extenuate


معنی: تخفیف دادن، خرد کردن، خرد ساختن، کم کردن، رقیق کردن، نازک کردن، کم تقصیر قلمداد کردن، کاستن از، کوچک کردن، کمارزش قلمداد کردن
معانی دیگر: (در اصل) باریک کردن، لاغر کردن، کم غلظت کردن، (نادر) کاستن از، کم توان کردن، ضعیف کردن، نحیف کردن، (در مورد گناه و تخلف و غیره) تخفیف دادن، از قبح چیزی کاستن، (قدیمی) دست کم گرفتن، کم انگاشتن، اندک پنداشتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: extenuates, extenuating, extenuated
مشتقات: extenuative (adj.), extenuatory (adj.), extenuatingly (adv.), extenuator (n.)
• : تعریف: to reduce the magnitude or seriousness of (a fault or offense) by offering partial excuses.
مشابه: excuse, palliate

- He tried to extenuate his offense by claiming ignorance of the law.
[ترجمه پرهام] او تلاش کرد که گناهش را با ادعای بی اطلاعی از قانون کم اهمیت جلوه دهد.
|
[ترجمه گوگل] او سعی کرد با ادعای بی اطلاعی از قانون، تخلف خود را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان] سعی می کرد جسارت خود را با ادعای قانون عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. no excuse could extenuate the seriousness of his crime
هیچ بهانه ای شدت جرم او را کم نمی کرد.

2. Nothing can extenuate such appalling behaviour.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند چنین رفتار وحشتناکی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند این رفتار وحشتناک را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cases of illness and other extenuating circumstances that may have affected a student's performance will be dealt with by a personal tutor.
[ترجمه گوگل]موارد بیماری و سایر شرایط تخفیف‌دهنده که ممکن است بر عملکرد دانش‌آموز تأثیر بگذارد توسط یک معلم خصوصی رسیدگی می‌شود
[ترجمه ترگمان]مواردی از بیماری و سایر علل مخففه که ممکن است بر عملکرد دانش آموز تاثیر بگذارد توسط یک معلم خصوصی مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His sentence was reduced because of the extenuating circumstances.
[ترجمه گوگل]مجازات او به دلیل شرایط تخفیف کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]محکومیت او به علت علل مخففه تقلیل یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nothing can extenuate her negligence.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند غفلت او را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند سهل انگاری او را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nothing can extenuate his crime.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند جرم او را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند جرمش را تسکین دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The defendants decide to admit their guilt, but insist that there are extenuating circumstances.
[ترجمه گوگل]متهمان تصمیم می گیرند به جرم خود اعتراف کنند، اما اصرار دارند که شرایط تخفیف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]متهمان تصمیم به اعتراف به جرم خود می گیرند اما اصرار دارند که شرایط extenuating وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were extenuating circumstances and the defendant did not receive a prison sentence.
[ترجمه گوگل]جهات تخفیفی وجود داشت و متهم حکم زندانی نداشت
[ترجمه ترگمان]شرایط extenuating وجود داشت و متهم حکم زندان را دریافت نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I admit to running the red light, but there were extenuating circumstances.
[ترجمه گوگل]اعتراف می کنم که چراغ قرمز را اجرا کردم، اما شرایط تسکین دهنده ای وجود داشت
[ترجمه ترگمان]قبول دارم که چراغ قرمز را روشن کنم، اما شرایط extenuating وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A terrifying warning was occasionally administered in cases where extenuating circumstances existed.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات در مواردی که شرایط تخفیف‌دهنده وجود داشت، هشدار وحشتناکی داده می‌شد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات در مواردی که شرایط extenuating وجود داشته باشد، هشدار وحشتناکی تجویز می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clearly, then, extenuating factors such as the attraction of video stores and the ability to browse are sometimes overlooked.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که عوامل کاهش دهنده مانند جذابیت فروشگاه های ویدیویی و توانایی مرور گاهی نادیده گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]بنابراین واضح است که عوامل extenuating مانند جذب فروشگاه های ویدیو و توانایی مرور به آن ها گاهی نادیده گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Goodstein suggested that this eased by talking about extenuating circumstances.
[ترجمه گوگل]گودشتاین پیشنهاد کرد که این موضوع با صحبت در مورد شرایط تسکین دهنده کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]Goodstein پیشنهاد کرد که این مساله با صحبت در مورد شرایط extenuating کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Paedophilia is the only major crime in which there is no possibility of extenuating circumstances.
[ترجمه گوگل]پدوفیلیا تنها جرم بزرگی است که امکان تخفیف در آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این تنها جنایتی است که در آن امکان of وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخفیف دادن (فعل)
abate, relieve, mitigate, assuage, discount, alight, bate, derogate, extenuate, lower, pull down

خرد کردن (فعل)
abate, diminish, mitigate, grind, squelch, minify, smash, chop, reduce, decrease, lessen, exterminate, eliminate, narrow, hash, fragment, fritter, annihilate, extenuate, shatter, shiver, crash, de-escalate, break to pieces, disintegrate, mash, comminute, mince, mangle, cut down, fragmentize, demolish, hack, fractionalize, pestle, steamroller

خرد ساختن (فعل)
abate, diminish, dwindle, mitigate, minify, reduce, decrease, lessen, turn down, bate, curtail, damp down, decompress, narrow, extenuate, de-escalate, impair

کم کردن (فعل)
diminish, reduce, bate, cut, alleviate, subtract, deduct, rebate, thin, extenuate, weaken, shade, soften, deduce, detract, relax, disqualify, draw off, retrench

رقیق کردن (فعل)
attenuate, thin, dilute, extenuate, rarefy, rarify, subtilize

نازک کردن (فعل)
attenuate, thin, extenuate

کم تقصیر قلمداد کردن (فعل)
extenuate

کاستن از (فعل)
extenuate, lower

کوچک کردن (فعل)
minify, fine, extenuate, play down, miniaturize

کم ارزش قلمداد کردن (فعل)
extenuate

انگلیسی به انگلیسی

• reduce the seriousness of (an action or guilt); make smaller, make thin (archaic)

پیشنهاد کاربران

کم کردن یا تلاش برای کم کردن شدت یا میزان چیزی، مانند تخلف یا گناه، با ارائه دلایل جزئی
کم اهمیت جلوه دادن یک تخلف یا گناه با توضیح شرایط تخفیف دهنده
معمولاً در زمینه های قانونی، رسمی یا آکادمیک برای توصیف تلاش ها برای کاهش اهمیت تلقی شده یک عمل یا وضعیت استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف؛ Mitigate، Excuse
متضاد؛ Aggravate، Exacerbate
مثال؛
The judge took into account the circumstances that might extenuate the crime.
His health issues served to extenuate his frequent absences from work.
They tried to extenuate their late arrival by explaining the traffic jam.

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To lessen the seriousness or severity of something ⚖️
🔍 مترادف: Mitigate
✅ مثال: The lawyer tried to extenuate the severity of his client's actions
مبرا کردن
توجیه آوردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : extenuate
✅️ اسم ( noun ) : extenuation
✅️ صفت ( adjective ) : extenuating
✅️ قید ( adverb ) : _
توجیه کردن، موجه کردن، کم کردن از شدت چیزی
"even the fact that you once helped to save my life could not extenuate your offence"
حتی این حقیقت که یکبار کمکت زندگیم رو نجات داد، نتونست گناهت رو توجیه کنه ( از گناهت کم کنه ) .

بپرس