی میتوانید زمان باقیمانده را برای موارد ذخیرهشده در حافظه پنهان با یک پارامتر سرویس خارجی کنید 
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید زمان - تا - زندگی را برای آیتم های مخفی با یک پارامتر خدماتی تعریف کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. I often externalize my test data in XML files.
 [ترجمه گوگل]من اغلب داده های آزمایشی خود را در فایل های XML خارجی می کنم 
[ترجمه ترگمان]من اغلب داده های تست خود را در فایل های XML تنظیم می کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. And they're able to externalize the real costs of doing things in an environmentally responsible way.
 [ترجمه گوگل]و آنها میتوانند هزینههای واقعی انجام کارها را به روشی مسئولانه از نظر زیستمحیطی به بیرون برسانند 
[ترجمه ترگمان]و آن ها قادر هستند هزینه های واقعی انجام کارها را به روشی مناسب با محیط زیست حل کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. It is usually best to externalize interceptors.
 [ترجمه گوگل]معمولاً بهتر است رهگیرها را بیرونی کنیم 
[ترجمه ترگمان]این روش معمولا برای externalize interceptors بهتر است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Don't externalize whatever indecision or inner conflict you have by doubling ( or tripling ) up on majors.
 [ترجمه گوگل]با دوبرابر کردن (یا سه برابر کردن) رشته های تحصیلی، هر نوع بلاتکلیفی یا تعارض درونی را بیرونی نکنید 
[ترجمه ترگمان]بدون شک و تردید و یا تعارض درونی که شما با دوبل کردن (یا سه برابر)در بازی های اصلی خود دارید، مخالفت نکنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Resilient people seem to externalize blame and internalize success.
 [ترجمه گوگل]به نظر می رسد افراد انعطاف پذیر سرزنش را بیرونی می کنند و موفقیت را درونی می کنند 
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که افراد Resilient موفقیت درونی و درونی خود را درک می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. You might also choose to externalize the routing using an endpoint lookup primitive.
 [ترجمه گوگل]همچنین ممکن است انتخاب کنید که مسیریابی را با استفاده از یک جستجوی ابتدایی نقطه پایانی خارجی کنید 
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است انتخاب کنید که مسیر یابی را با استفاده از یک جستجوی نقطه پایانی اولیه انتخاب کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. This is a good way to externalize the target service endpoint URL information from the client application.
 [ترجمه گوگل]این یک راه خوب برای بیرونی کردن اطلاعات URL نقطه پایانی سرویس از برنامه مشتری است 
[ترجمه ترگمان]این راهی خوب برای externalize سرویس مقصد است که اطلاعات URL از برنامه مشتری را نشان می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Having internalized, or appropriated, what is culturally available, men can then externalize and construct different sorts of meaning.
 [ترجمه گوگل]پس از درونی کردن، یا تصاحب آنچه از نظر فرهنگی در دسترس است، مردان می توانند انواع مختلف معنا را بیرونی کرده و بسازند 
[ترجمه ترگمان]پس از internalized، یا appropriated، از لحاظ فرهنگی چه چیزی در دسترس است، مردان می توانند انواع مختلفی از معنا را بسازند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید