extendible


رجوع شود به: extendable) extensible هم می گویند)، کشش پذیر، کشیده شدنی، امتدادپذیر، قابل توسعه، کش دار

جمله های نمونه

1. The lid is extendible and removable and has two zipped pockets, one inside, one out.
[ترجمه گوگل]درب آن قابل باز شدن و جدا شدن است و دارای دو جیب زیپ دار، یکی در داخل و دیگری بیرون است
[ترجمه ترگمان]در جعبه extendible است و جدا شدنی است و دو جیب زیپ دار دارد، یکی داخل، یکی بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This method should be extendible to prepare composite particles of other materials.
[ترجمه گوگل]این روش باید برای تهیه ذرات مرکب از مواد دیگر قابل گسترش باشد
[ترجمه ترگمان]این روش باید برای آماده سازی ذرات مرکب مواد دیگر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. JUNG provides a common and extendible language for the modeling, analysis, and visualization of data that can be represented as a graph or network.
[ترجمه گوگل]JUNG یک زبان مشترک و قابل گسترش برای مدل‌سازی، تجزیه و تحلیل و تجسم داده‌ها ارائه می‌کند که می‌تواند به صورت نمودار یا شبکه نمایش داده شود
[ترجمه ترگمان]jung یک زبان مشترک و extendible برای مدل سازی، آنالیز و تجسم داده ها فراهم می کند که می توان آن را به صورت یک گراف یا شبکه نمایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A extendible Video-Audio Switcher circuit by hand-selecting or automatic sequential switching was intro duced.
[ترجمه گوگل]یک مدار تعویض‌کننده ویدئو-صوتی قابل گسترش با انتخاب دستی یا سوئیچینگ متوالی خودکار معرفی شد
[ترجمه ترگمان]یک مدار تعویض کننده فضای صوتی با انتخاب خودکار یا سوییچینگ متوالی اتوماتیک مقدمه duced نامیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new designed lightweight one stage extendible exit cone nozzle with the unique deployment system thrown out (EECDT) is presented.
[ترجمه گوگل]یک نازل مخروطی خروجی یک مرحله ای سبک وزن طراحی شده جدید با سیستم منحصر به فرد استقرار پرتاب شده (EECDT) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک مرحله جدید طراحی شده است که یک نازل مخروطی توخالی extendible با سیستم آماده سازی منحصر به فرد (EECDT)ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The XZ-SJ extendible heater was a valid heating device for the oil transportation in winter in northern china.
[ترجمه گوگل]بخاری قابل افزایش XZ-SJ یک دستگاه گرمایش معتبر برای حمل و نقل نفت در زمستان در شمال چین بود
[ترجمه ترگمان]بخاری XZ یک وسیله گرمایشی معتبر برای حمل و نقل نفت در زمستان در شمال چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is more easily extendible. This allows easy implementation of advanced features and optimized code debugging.
[ترجمه گوگل]به راحتی قابل تمدید است این امکان اجرای آسان ویژگی های پیشرفته و اشکال زدایی کد بهینه را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]گفتنش آسان است این کار امکان اجرای آسان ویژگی های پیشرفته و عیب یابی کد بهینه را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a result, the model is reusable, extendible, easy to understand, easy to use, and easy to test.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، مدل قابل استفاده مجدد، قابل توسعه، آسان برای درک، آسان برای استفاده، و آسان برای آزمایش است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، مدل قابل استفاده مجدد، extendible، آسان برای درک، آسان کردن، و آزمایش ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Extendible : Sofa Control already supports a great number of applications.
[ترجمه گوگل]توسعه پذیر: Sofa Control در حال حاضر از تعداد زیادی برنامه پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]extendible: کنترل مبل در حال حاضر تعداد زیادی از کاربردها را پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can Mr Trump raise the cash to buy the PIKs by next June, when his extendible option expires?
[ترجمه گوگل]آیا آقای ترامپ می تواند تا ژوئن آینده، زمانی که گزینه قابل تمدید وی منقضی می شود، پول نقد را برای خرید PIK جمع آوری کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آقای ترامپ می تواند پول نقد را برای خرید the تا ماه ژوئن آینده افزایش دهد، زمانی که گزینه extendible منقضی می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The system was proved to be reliable, universal and extendible by tests in practice.
[ترجمه گوگل]این سیستم با آزمایشات در عمل قابل اعتماد، جهانی و قابل گسترش است
[ترجمه ترگمان]ثابت شد که این سیستم قابل اعتماد، جهانی و extendible از طریق آزمایش ها در عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The modern office automation system possesses a flexible and extendible basic skeleton and a powerful self definition function, which can realize quantity exam, analysis and decision making.
[ترجمه گوگل]سیستم اتوماسیون اداری مدرن دارای یک اسکلت اساسی انعطاف پذیر و قابل گسترش و یک عملکرد قدرتمند تعریف خود است که می تواند بررسی کمیت، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری را درک کند
[ترجمه ترگمان]سیستم اتوماسیون اداری مدرن دارای یک اسکلت اساسی انعطاف پذیر و انعطاف پذیر و یک تابع تعریف نفس قدرتمند است که می تواند آزمون کمیت، تحلیل و تصمیم گیری را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The total life cycle oriented project management system contains the bidding, executing and customer's feedback, and has a good flexibility and extendible ability.
[ترجمه گوگل]سیستم مدیریت پروژه چرخه عمر کل شامل مناقصه، اجرا و بازخورد مشتری است و از انعطاف پذیری و قابلیت توسعه پذیری خوبی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]سیستم مدیریت پروژه چرخه حیات کل شامل قیمت دهی، اجرا و بازخورد مشتری است و قابلیت انعطاف و قابلیت انعطاف بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The structure and operation principle of a new-type of two-stage extendible exit cone nozzle with a jettisonable deployment system are presented.
[ترجمه گوگل]ساختار و اصل عملکرد یک نوع جدید از نازل مخروطی خروجی دو مرحله ای قابل گسترش با یک سیستم استقرار قابل پرتاب ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار و اصل عملکرد یک نازل دو مرحله ای new خروجی دو مرحله ای با یک سیستم استقرار jettisonable ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expandable, stretchable, elastic, able to be pulled out to its full length

پیشنهاد کاربران

بپرس